Vkook | Text Me
J: thank lord I didn't do crazy shit T: you could've sent dick pics J: what T: what When Taehyung texts a number which was hidden inside his desk (Very short chapters) ©︎all rights and plot to @taetaeholic
J: thank lord I didn't do crazy shit T: you could've sent dick pics J: what T: what When Taehyung texts a number which was hidden inside his desk (Very short chapters) ©︎all rights and plot to @taetaeholic
💙کلمات خاموش💙 -ورژن ویکوک- از همون موقعی که رویای پرواز داشت باید میفهمیدم باید حدس میزدم که سقوط...از پرپر زدن نشئات میگیره بال هاش رو گرفتم و گذاشتم بپره پروازش رو نه!...اما سقوطش رو دیدم کلمات میتونن قاتل باشن مخصوصا وقتی گفته نشن به اندازه ی دو ضربان قلب، یعنی کمتر از یک ثانیه زمان لازم بود تا اونو نجات بدم فقط...
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] Over thinking:⇘ به حالتی گفته میشود که شخص نشخوار فکری دارد و به کماهمیت ترین چیز ها، ساعت ها فکر میکند. کیم تهیونگ تقریبا از دبیرستان با این مشکل مواجه شده بود و حالا که ۲۱ سالش بود، دیگه نمیتونست تحملش کنه..همه ی اطرافیانش ازش دوری میکردن و هیچکس برای اون باقی نمونده بود. با این اوصاف به شدت...
فن فیکشن کوکوی/ویکوک . . . _قبل از اینکه منو ببینی کی بودی ؟ تهیونگ سرش رو بالا اورد و به جانگکوک نگاه ناباوری انداخت ، اون حق نداشت از قبلا حرف بزنه . _تو نمیتونی... نمیتونی همینجوری بیای و بری و بخوای من همون ادم قبلی باشم عوضی . تهیونگ ضربه ی محکمی به شونه ی جانگکوک زد، توقع داشت مثل همیشه پسر کوچیک بخنده و بگه ش...
_چی از جونم میخوای؟! _عاشقم شو. _عاشقت بشم که چی بشه؟ به لیست ترسهام یه اسم دیگه رو اضافه کنم؟ _تو همین الانم من رو توی لیست ترسهات داری کیم تهیونگ؛ ولی میترسی... میترسی از اینکه بفهمم جزئی از ترسهات شدم!!! ❗️فصل اول پایان یافته❗️ فصل دوم داخل همین بوک ادامه داره... Wr:Ashil🌸 Couple:taekook(ویکوک غالب), jungta...
«کامل شده🔻» سیکادا 3301، مرموز ترین معمای تاریخ اینترنتی که توسط کاربر ناشناسی در صفحه وبسایت ناشناخته و اکانت توییتر به اشتراک گذاشته شد. معمایی که در ظاهر شاید یک سرگرمی ساده بود، اما همه چیز تنها به اینجا ختم نمیشد چرا که سیکادا رمز و راز فراتری پشت خودش داشت. رازی نهفته بین اعداد و ارقام که از بین هزاران نفر...
📱꒷「 اگر بلوند ببینم جیغ میکشم - 𝖨'𝗅𝗅 𝖲𝗁𝗈𝗎𝗍 𝖨𝖿 𝖨 𝖲𝖾𝖾 𝖡𝗅𝗈𝗇𝖽𝖾 」 💡꒷ ژانر ≡ فلاف • رمنس • کمدی • زندگیروزمره • اییو 📌دارای محدودیت سنی +۱۸ ☁️꒷ کاپل ها ≡ اصلی - ویکوک ، فرعی - نامجین / سپ 🐈꒷ نویسنده ≡ 𝘦𝘭𝘪𝘤𝘢𝘴𝘴𝘰 🗞꒷خلاصه ↯ فردی با لقب جیکی توی توییتر نقاشی هاش رو به اشتراک میزاره و علاقها...
NEMESIS - الهه ی انتقام سروان کیم، کارآگاه بخش جرایم خشن، کسی که سالها دنبال یک قاتل سریالی میگشت، اما هرروز ازش دورتر میشد و توی پیدا کردنش شکست میخورد... درحالیکه تنها چیزی که توش شکست خورده بود حرفهی کاریش نبود... زندگیِ تاریک و سرد تهیونگ کیم و جونگکوک کیم؛ کسایی که یک روز عاشقانه زندگی مشترکشون رو شروع کردن...
Where a boy was given the wrong number from his date. Started: 1/26/18 Finished: 5/25/18 [6/05/22: Thank you for 1M 💜] #251 in vkook: 12/03/18 #264 in taekook: 12/03/18 #3 in texting: 2/17/24 #50 in jungkook: 2/17/24 #123 in socialmedia: 2/17/24 #137 in shortstory: 2/17/24 (This au is from my twitter)
↴ేخلاصه شغل ایده آل هر فن اینکه میکاپ آریست آیدل خودش بشه. و جونگکوک این شغل رو صاحب شده:) {داستانی جهت ساخت حس خوب و اکلیلی} ================ 💄ే نام ⪼『میکاپ آریست -- Makeup artist』 🐞ే کاپل ⪼ تهکوک 🔖ే ژانر ⪼ توییت، فیک چت، اندکی فلاف، شاید فان، رمنس 👠ే نویسنده ⪼ بلو رایتر 🍷ే وضعیت ⪼ پایان یافته
دوست پسرِ تهیونگ بعد از یک سال رابطه باهاش بهم میزنه چون از یک نفر دیگه خوشش اومده. حالا چی میشه اگه تهیونگ بخواد دنبال اون آدم بگرده؟ Writer: Ashil Couple: Kookv/Vkook AU Genre: Chat story, Comedy, Romance, Smut
[Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کن...
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقهت زیادی بازه...
اگه دیگه با هم حرف نمیزدیم، برام یه آهنگ بفرست :) •Couple: Vkook •Completed
نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . ...
๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...
«سیزده ثانیه در روز» دستم را توی دستِ در هوا ماندهاش گذاشتم و من تازه فهمیدم وقتی که هیچ خاک و خونی بین دستهایمان نیست، گرفتن آنها را برای مدت طولانیتری میخواهم، برای تا غروب، تا یکشنبه، تا ماه می. برای تا هر غروبِ هر روزِ یکشنبهیِ هر ماه می و کاش هر روز، به همین روال بود. 𖧷 NAME : 13 SECONDS A DAY 𖧷 WRITER :...
Couple:Vkook خب بچه ها این یه فیک کوتاهه و کلا یه پارت بیشتر نیست پس فکر کنم نیازی نباشه که اینجا براتون خلاصه بگم... اسمات هم نداره امیدوارم خوشتون بیاد
{کامل شده} فصل اول: ج: خداروشکر که کار احمقانهای ازم سر نزده حداقل! ت: ممکن بود برام عکس دیک بفرستی! ج: چی ت: چی وقتی تهیونگ شروع میکنه به پیام دادن به شماره ای که داخل میزش پنهون شده... (شامل پارتهای بسیاااااار کوتاه) _____________________________ فصل دوم(sext me): تهیونگ و جانگکوک دوباره در اپلیکیشن kik همدیگه رو م...
جونگکوک پسر بدبوی دانشگاه ، روزا در تلاش برای به فاک دادن پروفسور کیم .. و شب ها با یه بیبی بوی ناشناس چت میکنه .. کاپل : کوکوی ژانر : رمنس ، فلاف و ریل کانکت
_ اگه یه بار دیگه وقتی میخوام دهنتو به فاک بدم، خودتو عقب بکشی، بهت رحم نمیکنم. فهمیدی توله سگ؟ پسر کوچیکتر با لبهایی که از ترس میلرزیدن دستهاش رو روی زمین مشت کرد و جواب داد: _چشم... _ چشم، چی؟ _ چشم ارباب. -------- جئون جونگکوک پسر بیست و سه ساله ای که برای تغییر زندگی روزمره و کسل کنندهش، پا به رابطه ای عجی...
چند قدمی جلو برداشت و درست رو به روی پسر کوچک تر که روی صندلی نشسته بود زانو زد. با دست هاش پاهای جونگکوک رو به سمت خودش کشید و همونطور که بندِ بازِ کتونی هایِ اون پسر رو با دقت میبست زیر لب تکه ای از خاطرات گذشته رو زمزمه کرد: - جونگکوکِ من، همون پسر یک ساله ایه که وقتی انگشت های کوچیکش رو میگرفتم به زور باهام قدم بر...
وقتی که جیمین با خنده گفت: هه هه فرض کن تهیونگ! حامله باشی! وقتی که خودش هم خندید بلند... وبعد...اون خندها کم کم محو شد! نه! نه! نه! _جیمین... فکر کنم اینبار واقعا بدبخت شدیم! ❌تمام شده❌ __________________________
name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده☑️ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون!❎ کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! جونگکوک با بغض دنده رو عوض...
[خوشحالی ] 💌 [ نویسنده] 💌 اندیشه [ خلاصه ] 💌 جئون جونگ کوک استادی که دو ترم تهیونگ رو توی درس زبان مشروط کرده، تهیونگ بخاطر رهایی از دست جونگ کوک همراه مادرش به سئول نقل مکان کرده اما توی ترم جدید دوباره جئون جونگ کوک رو توی دانشگاه جدیدش هم میبینه... [ کاپل ] 💌 کوکوی، یونمین [ ژانر ] 💌 رمنس، اسمات، طنز
اون یه قاتل بود. نه یه قاتل معمولی...! اون قانون ها و معیار های خاصی برای انتخاب شکار هاش داشت! اولین قانونی که براش حائز اهمیت بود و جایگاه اول رو به خودش اختصاص می داد؛ چیزی نبود جز: "آدم های معمولی و بچه ها شکار محسوب نمی شن" دومین معیارش برای کشتن تنها یک کلمه بود. "پول" درسته بیشتر قاتل ها برای پول کار می کنند و...
سلام... من جین هستم اگه داری این نامه رو میخونی احتمالا اتفاق خوبی برام نیوفتاده... البته از نظر بقیه! از نظرم خودم که خیلی خوبه چون بالاخره حرف هام مهم شده و یکی داره به حرفام گوش میده... آره، طبیعتا وقتی میمیری تبدیل به سوژه ی جذابی برای اهمیت دادن میشی ولی اگه اون شخص من باشم... اوه عزیزم راستش حتی الان هم امیدی ند...
[ هفت حلقه ] پایان یافته ژانر : رمنس / اسمات / فلاف / چندشاتی کاپل : اصلی - ویکوک ، فرعی - یونمین "وقتی ببینمت و ازت خوشم بیاد، کافیه دلم بخواد داشته باشمت، اون موقعست که به دستت آوردم آقای کیم!"
﹙کوموربی : اشعه خورشید که برگها جلوی تابیدنش رو میگیرن﹚⛅️ 𓐆 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖧𝗈𝗉𝖾𝗆𝗂𝗇, 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄 𓐆 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖠𝖴, 𝖢𝗈𝗆𝖾𝖽𝗒, 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖥𝗅𝗎𝖿, 𝖲𝗆𝗎𝗍, 𝖢𝗁𝖺𝗍 𝖲𝗍𝗈𝗋𝗒 𓐆 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: 𝖬𝗈𝗋𝖺, 𝖱𝖾𝗆𝖾𝖽𝗒 "چی شد؟ نمیدونم. فقط میدونم منی که سالها دنبال کسی مثل خودم میگشتم، جذب قطب ناهمن...