‼️discontinued ‼️ Follow Y/N as she's captured by the not-so-neighborhood-friendly- mafia. Will there be suspense? Maybe. Will there be angst? Most likely. Will there be romance? Fuck yeah.

متناوباً: سونا و اوسامو هفت‌سال‌ـه که با همدیگه رابطه دارن. سونا خسته شده و میخواد جدا بشه. خودش که همچین نظری داره، تا این که اوسامو شروع به از دست دادن حافظه‌ش میکنه- به فراموش کردن خاطراتی از خودشون. بالاخره، هرچی نباشه، یه‌زمانی عاشق همدیگه بودن. -------------------- انیمه/مانگا: هایکیو!! زوج: سونا رینتارو × میا اوسامو [Persian Translation]

•----> anime: haikyuu!! ~° •----> genere: yaoi, omegaverse, angest, romance ~° •----> author: Lux •----> Updates: two day in weeks ~° میگن گذشته رو باید دور ریخت. ولی مگه میشه. شاید ممکن باشه! ولی این برای هیناتا شویو امکان پذیر نبود خاکش کرد. سوزوندش. ریختش دور ولی بازم افاقه نکرد! اون برگشت... کسی که یه زمانی دنیاش در اون خلاصه میشد، دوباره ظاهر شد... ولی فقط به گذشته و حال ختم نمیشه الان اینده هم هست. ادمی در قطب مخالف اون... ادمی که هیناتا رو دوباره دچار عشق و عاشقی کرد دوباره بهش حس شیرین لطیف عشق رو هدیه داد ولی گذشته ای که اونو دور ریخته بود برگشت زندگی و احساساتش دچار تلاطم کرد... و دو انتخاب جلو روش داره اینده یا گذشته... خاطراتی که دور ریخته شدن دوباره برمیگردن؟ احساسات جدید و نوشکفتش به ادم جدید پیروز میشن یا خاطرات عشق قدیمی و ریشه دار...

Lost Life. -"𝖳𝗁𝖾𝗋𝖾 𝗂𝗌 𝗇𝗈 𝖽𝖺𝗒 𝗈𝖿 𝗆𝗂𝗇𝖾 𝗍𝗁𝖺𝗍 𝗌𝗍𝖺𝗋𝗍𝗌 𝗐𝗂𝗍𝗁𝗈𝗎𝗍 𝗍𝗁𝗂𝗇𝗄𝗂𝗇𝗀 𝖺𝖻𝗈𝗎𝗍 𝗒𝗈𝗎" ; وقتی یوجی اشتباه بزرگی مرتکب میشه، روزی که انتظارشو نداشت خیلی زود میرسه. جدا شدنش از دنیایی که ناخواسته واردش شده بود. از دست دادن چیزایی که براش مهم ترین ها بودن. و دوباره رو به رو شدن با مهم ترین فرد زندگیش. "چرا اینقد دیر اومدی؟" ◂ genres: Romance, fantasy, angst. ▸ Couple : Yuuji x Satoru. . . . 《WARNING》 I don't own any of these characters involved in this story, this is a fanfiction related to an anime. #yaoi, if you dont ship, dont read. - همه ی شخصیت های این داستان متعلق به سازنده ی انیمه Jujutsu kaisen هستن، این یه فن فیک از یه فنِ، لطفا اگه شیپ نمیکنین، نخونین♡

هر وقت عشقم کشید آپ میکنم ^_^ اگه عشقتون کشید وت بدید و کامنت بزارید🦕🤝🏽

•Bitter Perfume دقیقا پنج ساله پیش بود که بر اثر دوره هیت از یه بتا به یه امگا تبدیل شدم و از اونجا بود که مشکلاتم شروع شد. هیچ کس و کاری نداشتم که ازم مراقبت کنه و بخاطر همین مجبور شدم تظاهر کنم که یک بتام تا بتونم راحت تر زندگی کنم. همه چیز خیلی خوب پیش میرفت ولی تا وقتی که اون عوضی سادیسمی سر و کلش پیدا نشده بود و گند نزده بود به همه چیز..... ••«فن فیکی امگاورس از انیمه جوجوتسو کایسن خارج از فضای انیمه به قلم آمی، کاپل سوکونا×مگومی»•• لطفا ازم حمایت کنید و برام ووت و کامنت بزارید، اریگاتو گزایماس;-)~♡