Marvel
16 stories
as above, so below [ stony ] by taraTVKL
taraTVKL
  • WpView
    Reads 1,220
  • WpVote
    Votes 282
  • WpPart
    Parts 42
نگاهی به اتاق انداخت. هیچ نشونه ای از درگیری یا وروده اجباری نبود. همه چیز جز ان تخت خونین طبیعی به نظر میرسید. آهنگی در اتاق پیچید.‌ کمی بعد تلفن را زیر ملافه ها پیدا کرد . شماره ای ناشناس بهش زنگ میزد. با تردید ان را برداشت و دکمه سبز را زد. :( خدای من استیو! معلوم هست کجایی ؟ میدونی چقدر بهت زنگ زدم ؟ ) سم بود. سمی که نگران و عصبی بود. با صدای ضعیفی جوابش را داد :( سم... ) داد و بیداد هایش متوقف شدند. عصبانیتش محو شد ،فقط نگرانی در او ماند :( ناتاشا ؟ .... استیو پیش توعه ؟) ناتاشا دوباره نگاهی به تخت انداخت :( نه سم. فکر کنم استیو....یه بلایی سرش اومده ) داستان پس از اتفاقات جنگ داخلی رخ می‌دهد. زمانی که استیو و بقیه فرار هستند. انها در کشور های مختلف پخش شدند و از هم خبر‌ ندارند. اما با گم‌ شدن استیو مجبور می‌شوند دور هم جمع شوند تا او را نجات دهند ، با وجود تمام‌ اختلافات و مشکلات. زمان مواجه با دشمنان ناشناخته چاره ای جز اعتماد به یک دیگر ندارند. خدای فریبنده که بهشان حمله کرده بود ، قاتل سابقی که پدر و مادر یکی از آنها را به قتل رسانده بود و خون خوار هایی که به ظاهر ۱۷ سالشان بود اما قرن ها زندگی کرده بودند ، هیچکدام مهم نبود. زمان به سرعت می‌گذشت و وقتشان محدود بود پس چشم هایشان را می‌بندند و به هم اعتماد می‌کنن
𝑀𝑦 𝐻𝑒𝑟𝑜 by SetayeshShirzady
SetayeshShirzady
  • WpView
    Reads 1,142
  • WpVote
    Votes 88
  • WpPart
    Parts 12
+بهم بگو قراره برگردی بهم بگو تونی بگو که اینا همش یه رویاس
dear mistake by kianarts82
kianarts82
  • WpView
    Reads 11,518
  • WpVote
    Votes 1,004
  • WpPart
    Parts 50
مهم نیست چقدر برنامه زور یه نفر ساده باشه... مهم نیست چقدر نقشه یه مرد بی نقص باشه... هر لحظه ممکنه یه چیزی تمام پیش بینی ها رو به هم بزنه. این داستان شامل خشونت زیاد و البته سکس زیاده.(حالا نه خیلی ولی خب بازم) پایان خوش تضمینی +18 شیپ:استارکر.
Anthony by raiinbow_boys
raiinbow_boys
  • WpView
    Reads 448
  • WpVote
    Votes 43
  • WpPart
    Parts 1
Oneshot
Fault ; fractures that moved (stony) by eternityfanfiction
eternityfanfiction
  • WpView
    Reads 2,159
  • WpVote
    Votes 215
  • WpPart
    Parts 15
گسل ؛ شکستگی‌هایی که در آن سنگ‌های دو طرف صفحهٔ شکستگی نسبت به یکدیگر حرکت کرده باشند. ____________ درام/عاشقانه روان‌شناختی_پزشکی امگاورس+کمی چاشنی طنز خاطرات قدیمی +داستان دیدار زوجی عاشقانه همش در یک روز ! کاپل :استونی در کنار چریک ، استرنج‌_ویدو و .. مکان : بیمارستان /بخش زایمان_قلب. زمان : ساعاتی از روزی زمستانی. داستان : مردی که پشت در اتاق عمل ایستاده و در کمال اضطرار منتظره بدنیا امدن فرزندشه .. و تمام این قاب انتظار و هیاهو ، توسط فرد دیگری تماشا و خاطراتی بازیابی میشه .. . . دوفردی که در خاطرات گذشته و حال غوطه‌ور میشن ، درحالیکه شاید شخصیت اصلی در خوابی عمیق فرو رفته ..! شخصیتها : (مارول) استیو گرانت راجرز اریک آیزنهارت لنشر انتونی جاشوا استارک باحضور : چارلز اگزاویه ، هاوارد استارک ، ماریا جین ، جیمز (بیوکنان) بارنز ، هنری کویل ، ناتاشا رومانوف، استفن استرنج ، پگی کارتر
The Golden Cage( Stony/استونی/ Natucky/ ناتاکی  ) Completed by fictions__kingdom
fictions__kingdom
  • WpView
    Reads 15,343
  • WpVote
    Votes 1,640
  • WpPart
    Parts 19
_________________________________ For you I would fall from Grace Just to touch your face If you walk away... I'd beg you on my knees to stay🖤 __________________________________ نام فن فیکشن: the Golden Cage شیپ : Stony / Natucky تم: سلطنتی_تاریخی_درام⚔️🖤👑 نوشته ی: vida🖤 خلاصه: دو سرزمین روسیه و انگلستان سال ها به دشمنی ‌و جنگ پرداخته اند و حالا زمان صلح فرا رسیده. تزار روس و پادشاه انگلستان قصد دارند این پیوند را با یک ازدواج بین فرزندانشان محکم کنند... . هشدار: این فنفیکشن دارای محتوای بزرگسالان می باشد🔞🚫 . _________________________________
Lucid Dreams (Persian)🤍 by nikastan_downy
nikastan_downy
  • WpView
    Reads 6,332
  • WpVote
    Votes 1,465
  • WpPart
    Parts 62
جلد اول داستان رویای شفاف✨
Save The Last Dance For Me  by pinkpastry7
pinkpastry7
  • WpView
    Reads 7,459
  • WpVote
    Votes 878
  • WpPart
    Parts 14
میتونی هر چقد دلت خواست با اون عوضی که چشاشو روت قفل کرده برقصی، بذار محکم بچسبونت به خودش. میتونی هر چقد دلت خواست به اون یارو که که دستاتو گرفته لبخند بزنی، ولی یادت باشه آخر شب کی میبرت خونه و تو بغل کی میخوابی. پس عزیزم ، آخرین دور این رقص کوفتی رو برا من کنار بذار.
THE ALPHA'S BITCH WITCH by raiinbow_boys
raiinbow_boys
  • WpView
    Reads 18,694
  • WpVote
    Votes 3,781
  • WpPart
    Parts 43
اسم: جادوگرِ هرزه‌ی آلفا خلاصه: "a witch?" "Yes, a witch! " "my BITCH!..." شیپ: استونی ژانر: تخیلی، فانتزی، امگاورس شخصیت ها: کریس اونز، رابرت داونی جونیور، سباستین استن، تام هیدلستن، سر ایان مک کلی، اسکارلت جوهانسن، کریس همسورث، جرمی رنر، کیلین مورفی، وین دیزل، دواین جانسن. ❌اخطار ها: ❌روابط همجنسگرایانه ❌آلفاXامگا ❌ حاملگی مردان ❌محتوای بزرگسال ❌خشونت آپدیت: هفته ای دو چپتر پ.ن۱: توضیحات و عکس‌های مربوط به هر چپتر، در انتهای همون چپتر گذاشته می‌شه. پ.ن۲: لطفا اگر با هر کدوم از موارد بالا مشکل دارین، این فن‌فیکشن رو نخونید. cover:parnis.studio آذر💚
he is the Princess (Thorki, Completed) by raha_fanfic
raha_fanfic
  • WpView
    Reads 9,302
  • WpVote
    Votes 1,314
  • WpPart
    Parts 25
حس میکرد که توی بهشت قرار داره. حتی اگه همین لحظه جونش رو میگرفتند، هیچ شکایتی نداشت. دوست داشت همه چیز همین جا تموم بشه. میان بازوهای پر قدرت پرنس و لبهای گرمش. مطمئن بود که نمیتونه دوری ای که قرار بود تجربه کنه رو تاب بیاره. از همون لحظه ی برخورد لبهاشون باهم، حس میکرد قلبش رو کامل از سینه در آورده و اون رو دو دستی تقدیم پرنسش کرده؛ و اگر می خواست ترکش کنه، باید با سینه ای خالی از قلب میرفت و میدونست که بعد از اون، هیچ فرقی با یک مرده نخواهد داشت. *** داستان راجع به پسریه که به اجبار و برای نجات وضعیت سرزمینش، مجبور میشه خودش رو به جای خواهر دوقلوش جا بزنه و مدت زمانی رو با پرنسی که قراره با خواهرش ازدواج کنه بگذرونه؛ اما همین اجبار زندگیش رو تغییر میده و عشق ممنوعه ای رو به قلبش راه میده.