🏹🕊
کیم تهیونگ، پسر شیطون و تخسیه که هیچوقت فکر نمیکرد تندیس زنده ای برای وجود یه افسانه بشه.
وقتی فهمید جنسیت ثانویه اش یه امگاست، تمام امپراطوری رو در شوک فرو برد.
سالها بود که از امگاهای مرد چیزی به جز خاطره ای دور باقی نمونده بود.
از طرفی پادشاه جئونی که بهترین هارو برای پسر عزیز و وظیفه شناسش میخواد، تصمیم میگیره تنها امگای مرد امپراطوری که اتفاقا مثل تمام امگاها روی شاهزاده جئون زیبا کراش داره رو برای پسرش خواستگاری کنه...
┈─┈─┈─┈─┈─┈
ᯊ @CAFEVKOOK ᯊ
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
(تکمیل شده)
کوک نمیدونست بعدا قراره کسی بیاد تو زندگیش که به خاطر یکبار بغل کردنش کیلومترها راه رو طی کنه!:)
.
کاپل[ویکوک]،[کمی هم هیونلیکس]
ژانر: اسمات،ددی بیبی
هپی اند:)
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد...
.
.
_من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم.
.
.
_به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه..
_خب..چی میشه؟
_منم نمیدونم چون پشت سرت میام:)
*حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد. نمیخوام پارتی رو جا بندازین که بعدش گیج بشین⚘️
*حتما اینکارو بکنین خیلیا پارت جا میندازن.
coples: Kookv,Yoonmin and secret
ganre: omegavers/smut/mafia/boyXboy/action/empreg/soft daddy kink/agenst/harsh/happy ending and others.
اسم : سختی ها توسط تو پایان می یابد
( اسم قبلی فیک : prisoner of world )
کاپل : ویکوک ، مینیون ، نامجین ، چانبک ، هوشیک
ژانر : تخیلی ، روزمره، رمنس ، هیبرید ، امپرگ ، اسمات ، فلاف
خلاصه : تهیونگ از هول شدن جونگکوک خنده ای کرد و جونگکوک رو سفت تر بغل کرد و بوی بدنشو نفس کشید بوی خوش گوشت و عطر هلویی کوک که داخل بینی اش پیچید باعث شد تا لبخندش پر رنگ تر بشه ...پس بانی کوچولوش براش گوشت درست کرده بود آخه تا وقتی خودش هست چه نیازی به گوشت درست کردن هست
تهیونگ توی یه حرکت سریع جای خودشو جونگکوک رو عوض کرد و اینبار اون بود که روی جونگکوک قرار گرفته بود جونگکوک شوکه گفت
+دا..داری...چی کار می کنی؟...بهتره بریم شاممون رو بخوریم...سرد می شه اره بهتره بریم دیگه
تهیونگ نیشخندی زد و با شیطنت گفت
_ولی من همین الان هم دارم شاممو می خورم
و سرشو خم کرد و با دندون هاش آروم گونه ی جونگکوک رو گاز گرفت و بعد سرشو بلند کرد و همی کرد و لب هاشو زبون زد .جونگکوک هینی کشید و قهقهه تهیونگ بلند شد .
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن
حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟
ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید)
میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T
امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙
«کامل شده»
«فیکشن ترجمه ای»
کیم تهیونگ مدیر عامل شرکت کیم یه پدر تنهاس.
چی میشه اگه دختر کوچولوش تگوگ بهش گیر بده که یه مامان میخواد؟
___________________________________________
″میدونم پیشنهاد شوکه کننده ایه اما میشه دوست پسرم شی؟″
«چرا پایینو نگاه میکنی؟»
″من از جوابت میترسم اما اگر ردش کنی قبولش میکنم″
«و کی گفته من قراره پیشنهاده مستر کیم رو رد کنم؟»
___________________________________________
کاپل:ویکوک
ژانر:فلاف،درام،اسمات، امپرگ،هپی اند
نویسنده:_kookielucious_
مترجم:kim_bunny2020
𝗧𝗢 𝗣=𝗧𝗔𝗘𝗛𝗬𝗨𝗡𝗚
𝗕𝗢𝗧𝗧𝗢𝗠=𝗝𝗨𝗡𝗚𝗞𝗢𝗢𝗞
تو داری مثل یه گنجشکِ کوچولو نفس نفس میزنی!
[𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱]
ɢᴇɴʀᴇ: ᴿᵒᵐᵃⁿᶜᵉ, ˢᵐᵘᵗ, ᶠˡᵘᶠᶠ, ᵒᵐᵉᵍᵃᵛᵉʳˢᵉ, ᵐᵖʳᵉᵍ
ꜱᴜʙ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᶜʰᵃᵉⁿⁿⁱᵉ, ˢᵘᵖᵉ
𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: _𝒓𝒊𝒕𝒕𝒐𝒘_
(قبل از خوندن، اولین پیام مسیج بردم رو چک کنین..)
[امید من]
جونگ کوک فقط میخواست داخل اتاق کار هیونگش رو بگرده... نمیدونست قراره وارد وبتون مشهور مای هوپ بشه که هوسوک هیونگش نویسنده اش بود و از قضا امگاورس بود.
اون یه بُعد دیگه بود؟؟
Couple:VKOOK
🍫
وضعیت: پایان یافته.