چیزایی که هیچوقت جرئت نکردیم توی اینترنت بگیم

توی این بوک وانشات هایی که مینویسم رو قرار میدم. از هر نوع کاپل و ژانری (البته اعتراف میکنم بیشتر یونمین مینویسم) و امیدوارم ازش لذت ببرید اگه قلم نویسنده براتون مهمه پیشنهاد میکنم وانشاتایی که بعد از Online sex قرار دارن رو بخونید چون وانشات های اولی حدودا مال سه سال پیشن

C O M P L E T E D جیمین عاشق آواز خوندن و رقصیدنه. اما از شانس بدش توی شهری به دنیا اومده که خوندن، رقصیدن و آهنگ ساختن جرمه! مدت هاست که یه آهنگ به طور ناگهانی توی ذهنش اومده. حتی خودش هم نمیدونه که چجوری اون آهنگ به ذهنش خطور کرده و دوست داره هر روز اونو بخونه. فقط میدونه که به همراه یه تکه از آهنگ، ملودی دلنشینی رو میشنوه که حس های مختلفی بهش میده. پس به همراه حیوون خونگیش پا به سفری ماجراجویانه میذاره تا جواب این سوالاتش رو پیدا کنه: "اون ملودی از کجا میاد؟ چرا فقط من میشنومش؟ چرا انقدر حس خوب بهم میده؟ و..." Couple: YoonMin Genre: Romance, Musical, Super Natural, Fantasy, Adventure Writer: Yuki.YG.JM

+شوگااا من فک میکنم دوست دارم دستشو به سر پسر کوچیکتر کشید _چیزی که بین ماعه قرار نبود عشق باشه یادت رفته؟ میدونست از فردا قرار نیست همو ببینن کاپل: یونمین نامجین ویکوک

هوسوک خون آشامی که صد ها سال تنها زندگی کرده یک روز با یک ماشین تصادف کرده رو به رو میشه و به جای اینکه بزاره نوزادی که توی آغوش مادر مرده اش گریه میکرد مثل خانوادش بمیره اون رو به کلبه ی خودش میاره و بزرگش میکنه... ژانر: سوپرنچرال - درام - رمنس نویسنده: Razi and Moonlike کاپل: hopemin

چی میشه اگه جیمین رو رییساش کراش بزنه ؟!!؟ اسم : دو ددی و بیبی موچی کاپل : ویکوکمین (ویکوک تاپ ) ژانر : روزمره ، تریسام ، رییس کارمندی ، امپرگ روز های اپ : شرط ووت تاریخ شروع : 1400/4/6 تاریخ پایان : ..... نویسنده : qzl and Crazy bestie

[کامل شده] جیمین عاشق رئیسش شده و فکر میکنه که رئیسش هم عاشقشه اما یه روز همه چیز بر عکس چیزی که انتظارشو داره پیش میره.. کاپل: یونمین، ویکوک، نامجین ژانر: ارباب برده ای، عاشقانه، هیجانی، رازآلود، اسمات تیزر: https://youtu.be/f-THbXX95CQ

(در حال ویرایش) وضعیت:کامل شده Name: Uninvited Guest نام:مهمان ناخوانده genre: smut_fluff_romance ژانر:اسمات_فلاف_عاشقانه در دو ورژن کاپل:سپ (هوسوک 🔝) کاپل:سپ (یونگی 🔝) خلاصه: جانگ هوسوکی که بدترین روز عمرش رو داخل شرکت گذرانده با رسیدن به خونه فکر میکنه آرامش داره. ولی هیچی هیچوقت طبق خواسته اون پیشنرفته شروع: (2022/1/31) پایان: (2022/4/29) روز های آپ: جمعه ها نویسنده:E_G_O

یونگی:من فقط میدونم نباید این اتفاق می افتاد! جیمین:چه اتفاقی؟ یونگی:نباید عاشقت میشدم...