rivenscottler's Reading List
15 stories
Again?? by nazi__nkpr05
nazi__nkpr05
  • WpView
    Reads 46,942
  • WpVote
    Votes 2,331
  • WpPart
    Parts 12
خلاصه:تهیونگ و کوک ۵ سال قبل قرار بود باهم ازدواج کنن اما درست روز عروسی یکی از اونها عروسی رو ترک میکنه و بعد ۵ سال برمیگرده و باهم روبه رو میشن اما یکی به عنوان داماد و دیگری به عنوان مسئول تدارکات عروسی ... ژانر:زندگی روزمره،هپی اند ،مقداری اسمات کاپل :تهکوک(کوکوی)
The CALLEE || Yoonmin ✔ by Augustida
Augustida
  • WpView
    Reads 13,301
  • WpVote
    Votes 2,786
  • WpPart
    Parts 25
"مشترک گرامی، شماره شما به علت عدم فعالیت و پرداخت بدهی ها، تا اطلاع ثانوی مسدود می‌باشد. لطفا پس از دریافت این پیام، جهت جبران بدهی های خود به نزدیک ترین درگاه مخابرات مراجعه کنید." __________________________ یونگی، بعد از اتمام سربازی به خونه برمی‌گرده و تلفنی که از خیلی سال پیش کنار گذاشته بود رو پیدا می‌کنه. در کمال تعجبش اما اپراتور این شماره، خیلی بیشتر از جملات تکراری همیشگی‌ حرف برای گفتن داره... ژانر: روزمره، رومنس *چپترهای کوتاه By: Vida Best Rankings: #1 یونمین #4 جیمین 2# minific
Bitched by sunnugget0
sunnugget0
  • WpView
    Reads 48,650
  • WpVote
    Votes 689
  • WpPart
    Parts 15
Childe was known alpha who took a strong liking to trouble especially with omegas. He viewed himself as more superior than them. He slept around here and there. Diluc and Kaeya decided to give their friend Zhongli a call.
Reunited at last || Kaeluc one-shots by xThePurpleWolfx
xThePurpleWolfx
  • WpView
    Reads 2,456
  • WpVote
    Votes 145
  • WpPart
    Parts 5
"Maybe they were meant to meet again." A book where you can find my one-shots (Kaeluc, of course). Shall I make an introduction too? In the past, Teyvat was divided in two worlds. One had people that learned to survive without the guidance of the Gods and the other yearning their favour. But those who don't worship the Gods are considered sinners. That was the reason to why Khaenri'ah, the only nation whose people thrived even in the harshest conditions, was destroyed. There were few people who remained alive, and Kaeya was one of them. Aren't you curious to see what happens when a sinner meets someone who shows them the joys of the world? Enjoy! If you enjoyed reading this, feel free to check out my multi-chapter fic "The night we said goodbye" too! ^^ Disclaimer: I do NOT own any of the characters. Genshin Impact and all it's characters belong to Mihoyo.
Family Line || Kaeluc Fanfic by ESenchanted
ESenchanted
  • WpView
    Reads 9,719
  • WpVote
    Votes 264
  • WpPart
    Parts 7
Diluc leaves everything behind only coming back four years later with a new resolve, and to finally face Kaeya who had been waiting for his return. Or a fic wherein it's set in a universe where Diluc never got the childhood he deserves but on the other hand, Kaeya got the childhood he didn't think he could have.
EUPHORIA by soulofseventeen
soulofseventeen
  • WpView
    Reads 1,138
  • WpVote
    Votes 153
  • WpPart
    Parts 4
اضافی،شرم آور،دردسر ،مادربه خطا،مهم نیست چی صدام میکنن" مهم نیست از کجا اومدم،اهمیتی نداره اگه تهش سیاهیه میمیرم ؟تباه میشم؟خیلی جوونم؟. این چیزیه که تو بهش اهمیت میدی اینا نگرانی های ذهن مریض توعه برای من این دنیا فقط یه کلمه است،روزهاش پر از ثانیه های تکرارین،آدماش بوی کثافت میدن تنها چیزی که منو اینجا نگه میداره اونه ،تنها دلیل خنده هام خندهی اونه تنها انگیزه تحمل کردن این روح خراشیده و این جسم پوسیده برای من تنها آرزوی هرشب و روز من لبخند رضایتیه که رو لباش میارم براش هرکاری میکنم،حتی اگه جونمو ازم بخواد روحمو میشکافم و با تمام غشقم پیشکشش میکنم حتی اگه خودت نخوای،کنارت بودن برای من مثل بهشته هرروز به خودم میگم و هرشب تو رویاهام به یاد میارمش انقدر میگم و فریاد میرنم تا فراموش نکنم تا به خاطر بیارم تنها دلیل سرخوشی زندگی من تویی هیونگ"
Phantom by hnnahDfujoshi
hnnahDfujoshi
  • WpView
    Reads 21,956
  • WpVote
    Votes 2,113
  • WpPart
    Parts 16
[ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ] این دنیا جای بزرگیه اما جهان افکارمون خیلی بزرگتر از این حرفاست درحدی که میشه توش زندگی کرد، خاطره ساخت، عاشق شد و هیچ وقت ازش بیرون نیومد. ▪︎𝕮𝖔𝖚𝖕𝖑𝖊: 𝑻𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌 ▪︎𝕲𝖊𝖓𝖗𝖊: 𝑷𝒔𝒚𝒄𝒉𝒐𝒍𝒐𝒈𝒊𝒄𝒂𝒍, 𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆
Black Swan ∥ Vmin [Completed] by Dreamer_cupcake
Dreamer_cupcake
  • WpView
    Reads 17,522
  • WpVote
    Votes 3,224
  • WpPart
    Parts 20
من اون شب به خودم و اون قوی سیاه قول دادم. قسم خوردم، که فرشتمو به همه ی آرزوهاش برسونم. و اون روحشو به من بخشید، بالهاشو به من هدیه کرد، که تا آخر عمر، تا جایی که مرگ مارو از هم جدا کنه، مواظبش باشم. " ∷∷∷∷∷ سر پسر کوچکتر که روی شونه هاش به خوبی جاخوش کرده بود رو آروم بوسید. ماه طلایی از این فاصله خیلی دست یافتنی به نظر میرسید، انگار اگه میپرید و دستهاشو باز میکرد، میتونست به چنگش بیاره و میدونست که بعدش با تمام وجود و عشق اونو به پسر کناریش هدیه میکنه، هرچیزی رو میده تا اون خنده بزرگ شیرینشو دوباره و دوباره ببینه. "امشب ستاره ها خیلی نزدیک مان، بی نهایت درخشان و زیبا، انگار هرکدومشون دارن باهام حرف میزنن، میخوای بدونی دارن چی میگن جیمین؟ " پسر کوچکتر پوست نرم دست بزرگتر رو لمس کرد و انگشت هاشونو بین هم قفل کرد "چی میگن تهیونگ؟ " لبهاشو به گوش پسر چسبوند و زمزمه کرد "دارن میگن باید براش آماده باشیم، دارن میگن بالاخره نوبت ماهم میرسه" .... Cover by: Infectedfantasy Vmin/short story
𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄  by manilarise
manilarise
  • WpView
    Reads 502,135
  • WpVote
    Votes 46,347
  • WpPart
    Parts 26
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ ساله‌ی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چت‌استوری، توییتر، ددی‌کینک، اسمات کاپل ↶ «اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓ «فرعی - سُپ» قسمتی از فیک ↶ _از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد! _منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد! •روزِ آپ: یک‌شنبه ها•
Before I Fall || Yoonmin ✔ by Augustida
Augustida
  • WpView
    Reads 70,737
  • WpVote
    Votes 9,886
  • WpPart
    Parts 74
"بخاطر تو، حتی به شیطان هم برای تولد‌ی دوباره اعتماد می‌کنم..." -Genre: Mystery, Thriller, Romance, Angst -Couples: YoonMin, TaeKook, NamJin [کامل شده] قبل از شروع: *پارت ها طولانی هستند و داستان آروم پیش میره. دارای صحنات دلخراش و 🔞 By: Vida