kimkoiren's Reading List
43 stories
𝗧𝗼𝗰𝗸𝗮 | 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 12,078
  • WpVote
    Votes 2,219
  • WpPart
    Parts 10
"- برای همین... به خودش که اومد پخش زمین شده بود. اگه با دستاش جلوی ضربه رو نمی گرفت، احتمالا سرش می شکست و در حالی که هنوز روی زمین بود، با دهانی باز اطراف رو نگاه کرد تا ببینه کار کی بوده. چان در حال خندیدن با دوستاش بود و سخت نبود که حدس زد کار کی بوده، ولی توی همون لحظه نگاه تهیونگ به شخصی که دو متر اون طرف تر ایستاده بود افتاد. جئون جونگ کوک به چان خیره بود و... عجیب به نظر می رسید. به عنوان آدمی که خودش توی اذیت کردن و حتی تلاش برای کشتن تهیونگ کم نذاشته بود، خیلی عجیب بهش نگاه می کرد. و بعد نگاهش برای لحظه ای به نگاه تهیونگ گره خورد. - نچ. فقط همینو گفت. اوه خدا. می خواست بکشتش. اون دیوونه لعنتی می خواد بکشتش. و بعد... همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد." 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
"Public Wc"KOOKV by callmebullshit
callmebullshit
  • WpView
    Reads 49,897
  • WpVote
    Votes 6,507
  • WpPart
    Parts 16
اون تهیونگ خواب رو ترجیح داد، حتی تهیونگِ مُرده. به این فکر کرد که تازه نگه داشتن یه جسد میتونه سخت باشه و سرنگ رو به پوست برنزه ی پسر تزریق کرد. _برای بیدار شدن زوده. +18( این فیک خشونت زیادی داره و ممکنه به دلیل ژانر روانپریشش که ذکر هم شده برای کسایی که روحیه تاثیر پذیر دارند و افراد زیر 18 سال مناسب نباشه، همچنین اگه روی بایستون و صحنه های خونریزی حساس هستید بوک رو ببندید.)+18 Couple:KOOKV.YOONTAE Genre:harsh.smut.psychologic.dark
"Glass Butterfly" by melooni17
melooni17
  • WpView
    Reads 62,774
  • WpVote
    Votes 4,701
  • WpPart
    Parts 35
"Completed" "پروانه شیشه‌ای" صداش میزد "پروانه شیشه‌ای" چون مثل پروانه زیبا بود،ظریف بود،لطیف بود و مثل شیشه با ضربه ای کوچک ترک میخورد! ولی اون مواظب پسرش بود و کسی که به پسرش آسیب میرسوند رو به فجیع ترین حالت ممکن به قتل می‌رسوند! 3 تا قانون داشت: 1..پسرش رو لمس نکن! 2..به پسرش نزدیک نشو! و آخرین قانون برای خودش بود: 3..هرگز ترکش نکن! . . . _از چی میترسی؟ _اینکه از دستش بدم _اون الان هم مال توعه _میدونم!من دقیقا از همین میترسم...هرکی مال من بود،هرکی رو که دوست داشتم فقط از دستش دادم هیونگ... . . . _چه جوری از من خوشت اومد؟ درحالی که یاد اولین باری افتاد که قلبش برای پسر روبروش تپیده بود گفت: _فقط نگات کردم،بعدش غرق اون دوتا تیله ی مشکی شدم و قلبم لرزید...هنوز اون لرزش رو یادمه پروانه ی شیشه ای من! . . . _میدونستی خیلی حسودی ؟ درحالی که یکی از ابروهاشو بالا داده بود گفت: _من حسود نیستم،فقط برای کسی که دوسش دارم آدم میکشم! . . . name:Glass Butterfly Couple:kookv Sub_couple:namjin-yoongi/rex Genre:romance...smut...Angest...adventure...action...murder... age group:+18 Writer:مِلونی ..... ❌️Has +18 scenes❌️ .....
Runaway by haniehislamy
haniehislamy
  • WpView
    Reads 20,070
  • WpVote
    Votes 1,678
  • WpPart
    Parts 5
[ فراری ] Cuple : KookV Genre : Omegavers , Smut , Dark Romance , Mpreg , Harsh , 🔞 جونگکوک بعداز اینکه متوجه گرایش‌ِ عجیبِ منشی‌ نوجوونش میشه ، باهاش یه رابطه‌ی قراردادیِ یک ساله رو شروع میکنه.... چی میشه اگه تهیونگ بخاطر یه سهل‌انگاری ، برخلاف قوانین رابطه ی قراردادیش با جونگکوک ، باردار بشه و حالا قرار بود چه بلایی سرش بیاد ؟؟ اون دونفر گرچه که بدن‌های برهنه‌ی همو خوب بلد بودند اما...... هیچی از زندگیِ هم نمیدونستند.... ! این رابطه میتونست بعد از آشکار شدن رازهاشون ادامه پیدا کنه؟ تهیونگ چیکار میکرد ؟ میموند تا اون آلفا هر بلایی که میخواد به سرش بیاره ؟ _ بازی بدی رو شروع کردی تهیونگ.... اگه ازم دور بشی میکشمت...تو همیشه باید جلوی پام باشی لعنتی ! ********* + تو فقط بهم لبخند زدی...‌ و من کل زندگیمو دو دستی بهت تقدیم کردم ...‌ انگار توی تمام زندگی تاریکم منتظر یه لبخند از یه نفر بودم تا جلوش زانو بزنم و به عنوان خدای خودم بپرستمش..... اما من همیشه فراری بودم.... از آدمها ... از احساسات... از آینده.... من فرار میکنم ازت اگه توی قفس نگهم نداری ! چون ‏اون قسمتی از من که سعی میکرد آدمها رو نگه داره کاملا از بین رفته.... من فرار کردم از خودم... از تو... از حقیقت... _ حدس بزن قراره باهات چیکار کنم توله‌ی فراری !؟؟ ********* برای آشنایی با روند داستان به پارت
Hypoxia by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 35,537
  • WpVote
    Votes 5,963
  • WpPart
    Parts 29
🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA
HIM by esamsam
esamsam
  • WpView
    Reads 41,004
  • WpVote
    Votes 5,411
  • WpPart
    Parts 8
«بهم قول بده اگه یه روزی کنارت نبودم، حالا به هر دلیلی، از خودت مراقبت کنی. بهم قول بده که بخودت آسیبی نمی‌زنی، غصه نمی‌خوری و اگه ناراحت بودی، زیاد تو خودت نری. بهم قول بده که همیشه مراقب خودت باشی» «قول می‌دم! قول می‌دم اگه یه روزی حالا به هر دلیل کنارم نبودی، بازم نفس بکشم. قول می‌دم مواظب باشم که اتفاقی برام نیفته و صرفاً نَمیرم! قول می‌دم زخمی نشم و آسیب جسمی نبینم! قول می‌دم سرکار برم و درس‌هام رو بخونم و برای کس دیگه‌ای غیر تو غصه نخورم. قول می‌دم بخندم. قول می‌دم، زنده بمونم و قسم می‌خورم که هیچوقت فراموشت نکنم!» 💠 ژانر: انگست، رمنس، سد اند. 💠 کاپل: کوکوی 💠 وضعیت: کامل شده. #kookv
Vito  by Hvaab2677
Hvaab2677
  • WpView
    Reads 7,133
  • WpVote
    Votes 1,578
  • WpPart
    Parts 31
تمام شده " - همیشه تصور میکردم یکی از سفرهام به دریای جدیدی ختم میشه که اسمش رو ویتو میزارم. - ویتو؟ - یعنی زندگی؛ و من تمامش رو عمیقاً توی اقیانوس چشم‌هات دیدم، کشتی‌ من رو بارها بابت تصاحب قلبت داخلش غرق کردی موج‌بی‌رحم من!! " کوکوی رمنس، کلاسیک
ᴄʜᴏꜱᴇɴ | منتخب by azkabanwriter_1
azkabanwriter_1
  • WpView
    Reads 139,548
  • WpVote
    Votes 18,326
  • WpPart
    Parts 55
couple:کوکوی-kookv genere:omegaverse-mpreg-romance-historical-action-smut . تاریخی-امگاورس-آمپرگ-اسمات- شما به صرف چای گوچانگ و شراب مرغوب برنج دعوت شدید.پس،لطفا چند ده پارتی مهمون ما باشید. خلاصه:تهیونگ ، نوجوانی که الهه ماه پس از سال ها از خواب بیدار شده و با عطا کردن موهبتش به فرزند عزیز کرده ش ؛ در یک شب مسیر زندگیش رو عوض کرده بود و تهیونگ رو به دام امپراطور جاه طلب چوسان انداخته بود. تیزر و چنلمون در ت.ل.گ.ر.ا.م: @chosenwriter
Stone Heart° [ KOOKV ] by NYXY_2112
NYXY_2112
  • WpView
    Reads 35,143
  • WpVote
    Votes 4,153
  • WpPart
    Parts 50
قسمتی از داستان: _"گفتم گمشو، میفهمی؟ گم شو...." بغض بار دیگر گلوم رو فشرد و گامی به عقب برداشتم. دوباره لب زد: _"برو بذار تنها باشم، خواهش میکنم برو و بذار روزها مثل گذشته برام شب باشه، بذار دوباره غروب از راه برسه و من روی این تکه سنگ تنهای تنها به غروب دلگیر خیره بشم. ای کاش تو زودتر از اینجا میرفتی و میذاشتی....." حرفاش بار دیگه احساساتمو جریحه دار کرد، من دچار عشق احمقانه ای شده بودم و باید ازش فرار میکردم. به برگ های مرده روی زمین خیره شدم، دلم برای خودم میسوخت...جونگکوک سکوت کرده بود و من سعی در خط خطی کردن چشمان گیراش داشتم. پاهام رو آروم روی برگ های بارون خورده حرکت دادم. اینبار صدای هق هق گریه جونگکوک بلند شد، باز هم قلبم لرزید ولی نباید تسلیم میشدم، او دیوانه بود و من رو هم به جنون میکشید. صدای آروم و بغض دار جونگکوک بار دیگه تو گوشم نشست. _"لعنتی کجا میری؟" در سکوت به راهم ادامه دادم اما وقتی اسمم رو صدا زد پاهام سست شد. _"تهیونگ." قدم هام آروم تر شده بود اما از حرکت نایستاد. صدایش هنوز آمیخته با بغض بود. _"لعنتی وایسا...." ژانر: درام، روزمره، جنایی، معمایی، اکشن، کمی انگست، رمانتیک، هپی اند... Couple: kookv, yoonmin, namjin, ...
God|Vkookmin by park_Karina2006
park_Karina2006
  • WpView
    Reads 34,659
  • WpVote
    Votes 5,345
  • WpPart
    Parts 19
﹝ایزد﹞ -واسم مهم نیست خدای لعنت شده مصری! اگه میخوای منو لمس کنی باید التماس هاتو بشنوم کاپل اصلی: ویکوکمین(کوکمین، ویمین) کاپل فرعی: یونمین ژانر: سفر در زمان،فانتزی،اسمات،تخیلی،رمنس نویسنده:پارک کارینا وضعیت: در حال اپ