Select All
  • BROKEN
    271K 35.9K 41

    [Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...

    Completed  
  • 𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    120K 22.3K 21

    [Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. ...

    Completed   Mature
  • 𝘐𝘮𝘱𝘰𝘴𝘴𝘪𝘣𝘭𝘦
    333K 47.8K 57

    「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که می‌شد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیم‌الجثه بود. می‌تونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطره‌ای اشک از گوشه چشم‌هاش پر کشید و به سمت چونه...

    Completed   Mature
  • My Exception [ KOOKV ]
    109K 14.2K 18

    [تمام شده]‌ جیمین به جونگ‌کوک تاکید می‌کنه که روی برادر کوچیک‌ترش حرکتی نزنه ولی آیا جئون جونگ‌کوک قراره از اون بتای خوشگل بگذره؟ اسم داستان: My Exception [ استثنای من ] کاپل اصلی: Kookv کاپل فرعی: Sope ژانر: طنز | فیک‌چت | عاشقانه | امگاورس [ کار توی چنل TaeKook_Eternity هم آپ شده ]

    Completed  
  • OBSESSED "KOOKV" (completed)
    671K 85.7K 77

    تهیونگِ دانشجو نمیدونست زندگی ساده و بی دردسرش به وسیله‌ی رئیس مافیای نیویورک به تاریک‌ترین سمت و سوی ممکن کشیده میشه. از همون شبی که بهترین دوستش جلوی چشماش به قتل میرسه. ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی، اسمات کاپل: کوکوی تلگرام نویسنده: taekooki_lvee

    Mature
  • Deadlock [KookV]
    145K 20.7K 23

    «من متوجهم که مشکل از کجاست؛ شماها زیادی جدی هستید. یه چهره‌ی به ظاهر باهوش، صرفا نشون‌ دهنده‌ی هوش نیست آقایون‌. تمام کارهای ابلهانه‌ی دنیا، با همین حالتِ چهره انجام میشه. لبخند بزنید آقای محترم. لبخند!» •.☁️Title: Deadlock •.☁️Status: Completed •.☁️Couple: KookV •.☁️Rating: NC-17 •.☁️Tags: Age difference, Unequal r...

    Completed   Mature
  • kookv Heaven In HELL [ Completed ]
    105K 16.9K 23

    بهشت در جهنم 🍸 زوج ها: کوکوی ، لیون ( لیدو و شیون ) ژانر: تاریخی ، خشن ، اکشن ، اسمات ، عاشقانه ، امپرگ هر کسی تعریفی از بهشت و جهنم و خوب و بد و راحت و ناراحت داره اما این تعریف ها خیلی اوقات نسبی ان یعنی یه زندگی سخت می‌تونه در مقابل مرگ بهشت باشه و یه ایده آل گری بزرگ در مقابل آزادی ، جهنم!

    Completed  
  • Drugs | Kookv
    15K 2.3K 18

    "کاش میشد برگردم به اون روزی که دیدمت..کاری میکردم که هیچ وقت چشمم به چشمت نخوره جئون جونگکوک." تهیونگ با چشم های پر از اشک گفت و نمیدونست که قلب جونگکوک با هر کلماتش هزار بار تیکه تیکه‌ شد. کاپل اصلی:کوکوی کاپل های فرعی:یونمین، نامجین و یک کاپل استریت ژانر:رومنس، جنایی، درام، اسمات

  • 𝐖𝐚𝐭𝐞𝐫 𝐚𝐧𝐝 𝐅𝐢𝐫𝐞
    18.9K 3.4K 24

    داستانی درباره‌ی آدم‌های از دست رفته، قول‌های فراموش شده، آدم‌هایی که وارد بازی پیچیده‌ی سرنوشت شدن. آیا اون‌ها می‌تونن در این جنگ خونین از جوونه‌های عشقشون محافظت کنن؟ " _ چشم‌هات بسته بود و همین که بالا سرت ایستادم بغلم کردی... اگه یه‌نفر دیگه بود چی؟ + توله ببر من داره حسودی می‌کنه؟ _ سعی نکن بحث رو عوض کنی. + م...

  • the slave
    194K 28.6K 62

    ‌وقتی کارتهای روی میز برای آقای کیم بد افتاد، بازنده واقعی قمارش پسر جوانش بود. و تهیونگ خیلی زود فهمید سرنوشتش در فضای نیمه تاریک و مه آلود از دود سیگار قمارخانه، با بی رحم ترین و خشن ترین برده فروش شهر، آقای جئون جونگکوک گره خورده است و او دیگر یک فرد آزاد نیست بلکه برده است. 🍼 پارک جیمین مردی بود که به هرچه خواسته...

    Mature
  • NDA | kookv
    101K 19.2K 24

    • 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝐍𝐃𝐀 • 𝐌𝐚𝐢𝐧 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 • 𝐎𝐭𝐡𝐞𝐫 𝐜𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐒𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 • 𝐆𝐧𝐫𝐞 : 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞 , 𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 , 𝐇𝐢𝐬𝐭𝐨𝐫𝐢𝐜𝐚𝐥 , 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐭𝐢𝐜 ,𝐡𝐚𝐩𝐩𝐲 𝐞𝐧𝐝 ‌ مقام و جایگاه ، املاک و جواهرات با همه چالش هاش قطعا تو هر کشوری آلفای لایقی مثل جونگکوک رو جذب می‌کنه + ته...

    Completed  
  • Lips on your skin|Kookv
    323K 41.7K 33

    [] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...

    Completed  
  • ᴍʏ ᴘʀɪɴᴄᴇꜱꜱ || ᴋᴏᴏᴋᴠ
    134K 17K 32

    وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده

    Completed  
  • Artwork | اَثَرِ هُنَری | Completed
    126K 19.1K 25

    - فقط خواستم بهت ثابت کنم، من توی رابطمون عاشق ترم! و تو ترسوتر ----------------------------------- + جونگکوووووک صدای جیغ های آزاردهنده ی تهیونگ وقتی که روی سکوی وسط سالن، برای اجرای مراسمِ فرقه، بسته شده بود، به گوشمون چنگ مینداخت! +کمکککککک و جونگکوک، که صورتشو پشت نقاب مخفی کرده بود، تا کسی اشک هایی که برای اون پس...

    Completed