Select All
  • بوی خاک بعد از باران / Kookv
    155K 23.5K 35

    پایان یافته* *FICTION* بوی خاک پس از باران من فقط قرار بود یه امگای آنتی آلفا باشم که در نهایت با یه بتای خوشگل ازدواج میکنه و یه گروه ضد آلفا راه میندازه...❦︎ ولی نمیدونم چیشد که یهو.....༒︎ 𝒏𝒂𝒎𝒆 : 𝑠𝑚𝑒𝑙𝑙 𝑜𝑓 𝑠𝑜𝑖𝑙 𝑎𝑓𝑡𝑒𝑟 𝑟𝑎𝑖𝑛 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : 𝑘𝑖𝑚𝑖 𝒈𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑡𝑎𝑒𝑘𝑜𝑜𝑘,𝑜𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠�...

    Completed  
  • DADDY IS MY UNICORN
    232K 41.2K 46

    🌈🦄- ددی؟ می‌دونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبه‌روش نگاه می‌کنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربه‌اش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکو...

    Completed  
  • Jungle Ball | Vkook, Sope [Completed]
    162K 21.5K 45

    جمع کردن یک تیم والیبال به مربی گری جکسون وانگ، که از قضا دوتا از بازیکن هاش به طور اتفاقی گذشته ی خاصی باهم داشتن و این مسلما در روند برنامه هاشون تاثیر خواهد داشت. Name: Jungle Ball 🏐 Couple: Vkook, Sope Writer: Sequoia & Sylvie & Tony Genre: Smut, Sport ,Romance, Comedy Editor: Sequoia Telegram Chanel: Papacita01

    Completed  
  • Hidden Badge
    481K 38.3K 19

    Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم...

    Completed   Mature
  • POLYMERIC
    493K 60.4K 40

    تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات

    Completed   Mature
  • BLUE AND GREY | VKOOK
    51.7K 6.8K 52

    🌑 احساسات زیادی بودن که یک شخص رو به سمت یک شروعِ جدید سوق می‌دادن و یا بالعکس، کاری می‌کردن که از اون احساسات واهمه داشته باشه؛ و جئون جونگکوک، هردوی این عواطف رو داشت. قلب مُرده‌ی اون که برای تپیدنِ دوباره، نیاز به قدم گذاشتن در راهِ تازه‌ای داشت، در عین‌حال از تاریکی‌ها و تنهایی در اون مسیرِ سخت می‌ترسید؛ اما چی م...

  • Van Gogh was his god! • [Completed]
    85.7K 14.9K 45

    •Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخند‌هایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفره‌ی سفیدی و غم‌هاش رو روی سر شه...

    Completed  
  • Paranoia
    133K 14K 25

    حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت. ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨ . . . . . Couples : vkook , jikook , yoonmin

    Completed  
  • Sᴄᴇɴᴛ Oғ Hᴇᴀᴠᴇɴ | Vkook, Hopemin
    30.7K 4.7K 71

    تهیونگ نگاهش رو به آب‌های ساکن دریاچه‌ی نقره‌ای دوخت. تصور نبودِ میخک سفیدش، زخم ریش شده‌ی روی قلبش رو می‌سوزوند. _همه‌چیز زندگی مربوط به اولین نفری هست که وقتی خبر خوبی می‌شنوی بهش اطلاع میدی؛ مشکل زندگی من همین جاست سنسه... اونی که من خبرای خوبم رو زودتر از بقیه بهش می‌گفتم دیگه نیست. غمِ صدای بم و گرفته‌اش، انگار د...

    Completed   Mature
  • Black Swan (VK)
    644 75 6

    زندگی اون بالرین نسبتا آروم بود، اما این آرامش وقتی بهم میریزه که فکر‌ میکنه همه چیز رو به راه شده و از اون دنیای تاریکش بیرون اومده. اون نمیدونست بدون اینکه بخواد، درست وسط یه بازی قرار داره، که نه میتونه ببره و نه میتونه ببازه. Couple: Vkook Sub couple: Yeonbin, secret Genres: Mystery, Romance, Smut Up: Saturday, M...

  • The Inception Of Nikita | Vkook
    83.4K 14.2K 71

    ┊Summary: همه چیز از جایی شروع شد که اونها برای نجات نسل خودشون از آخرالزمانی که در مسیر وقوع بود، تصمیم به ترک سیاره‌شون گرفتن...و این آغاز و پایان همه چیز بود! ┊Teaser: _ انقدر دروغ نگو آلیا...خون بینیت کم میاد. با شرارت لبخندی زد و به دیوار های سرد اتاق خیره شد: _ من و به این اسم صدا نکن کاپیتان اگرنه به فرعون خوفو...

    Mature
  • Along the Seine River | Vkook | Completed
    318K 48.1K 45

    ┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه...

    Completed   Mature
  • Red Lights | Vkook | Completed
    400K 44.7K 61

    _ اگه یه بار دیگه وقتی می‌خوام دهنتو به فاک بدم، خودتو عقب بکشی، بهت رحم نمی‌کنم. فهمیدی توله سگ؟ پسر کوچیک‌تر با لب‌هایی که از ترس می‌لرزیدن دست‌هاش رو روی زمین مشت کرد و جواب داد: _چشم... _ چشم، چی؟ _ چشم ارباب. -------- جئون جونگکوک پسر بیست و سه ساله ای که برای تغییر زندگی روزمره و کسل کننده‌ش، پا به رابطه ای عجی...

    Completed   Mature
  • MY ONESHOTS
    21.2K 1.7K 6

    این بوک برای وانشات هایی هست که تا الان نوشتم و در آینده خواهم نوشت... _سیلوی_

    Mature
  • Darien | Vhope,Hopev Completed
    28.6K 7.3K 41

    خلاصه آیو: سالها توی تنهایی خودم هر روز و روزم رو به قضاوت آدمهای مختلف گذروندم. پرونده های مختلفی رو بستم، انسان های زیادی رو محکوم کردم، اما بعد از سی و نه سال، مردی رو دیدم که انگار تمام نیازم رو توی چشمهای کشیده‌ش جا داده بود، مردی که مثل خودم درد داشت، تنها و سرگردون بود و اون هم انتظار من رو میکشید. من، جانگ هوس...

    Completed   Mature
  • God is Dead? | Vkook Completed
    40.5K 5K 6

    _ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقد...

    Completed   Mature