minGarfi's Reading List
11 stories
FLORENCE🎻 by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 157,162
  • WpVote
    Votes 21,849
  • WpPart
    Parts 33
«فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 ___________________________ FLORENCE 💜 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: ᴋᴏᴏᴋᴠ, .... 📝ᴡʀɪᴛʜᴇʀ : @ArieElll 📌 ɢᴇɴʀᴇ: ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴍᴜᴛ, ᴀɴɢᴜsᴛ,+18
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 924,662
  • WpVote
    Votes 104,821
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
+9 more
𝟕𝐅𝐚𝐭𝐞𝐬 : 𝐂𝐇𝐀𝐊𝐇𝐎 ( وبتون  با ترجمه فارسی )  by _LVUKV_
_LVUKV_
  • WpView
    Reads 34,838
  • WpVote
    Votes 7,169
  • WpPart
    Parts 177
من اینجام و این وبتون رو ترجمه میکنم و میزارم امیدوارم که خوشتون بیاد . تاریخ شروع : 𝟏𝟒𝟎𝟎/𝟏𝟎/𝟐𝟔 تاریخ پایان : [ ادامه در بوک بعدی گذاشته میشه ]
Soap | Sope by Lunna_x
Lunna_x
  • WpView
    Reads 73,453
  • WpVote
    Votes 13,308
  • WpPart
    Parts 16
"دیگه ازش نمیترسم" وقتی که دوش حموم جانگ هوسوک خراب میشه و مجبوره از حموم همسایه بغلیش مین یونگی استفاده کنه. [فیک ترجمه ای هست] Written by @blurryseok
Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 85,616
  • WpVote
    Votes 14,076
  • WpPart
    Parts 27
فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر بود... پسری که قرار بود دوباره قلب شهردار مسکو رو به بازی بگیره.... کاپل: هوپمین، ویکوک، نامجین 🥀 ژانر: خون آشامی، اومگاورس، رومنس، درام، اسمات 🔥 پیج نویسنده: @sylvie_fic پ ن: این فیک ادامه ی فیک Moscow میباشد 💛
𓇟𓇣𝑾𝒊𝒕𝒉𝒐𝒖𝒕 𝒚𝒐𝒖𓇟𓇣 by black-Esquire
black-Esquire
  • WpView
    Reads 2,271
  • WpVote
    Votes 138
  • WpPart
    Parts 3
- ما از پسش برمیایم تاینی خیلی خوب؟ هر دومون باهم، بهم اعتماد کن!
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 383,094
  • WpVote
    Votes 53,330
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01
Fate (Sope) by minnysugars
minnysugars
  • WpView
    Reads 16,345
  • WpVote
    Votes 4,356
  • WpPart
    Parts 40
🔹️persian translation🔹️ خانواده‌ی هوسوک با بقیه متفاوت بودن. اونا می‌تونستن نخ های قرمز سرنوشت که دو نفرو به هم متصل می‌کنن و اون هارو یه روز به هم می‌رسونن رو ببینن. از زمان های دور این قدرت بهشون داده شده بود که دو نفر رو به هم برسونن و اسمش رو عشق بذارن. هوسوک هیچوقت به عشق واقعی اعتقاد نداشت یا اگر می‌دید ازش می‌ترسید... و مین یونگی اونجا بود که التیامش بده. Written by: BorahaeSope
 my soulmate[complete] by hellobluedevil
hellobluedevil
  • WpView
    Reads 70,993
  • WpVote
    Votes 10,475
  • WpPart
    Parts 31
یونگی:من فقط میدونم نباید این اتفاق می افتاد! جیمین:چه اتفاقی؟ یونگی:نباید عاشقت میشدم...
+6 more
Just Stay | sope by ItsTarane
ItsTarane
  • WpView
    Reads 76,087
  • WpVote
    Votes 10,424
  • WpPart
    Parts 27
ژانر: انگست کاپل: سپ کاپل فرعی:کوکمین لبخند میزد ، لحظه ای که عطر شکوفه های رز کل خونه رو پر کرده بود . سعی میکرد مثل همیشه دردش رو پنهون کنه ، اما چشماش همه چیو فریاد میزد . چشماش همیشه باهام حرف میزدن ، این بار یه چیز متفاوت رو بهم میگفتن . اون عاشقم بود؟