Vkook [completed]
-من از ماشینت سواری گرفتم کیم...
-میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون...
...
-ازت خواستم بمونی...
-اره ازم خواستی...
اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم...
...
دو نفر...
از دو خانواده ی متفاوت...
پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن...
اما خب...
کسی یادش نبود...
اون دو شیطان هرشب باهم...
میرقصن...
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
کاپل: تهکوک___سپ___نامجین و...
ژانر:هیجانی___عاشقانه___روزمره___+۱۸___اسمات___کمی بی دی اس ام( اما نه برای کاپل اصلی)
(هر روز اپ میشه)
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
《ایده برگرفته از فیلم اسپانیایی گناه من》...برخی اتفاقاتِ خیلییییی کم تا حدودی شبیه فیلمه ولی ۹۰ درصد از اتفاقات هم تخیل خود نویسندست...
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
🥇 tae
🥇 taekook
*_*
وقتی لونای پک خبر گمشدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون میگذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بیثباتی، باید دست به انتخابی دردناک میزد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی میتوانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد.
( از خلاصه قضاوت نکنید )
این کار تریسام ندارد دقت کنید ندارد
این فیک در دو ورژن کوکمین و یونمین اپ میشه
جیمین پسر مظلوم . کیوتی که میره کویر با دوستاش برای خوشگذرونی
یونگی مافیایی که از کویر متنفره بخاطر یه خاطره قدیمی ب برای بستن یه قراداد میره کویر
این وسط جیمین با شیطنت گند میزنه تو قرارداد یونگی
جیمین برای عذرخواهی از گند زدن تو قرارداد یونگی بهش پاستیل خرسی میده و همون میشه که مافیامون جذبش میشه و شروع میکنه استاک کردنش
این وسط تهیونگ رفیق بچگی جیمین کنارشه تا نذاره جیمین اسیبی ببینه چی میشه اگ اونم راز خودشو داشته باشه
بقیه ماجرا چی میشه؟
کاپل اصلی:یونمین
کاپل فرعی بعدا میفهمید 👀😅شوخی میکنم کوکوی ،نامجین
این فیک فقط برگرفته ظاهر و اسم اعضا هست جوگیر نشید قشنگام یهویی
هیچ. کدوم از پسرا توی واقعیت این نیستن
هم شیرینه هم خشن 😅
هم اعصاب خورد کن شاید
نمیدونم بخونید خودتون بفهمید چیه
"Compelet"
- با من ازدواج کن ژنرال.
- این یه دستوره سرورم؟!
چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیضهای جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بود ین چیکار میکردین؟
کاپل: کوکوی
کاپل فرعی: یونمین
ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست
🥇#عاشقانه #royal
🥈#taehyong
🏅
Writer: blumer
"اتمام یافته"
-چرا نمیذاری بمیرم؟ مگه این همه بدبختی رو از سمت من نمیبینی؟
-عزیزبودن میدونی چیه؟برام عزیزی، واضح تر بگم؟ دوستت دارم، عاشقت شدم، بلندتر بگم؟!
COUPLE: KOOKV
GNR: ROMANCE, FLUFF, ANGST, SMUT
اگر روحیه حساسی دارید این کار رو نخونید 🚩
هپی اند / خشن / امگاورس / ارباب برده ای
خلاصه :
توی این دنیا آلفا ها برترین هستند و همه چیز به دست اون هاست و بعد اون ها بتا ها قشر متوسط جامعه هستند و از امگاها به عنوان برده استفاده میشه و اگر خوش شانس باشن میتون ن با یه الفای خوب ازدواج کنن و بچه ی اون هارو بدنیا بیارن . حالا چه بلایی سر امگایی میاد که نمیتونه صحبت کنه و توان بچه دار شدن نداره ؟ :)
* در این دنیا الفا ها و بتا های ماده میتونن باردار بشن و امگاها ها چه مرد باشن چه زن میتونن باردار بشن / امگاهای مرد نادر هستند و از اکثر امگاها به دلیل رایحه های اغواگرشون به عنوان برده جنسی استفاده میشه
کامنت ها و نظراتتون برام مهمه و باعث میشه زود تر آپلود کنم❤️
📋خلاصه داستان :
بیون بکهیون یکی از افسرهای سازمان اطلاعاتی کره اس!
کسی که به خاطر ظاهرش همیشه از عملیات ها کنار گذاشته میشه اما یه روز موفق میشه بلاخره یه ماموریت به عنوان مامور مخفی بگیره!
بک به خاطر این ماموریت پا به سیلور تاون که یه باند قمار غیر قانونیه میذاره و با ادمای جدیدی اشنا میشه.
یکی از این ادمها پارک چانیول رییس بانده که به خودش لقب سیلور داده.
بک ناخواسته توجه سیلور رو جلب میکنه و تو موقعیتی گیر میافته که هیچوقت تصورش نمیکرد...
همیشه عشق وقتی که کمتر از همیشه انتظارش رو داری سراغت میاد.❣️
دوستی های عمیق...
شکستن قوانین...
فداکاری...
و پیدا کردن کسی که باعث بشه بخوای بخاطرش عوض بشی...
💎💎💎💎💎💎💎💎💎
من به عشق اعتماد ندارم بک...
هیچ وقت نداشتم...
چه حسی داره وقتی یکی که حتی به عشق اعتقاد نداره حس میکنه عاشقته؟!
💎💎💎💎💎💎💎💎💎
🌗کاپل ها: چانبک-کایسو. کریسهو
🌗ژانر: رمنس. جنایی . درام
🌗محدودیت سنی: 18+NC
🌗نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
Story started at :5/9/2016
Finished: 16/2/2017
← پودینگ
تمامشده. ✔️
بهطور ناگهانی همهچیز توی زندگی تهیونگ عوض میشه؛ وقتی که در عوض بدهیهای پدرش، میدزدنش و مجبور میشه چیزهایی رو تجربه کنه که هیچوقت حتی خوابشون رو هم نمیدید!
«این داستان کلیشهایه؛ اما درعینحال بهدور از کلیشهست.»
کاپل: کوکوی، مینیون
ژانر: عاشقانه، کمدی، درام، امگاورس، امپرگ، ازدواج اجباری، فلاف، اس.مات
← ازدواج شیرین
تمامشده. ✔️
وقتی مادر تهیونگ بهش گفت که «باید» با اون پسر ازدواج کنه، فکر میکرد دیگه بیچاره شده و باید باقی شبهای زندگیش رو با گریه و آغوشهای اجباری سر روی بالشت بذاره؛ اما ازدواجش و «همسرش» اصلاً طبق تصوراتش نبودن!
کاپل: کوکوی
ژانر: عاشقانه، کمدی، ازدواج اجباری، فلاف، اس.مات، درام
تهیونگ از نوزده سالگی مسئولیت بزرگ کردن یک پسر بچهی مبتلا به سندرم کلوور بوسی رو قبول کرد و هیچ ایدهای نداشت که چندین سال بعد، قراره به درخواستِ ازدواجِ همون پسر، جواب مثبت بده.
انگست/رومنس/ اسمات.
این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از
کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید.
~ تمام شده.