36 stories
«𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢|باریکه‌‌ای‌از‌نور✔︎» by Mtt_12
Mtt_12
  • WpView
    Reads 125,363
  • WpVote
    Votes 13,745
  • WpPart
    Parts 32
[ اتمام یافته⛔] 𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑‍🤝‍🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: _𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
Wild [KookV] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 394,358
  • WpVote
    Votes 53,920
  • WpPart
    Parts 38
چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند. جئون جونگ‌کوک، آلفای خون‌خالص و قدرتمندی که تنها با یک‌ماه سابقه رهبریت نیمی از کشور رو زیر سلطه داشت خیره نگاهش میکرد. بلند شد و جلو‌ اومد. مقابلش روی یک زانو نشست و محکم چونه‌اش رو توی دستش گرفت. "چه پایان غم‌انگیزی...مگه نه کیم تهیونگ؟" با نفرت به چشم‌های مرد خیره شد و جونگ‌کوک از نگاه امگا به خنده افتاد. سرش رو جلوتر برد و با لحن آرومی گفت:"از این به بعد تو قراره به من خدمت کنی امگا، هم توی قصر، هم روی تخت!" لبهاش رو به گوش امگا چسبوند و زمزمه کرد:"فقط و فقط به من نطفه نحس." Couple: KookV Genere: Omegavers, Smut, Romance, Mystry
Blue Side [KookV] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 203,920
  • WpVote
    Votes 31,259
  • WpPart
    Parts 29
"آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباس‌هام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخ‌های لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفه‌ای شده بودی نه؟" جونگ‌کوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "به‌خاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و زیر پاهای خوشگلت که حتی الان هم دوست دارم روی شونه‌هام باشه له کردی؟" Couple: KOOKV Genere: Omegaverse, Smut, Romance, Dark writer: Donya
A F R O D I T  [KookV]  by mawni_o
mawni_o
  • WpView
    Reads 139,773
  • WpVote
    Votes 21,785
  • WpPart
    Parts 42
" کامل شده" _ سکسپیر میگه.. عشقم را در برابر دست تو و دستم را در عشق تو می نهم ماگ قهوه اشو پایین اورد و چشماشو توی حدقه چرخوند + اولا اون شکسپیره نه سکسپیر احمق.. و بعدم اون جمله کوفتی اینه.. عشقم را در برابر عشق تو و دستم را در دست تو می نهم. چرا وقتی بلد نیستی اصرار داری که استفادش کنی.. با اینکارات قرار نیست بزارم اینجا بمونی نه تا وقتی که حداقل اسم کوفتی شکسپیرو درست بگی _ بیخیال عروسک.. میدونم توام توی اعماق قلبت دلت نمیخاد از دستم خلاص شی با چشمایی بی حس به لبخند خرگوشی پسر مقابلش زل زد و از توی جیبش گوشیشو برداشت و شماره ای گرفت _ اداره پلیس کلانشهر سئول بفرمایید؟ . . . کاپل : kookv ژانر: رمنس،درام، اسمات، روزمره
DARCY by VicGodtor
VicGodtor
  • WpView
    Reads 38,794
  • WpVote
    Votes 6,264
  • WpPart
    Parts 39
{Full} خلاصه: جئون جونگکوک نویسنده ی مشهوری که رمان دومش به اسم DARCY خیلی مشهور میشه. کتاب در مورد شخصیتی به نام DARCY هست که چندساله عاشقه پسریه. مدتی بعد از منتشر شدن رمان، کوک هر روز که بلند میشه کنار تختش کاغذ کوچیکی پیدا میکنه که محتواش، جمله هایی هستن که شخصیت دارسی توی کتاب به پسری که دوستش داشت می‌نوشت. فکرمیکنه توهم زده و به همین دلیل میره پیش روانشناس. روانشناس بعد شنیدن صحبت هاش، به کوک میگه ممکنه واقعا توهم زده باشه درمورد کاغذ و نامه ها ولی واقعا شخصیتی به نام DARCY وجود داره و کوک دقیقا توی کتابش طوری مرد دارسی نام رو توصیف کرده که عین واقعیته. دارسی: پسر من باش کوک بزار بهت نشون بدم عشق من فراتر از چندتا جمله توی کتابه دست های بسته شدش به تخت رو تکون داد و غرید: «من قبولت نمیکنم دارسی چون تو یک قاتلی» پوزخندی به پسرک زد و روش خیمه زد «پس بزار قاتل روحت باشم» ⭕️ژانر: خون آشامی، رمنس، سوپرنچرال،اسمات Tel: Archer_fiction
NITRIC OXIDE  by Webtoon_Vkook
Webtoon_Vkook
  • WpView
    Reads 22,062
  • WpVote
    Votes 1,957
  • WpPart
    Parts 18
➖خـلاصـه: - خسارت و ضرری که زدی رو چطور میخوای جبران کنی؟ با بدنت... با مکث آلفا، دستش روی رون امگا قرار گرفت و تا بین پاهاش کشیده شد. تهیونگ به نرمی لب‌هاش رو روی هم فشار داد و سعی کرد لرزش‌هایی که به‌خاطر اون لمس توی بدنش در حال جریان بودن رو کنترل کنه. - ...یا با ماشینت⁉️ __ ‏"Ti amo..." تهیونگ هوایی که حین بوسه‌هاشون حبس کرده بود رو به آرومی آزاد کرد. سرش رو به پیشونی جونگ‌کوک تکیه داد و نفس عمیقی کشید. قطرات اشک سرکش مژه‌های بلندش رو مرطوب کرده بود. امگا با چشم‌های گرد شده و متجعبش غرق باتلاق سیاه چشم‌های جونگ‌کوکی شد که متقابلا بهش خیره شده بود. حقیقت درست زمانی به صورت تهیونگ سیلی زد که جونگ‌کوک با لبخندی به لب جوابش رو زمزمه کرد: «هیچ چیزی تا ابد موندگار نیست، اما این حرف راجع به عشق ما صدق نمی‌کنه.» ‏"Ti amo" پ.ن: اصطلاح «ti amo» در زبان ایتالیایی یعنی "دوستت دارم" Genre: Omegaverse, Racing, Smut, Criminals, Angst, Action Translaotors: Fatima, Hani OTP: Kookv
The King// KookV by Yoshistangerine
Yoshistangerine
  • WpView
    Reads 30,072
  • WpVote
    Votes 5,459
  • WpPart
    Parts 14
♠️کاپل اصلی: کوکوی ♠️ژانر: امگاورس، سلطنتی، امپرگ "در سرزمین تاریخی اَوِلون رسم بر آنست که همسر ولیعهد با استفاده از یک مراسم قرعه کشی از میان تمام مردم سرزمین انتخاب شود تا همگان امتیاز برابری برای تصرف این مقام داشته باشند و اینگونه است که خدایان برای سالهای سال از طریق خاندان سلطنتی با تمامی مردم در ارتباط بوده اند." یا: جونگکوک شاهزاده و ولیعهد اولون حالا دیگه یه آلفای بیست و یک ساله شده و به سن ازدواج رسیده. طبق رسم هزاران ساله خاندان سلطنتی، همسر اون باید از بین تمام امگاها، بتاها و آلفاهای زن متمایل به ازدواج سرزمین که برگه بخت آزمایی رو خریدند انتخاب بشه. جونگکوک از این رسم متنفره و تهیونگ هم امگاییه که هیچ علاقه ای به این ازدواج نداره. پس چه اتفاقی می افته که توی روز مراسم، کاهن اعظم اون ها رو به عنوان همسر همدیگه به مردم اولون معرفی میکنه؟
•|𝗖𝗛𝗘𝗖𝗞 𝗠𝗔𝗧𝗘|• by niyarmibh
niyarmibh
  • WpView
    Reads 14,696
  • WpVote
    Votes 1,085
  • WpPart
    Parts 34
- از چی این‌قدر می‌ترسی، کبوتر بی‌پروای من؟ - بودنت منو بی‌پروا می‌کنه، نبودنت منو می‌ترسونه. بی‌پروام تا زمانی که تو کنارم باشی، وقتی نیستی از همه‌چیز می‌ترسم. ⇠❝ نام فیکشن: Check Mate ⛓ ⇠❝ ژانر ⇠ مافیایی، رمنس ، اسمات🔞، جنایی، انگست، مهیج ⇠❝ کاپل ⇠ Vkook, Hopemin ⇠❝ نویسنده‌ ⇠#Yuna ⇠❝ شطرنج بازی به مثال بالرینی بی‌پروا، شیفته‌ی تضاد خونه‌های مشکی و سفید شطرنج، ناخواسته از طرف دو رئیس مختلف از دو بند مافیایی به یک بازی دعوت شده بود. دعوت شده به بازی از طرف دو رئیس مختلف از دو بند مافیایی، یک نفر تشنه به خون تن اون پسر و یک نفر تنشه به عطر تن اون پسر؛ توی این صفحه‌ی شطرنج همه مهره‌ی بازی بودند و فقط دو گرداننده مقابل هم قرار می‌گرفتند، اما چه می‌شد اگر روزی جایگاه مهره‌ها با گرداننده عوض می‌شد و اون پسر مقابل کسی قرار می‌گرفت که روزی، بهش دلباخته بود؟ آیا این‌بار هم در بازی عشق و زندگی می‌باخت؟ - داری باهام بازی می‌کنی. - از بازی کردن خوشم میاد. - چه نوع بازی؟ - بازی‌ای که هر خطش با اشک و خون نوشته بشه، با خط و خراش، زخم و درد، کبودی و رنج. امشب صفحه‌ی این بازی تن منه و قلم انگشت‌های تو!
Symbiosis by SetiSin
SetiSin
  • WpView
    Reads 3,226
  • WpVote
    Votes 395
  • WpPart
    Parts 5
- قرارداد خوبیه، هم برای خانواده من و هم برای خانواده تو. + وقتی گفتم برای بوسیدنم به بهانه نیاز نداری از ته دلم بود‌. +دوست ندارم فقط چون ازت خواستم، از روی اجبار باهام وقت بگذرونی. - تا حالا یه مرد رو بوسیدی؟
Eos by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 4,004
  • WpVote
    Votes 363
  • WpPart
    Parts 7
. Eos . Jungkook , Taehyung ‹ الهه سپیده دم، ائوس، با انگشتان گلگون توصیف می شد که درهای بهشت ​​را برای طلوع خورشید باز می کرد... › تهیونگ یه روانشناس خبره است که فکر میکنه دوست پسر الکی شکاکش پارانویا داره. ولی خبر نداره تموم حساسیت های ریز و درشت جونگکوک برای دیده نشدن با روانشناس، ناشی از راز بزرگشه..