I'll savour every taste of you
unique19899
🝔 نویسنده: starryizhan
🝔 مترجم: Unique
***
در باز شد و باعث شد زنگولهی بالاش به صدا در بیاد، شیائو جان به بالا نگاه کرد و یخ زد.
اون با زیباترین صورتی که تا حالا دیده بود روبهرو شد. شیائو جان به صورت مرد و به ویژگیهای نفسگیرش که باعث شده بود نتونه نگاهش رو ازش برگردونه، خیره شده.
قبل از اینکه مرد بره شیائو جان ناگهان بلند گفت"اسمت؟" ذهنش و زبونش با هم هماهنگ نبودن.
مرد بهش نگاه کرد و شیائو جان حس کرد برقی از سرگرمی توی چشمهاش دید"وانگ ییبو"
شیائو جان زیر لب گفت "وانگ ییبو." و لبخندی زد "ممنون که دوباره اومدی، من شیائو جان هستم"
چشمهای وانگ ییبو گشاد شد و لبخندی زد، قبل از اینکه برگرده و بره گفت "صدام بزن ییبو، شیائو جان"
***
خب خب خب، سلام. این بارم با ترجمهی سوییت یه وانشات ییجانی دیگه اومدم. امیدوارم این سوییتی رو دوست داشته باشین و به مناسبت تولد جان جان ازش لذت ببرین. ووت و کامنت یادتون نره قشنگا... ماچ بهتون... 🥰❤💚