JKVکوکوی
168 stories
Claimed تصاحب شده by suni_22_
suni_22_
  • WpView
    Reads 78,036
  • WpVote
    Votes 5,065
  • WpPart
    Parts 19
Claimed تصاحب شده ژانر: ددی کینک، طنز، پزشکی، روزمره کاپل: کوکوی kookv - yonmin-namjin and ... وقتی یک جراح مغز سرد و موفق، سرپرستی پسری هفده‌ساله با گذشته‌ای سوخته رو قبول میکنه، زندگیش آروم ‌آروم از منطق به احساس کشیده میشه. تهیونگ: «اگه من پسر خوبی باشم... امشب بغلم می‌کنی ددی؟ فقط یه کوچولو؟
Susuo Onya (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 37,705
  • WpVote
    Votes 6,904
  • WpPart
    Parts 17
←⁩ بوسه روی زخم تمام‌شده. ✔️ آرزوی یه شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید فقط مال دخترها نیست؛ درواقع این فقط یه استعاره از شخص یا چیزیه که با ورودش به زندگی یه نفر، اون رو از بدبختی بیرون می‌کشه و همه چشم انتظارشن. شاهزاده‌ی سوار بر اسب سفید می‌تونه یه آدم باشه، می‌تونه معشوق باشه یا حتی یه شغل خوب؛ اما یه پسر لالِ منزوی؟ این حتی از تصور جونگ‌کوک هم به دور بود! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، انگست، موزیکال
His Wild Eyes by miss-sahel-asb
miss-sahel-asb
  • WpView
    Reads 543
  • WpVote
    Votes 138
  • WpPart
    Parts 3
چی میشه اگه دامپزشک وظیفه شناس یه گذشته تاریک داشته باشه؟اون باعث یه اتفاق بزرگ شده،شاید اگه اون روز اشتباه نمیکرد هیچوقت ردی از دورگه ها وجود نداشت... حالا باید تاوانشو بده،با کی؟با یه دورگه از همون نژاد...قراره درد بکشه،دردی که اخرش اونو توی دام عشقی میندازه که تصورش رو نمیکرد... دورگه داستانمون اقای دکتر رو میپذیره؟عشقش رو قبول میکنه؟ بیاید با هم داستان قشنگ اقای دکتر و دورگه عزیزش رو بخونیم... ژانر:فلاف،فانتزی،عاشقانه،اسمات.. کاپل:کوکوی،یونمین و نامجین... فیک پر از لحظات الکلیلی هست و قرار نیست قلبتون به درد بیاد،عاشقانه های دکتر مهربونمون با دوست پسر کوچولوشو بخونین🌱🥹
Chocolate Alpha🍫  by licmhy
licmhy
  • WpView
    Reads 299,330
  • WpVote
    Votes 36,018
  • WpPart
    Parts 100
~ کامل شده. • جونگ‌ته، پسر دو ساله‌ی کیم تهیونگ که یک امگای مجرده، با رفتن توی بغل جئون جونگ‌کوک، آلفای شکلاتیِ واحد رو به رویی آروم می‌شه و این اتفاق، زمینه‌ای برای اتفاقات بزرگ‌تر و برملایی رازهای زیادیه... •Couple: KOOKV •Genre: Omegaverse, Romance, Angst, Smut, Mpreg ~ Unknown: @ParlayanAybot ~ Channel: @liUMooni
Kookv | رد نیش  by cafune_ii
cafune_ii
  • WpView
    Reads 183,591
  • WpVote
    Votes 25,678
  • WpPart
    Parts 71
وقتی لونای پک خبر گم‌شدن همسرش را شنید، دنیا روی سرش اوار شد. او فقط یک امگای ساده بود، تازه سه سال از آمدنش به آلمان و داماد بودنش در خانواده جئون می‌گذشت. اما حالا، وسط طوفانی از خطر و بی‌ثباتی، باید دست به انتخابی دردناک می‌زد: جای خالی همسرش را پر کند یا قل یاغی و سرکش او را که دل از خاندان بریده بود را روی تخت پادشاهی بنشاند تا زمان بازگشت همسرش فرا برسد. بازی قدرت شروع شده بود، و هر تصمیمی می‌توانست سرنوشت پک تیغ را تغییر دهد. ( از خلاصه قضاوت نکنید این کار تریسام ندارد و اگر خوندید خوشتون نیومد هیت ندید داستان های نویسنده براشون مثل بچه هاشون هستن )
His To Ruin | KookV by cjjasal
cjjasal
  • WpView
    Reads 71,964
  • WpVote
    Votes 9,921
  • WpPart
    Parts 22
دو نوع انسان تو دنیای جئون جونگکوک وجود داشت. اونایی که ازش وحشت می‌کردن و اونایی که زخمی می‌شدن چون فکر می‌کردن نیازی به ترسیدن نیست. اون سرد بود و محاسبه‌گر، جوان‌ترین رئیس مافیا، با دست‌های تتو شده و چشم‌هایی مثل یخ. جونگکوک با دیدن التماس و خونریزی آدم‌ها تکون هم نمی‌خورد. خیلی وقت بود که شکسته بود. و بعد کیم تهیونگ اومد. با پلیورهای نرم و ناز، شکلات‌‌های تمشکی، و سوال‌هایی که هیچکس جرات پرسیدنشون رو نداشت. "چرا سوکجین هیونگ گفت می‌خوای من رو بخوری؟ آدم‌ها رو گاز میگیری؟" جونگکوک نمی‌دونست که می‌خواست از اون پسر محافظت کنه، یا نابودش کنه تا فقط نزدیک نگهش داره. Couple: Kookv. Genre: Romance, mafia, comedy, smut. Author: MaryBTS2013. Translator: Asal. روزهای آپ: دوشنبه و پنجشنبه ___________________________________________ This is a Persian translation of a fanfiction by (MaryBTS2013), All credit goes to the original author. I'm only responsible for the translation.
Raven [ ریوِن] by Bitamoosavi
Bitamoosavi
  • WpView
    Reads 410,473
  • WpVote
    Votes 64,621
  • WpPart
    Parts 55
-اینقدر استاکم نکن. -اخه تو مال منی، دردونه ی من. ... -دهنتو باز کن پسر خوب... -...ولم...کن... لبخند گرمی زد و فک پسر زیرش و محکم تر فشورد... -خوش ندارم حین بوسه همکاری ازت نبینم تهیونگ... چشم هاش و محکم بست و سعی کرد به تن خسته و کرختش حرکتی بده...وزنش زیاد بود و انگار کاملا به زمین پینش کرده... -خواهش میکنم...ولم کن... سرشو جلو برد و گونش و با انگشت شصت نوازش کرد... به جنون رسیده بود... -خیلی زیبایی...جوری که دلم میخواد تا اخر عمرم پیش خودم اسیرت کنم...دکتر کوچولو. -چرا باید بهت اعتماد کنم؟ -واقعا نباید بکنی‌. ... کیم تهیونگ...روانپزشک مرموزی که اخرین پروندش متعلق به یک بیمار خطرناک با هویت جعلیه... ... کاپل:kookv/ vkook کاپل فرعی: ؟ ژانر: دارک رومنس/درام /جنایی_مافیا/اسمات/هپی اند ... روند اپ: دو روز درمیون به بچم عشق بدین... لاویو 🐯🐰
Blue Side [KookV] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 207,822
  • WpVote
    Votes 31,385
  • WpPart
    Parts 29
"آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباس‌هام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخ‌های لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفه‌ای شده بودی نه؟" جونگ‌کوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "به‌خاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و زیر پاهای خوشگلت که حتی الان هم دوست دارم روی شونه‌هام باشه له کردی؟" Couple: KOOKV Genere: Omegaverse, Smut, Romance, Dark writer: Donya
Two Years Too Late|•𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷 by Rumyme
Rumyme
  • WpView
    Reads 23,264
  • WpVote
    Votes 2,891
  • WpPart
    Parts 21
⁂ بازگوی روند اتمام یه رابطه و پس گرفتن ارزش وجودت، از نو ساختن خودت و باورهات و البته، شروع دوباره‌ی همه چیز؛ این‌ بار قوی‌تر و مطمئن‌تر. ⁂ -دیدِ تو به تموم کردن یه رابطه، درست کردنشه؟ تهیونگ، آدم‌ها یه رابطه رو تموم می‌کنن چون دیگه کار نمی‌کنه؛ چون دیگه قرار نیست که کار کنه. پس تو تمومش می‌کردی و هر دفعه دوباره برمی‌گشتی تا 'شاید' درست بشه؟! ༄༆༄ "برگرد و حداقل نشونش بده که چقدر تغییر کردی؛ که دیگه اون احمقِ ساده‌لوح قبلی نیستی که محتاج به علاقه‌ی پوچ‌اش باشه. اگه فرار کنی تهیونگ، قسم می‌خورم برای تمام زندگیت بازنده‌ای." ༄༆༄ تهیونگ قبولش می‌کرد یا نه، بهش فرصتی می‌داد یا نه، جونگکوک دیگه نمی‌تونست صدای احساسش رو خفه کنه. به قدری رشد کرده بودن و ارتعاش داشتن، که ممکن بود این‌ بار خودش کسی باشه که راه تنفسش بسته می‌شه. ༄༆༄ و شاید هیچ کدوم اون‌ها مقصر نبودن. شاید مقصر فقط خودِ رابطه بود. جوری که شروع شد، ادامه پیدا کرد و در نهایت به پایان رسید. شاید هدایتِ اون رابطه بود که اشتباه پیش رفت... ⁂ Couple: Kookv ⁂ Genre: Drama, Romance, Angst, Slice of life (می‌تونین از چنل تلگرام با آیدی @jungitata به صورت پی‌دی‌اف هم بخونینش!)
"𝗧𝗵𝗲 𝗳𝗼𝗿𝗴𝗼𝘁𝘁𝗲𝗻 𝘄𝗶𝗳𝗲" by lOreAL____
lOreAL____
  • WpView
    Reads 114,374
  • WpVote
    Votes 13,729
  • WpPart
    Parts 43
تهیونگ و جونگکوک هفت ساله که ازدواج کردن ،اما این ازدواج فقط توی کاغذ ثبت شده و چیز بیشتری نیست،حتی پسر پنج سالشون هم این رو تغیر نمیده . ____________________ _احتمالا نشئه ای که این حرف و میزنی ولی ازت میخوام که دیگه تکرارش نکنی،خواهش میکنم،چون باعث میشه من باورش کنم و بعد همش حرف های قشنگی مثل این به همدیگه میزنیم و بعد من احمق هر شب با یه عالمه فکر و یه لبخند بزرگ خوابم میبره،اون موقست که مثل یه احمق بهت میگم که دوست دارم و شاید تو هم دوباره بگی که اره تو هم برام مهمی،و در نهایت یه روز از خواب بلند میشی و تصمیم میگیری که دیگه بهم اهمیت ندی،به همین سادگی همه ی حرفاتو پس میگیری،بهم نگو که این کارو نمیکنی چون میکنی،دقیقا مثل کاری که با بقیه انجام دادی!.. • • • NAME ‏ະ همسر فراموش شده GENRE ‏ະRomance'omegaverse'Drama'Smut' Thriller'Mystery'Tragedy' COUPLE ‏ະ kookv،... AUTHORະ AFRA هر دوشنبه و جمعه منتظر پارت جدید باشید 🌸🍃