‼️پرواز عشق - Full سایه های دورت رو محو میکنم. زندگیت رو روشن میکنم‌. بال هات رو می بوسم و به اوج گرفتنت خیره میشم. خیره خیره، طوری که انگار، تا به حال چیزی جز "تو" ندیدم. ____________________________________ چکیده داستان: کیم تهیونگ، معروف ترین آیدل سولو کار که توی سالهای اخیر، به دلیل برد های پی در پی ای که کسب کرده، از گذشته هم مشهور تر شده، انقدر زیاد که دیگه توی مسابقات با گروه های محبوب رقابت میکنه و کنسرت هاش روز به روز شلوغ تر از قبل می شه.. اما اگر تهیونگ یه دشمن خونی روی این کره خاکی داشته باشه، اون جئون جانگکوکه!! برشی از داستان: یعنی میشد این کابوس، همینجا تموم بشه؟ مگه نباید آدم ها از خواب بیدار بشن تا از کابوس هاشون فرار کنن؟ پس چرا تهیونگ باید آرزو میکرد بخوابه تا کابوسش تموم بشه؟ چرا کابوس اون زنده بود و توی بیداری به سراغش می اومد؟ کاش میتونست ازش فرار کنه. یه فرار ابدی..‌. با یه خواب ابدی... FICTION: flight of love / پرواز عشق COUPLE: KOOKV 🔞 GENRE: Full smut +18 / tragedies WRITER: whisper Up: کامل شده × تیزر فیک در قسمت پوستر پارت اول هست ×

تصمیمات میتونن سر منشا تمام اتفاقاتی باشن که برای ما پیش میاد. یک تصمیم میتونه مارو نجات بده و تصمیمی دیگه میتونه زندگیمونو به جهنم تبدیل کنه. گاهی برای گرفتن تصمیم درست زمان کمی داریم و گاهی دیگه باید مراقب باشیم تا حین تصمیم‌گیری برای خودمون از خط قرمز دیگران رد نشیم. ما توی دنیایی زندگی می‌کنیم که روز به روز توانایی شناختمون از هم کمتر و کمتر میشه. نمیتونیم بفهمیم کسی که برای اولین بار ملاقات می‌کنیم واقعا کیه و چه هویتی پشت ماسک روی چهره‌ش مخفی کرده؟ آیا شخصیتی که از خودش نشون میده واقعیت داره؟ آیا اجازه داریم وارد دنیای پدیدار شناسیشون بشیم و یا اونهارو وارد زندگیمون کنیم؟ توی فصل اول "خط قرمز" دیدیم که چانیول با اختلال چند شخصیتی چطور با بکهیون آشنا شد و مسیر درمانش رو طی کرد. به نظر میرسید همه چیز خوب پیش میره. در طی چند سال زندگی زیباشون به جریان افتاده بود و روزگار تا اون روز به کام هردوشون شیرین می‌گذشت. اما فقط تا اون روز ... 🔺️Fiction : Red line S2 / خط قرمز (فصل۲) 🔺️Gener : جنایی / هیجانی / روانشناختی 🔺️Couples : vkook / chanbeak / kaihun فصل اول داستانو توی پروفایلم بخش works میتونید پیدا کنید* به اسم "Red lins S1"

"We aren't supposed to do this. We are stepbrothers, for gods sakes." I mumbled while breathing heavily. "That is more of a reason why we should do it." Alex said while placing kisses all over my neck and trying to place a hickey on my neck. "Don't stop me today. I just want you so bad." Alex said while hovering over my half-naked body.