|Teakook|
9 stories
••✴️Stigma✴️•• by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 1,542,424
  • WpVote
    Votes 227,818
  • WpPart
    Parts 171
بکهیون یه پرستار ساده و خوش قلبه که یه روز موقع برگشتن از سرکارش توی کوچه چانیول رو در حالی که چاقو خورده و وضعیتش خیلی بده پیدا میکنه. بکهیون به درخواست اون پسر که بهش میگه به پلیس زنگ نزنه اون رو به خونه اش میاره و با وجود تمام اخلاق های بد چانیول ازش مراقبت میکنه... اما یه روز چانیول بی خبر میذاره و میره و بکهیون باور داره که محاله دوباره با اون پسر بداخلاق روبرو بشه... اگرچه که پدر چانیول اقای جئون که یکی از کارخونه دارهای برجسته کره اس از چانیول میخواد که به شخصی نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی بریزه اما نمیگه چرا... و اون شخص بکهیونه... زندگی و سرنوشت دوباره مقابل هم قرارشون میده اما معلوم نیست قراره اخرش این رابطه عجیب به کجا برسه... 💢 ☠️فیکشن : استیگما #stigma ☠️کاپل ها: چانبک-ویکوک. هونهان ☠️ژانر: رمنس. جنایی . درام ☠️محدودیت سنی: 18+NC ☠️نویسنده : #SilverBunny 🐰🌿
🌿|ɪˢ ɪᵗ ᴏᵏᵃʸ ᴛᵒ ʟᵒᵛᵉ ʏᵒᵘ?|~[ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ.ᴠᴋᴏᴏᴋ] by FictionaryNotes
FictionaryNotes
  • WpView
    Reads 20,131
  • WpVote
    Votes 4,268
  • WpPart
    Parts 20
****درحال ادیت**** •بیون بکهیون: پسر کوچکتر رئیس بیون، رئیس یک شرکت بزرگ و سرشناس تو کره،از بچگی به عنوان پسر تخس خانواده شناخته شده و دنبال هدفا و آرزوهای خودش بوده بدون اهمیت به خواسته های پدرش •پارک چانیول: پسر ارشد یه تاجر اروپایی که بعد از مدت ها به همراه همسر و بچه هاش به سئول برگشته و قصد زندگی طولانی مدت در اونجا رو داره و حالا چانیول تصمیم میگیره که تو گروه دانشگاه مشغول بشه •کیم تهیونگ: پسر خونده رئیس بیون و البته،برادر ناتنی و بزرگتر بکهیون،مادرش بعد از فوت پدرش با پدر بکهیون ازدواج کرده و حالا از ازدواج اونا ده سال میگذره و بکهیون و تهیونگ درست مثل دوتا برادر از هم حمایت میکنن اما تهیونگ برخلاف بکهیون،تک تک حرفای مادر و پدرخوندش رو گوش داده و تو شرکت خونوادگیشون سخت مشغول به کاره •جئون جونگکوک: پسر دانشجوی یه مادر خونه‌دار و یه پدر ماهی‌گیر،درسخون،باهوش،خوش اخلاق از اونجایی که مادر و پدرش توان پرداخت همه هزینه های دانشگاه رو ندارن تصمیم میگیره که برای خودش کاری پیدا کنه تا بتونه کمکی به خانوادش کرده باشه چی میشه اگه زندگی این چهار نفر دستخوش یه تغییر اساسی بشه؟ •نام⸙ ͎.: #IsItOkayToLoveYou •ژانر⸙ ͎.: اسمات/عاشقانه •کاپل⸙ ͎.: چانبک/هونهان/ویکوک •نویسنده⸙ ͎.: #رها •روزهای آپ⸙ ͎.: پنجشنبه
How I Breath Befor U by Anilovepcy
Anilovepcy
  • WpView
    Reads 31,951
  • WpVote
    Votes 4,743
  • WpPart
    Parts 23
بیون بکهیون امگایی که از بچگی به عنوان همسر ولیعهد انتخاب شده وقراره تا اخر عمرش باهاش زندگی کنه .ولیعهدی که همه از مهربونی و خوش اخلاقیش حرف میزنند ولی یک چیزی که هیچکس و حتی خود بکهیونم نمیدونه اینه که ولیعهد قصه ی ما از یجایی به بعد بجز خانوادش و دوستای معدودش هیچ کس و وارد حریم خصوصیش نکرده حالا باید یه امگای شیطونو یکمی دست وپا چلفتی رو تا اخر عمر کنار خودش نگه داره ؟تازه کسیرو که کلا ۵ بار دیده میتونه اینکارو انجام بده ؟ ژانر :رمنس . ماجرایی.اسمات (هرچقدر ذهن منحرفم جا داشت ) .امپرگ .امگاورس کاپل :(اصلی )چانبک .ویکوک .(فرعی )یونمین .سکای زمان اپ :نا مشخص ( بدلیل اینکه من زیادی روی برنامه زندگیمو میچرخونم زمان مشخصی واسه اپ ندارم البته کامل نبودن نوشتمم بی تقصیر نیست ) این اولین نوشتمه پس لطفا اگه ایرادی داشت بهم بگین
𝗠𝗼𝗻𝘀𝘁𝗿𝗼-ᵛᴼᴼᴷ-ᴷᴼᴼᴷᵛ by VIIRTTU
VIIRTTU
  • WpView
    Reads 84,474
  • WpVote
    Votes 12,071
  • WpPart
    Parts 8
༄𝕸𝖔𝖓𝖘𝖙𝖗𝖔 [COMPLETED] + یه آلفای بالغ، ترسیده و مغموم! با رائحه ی گرم! با انگشتای کشیدش صورت روشن پسر زیرش رو نوازش کرد و پوزخندی رو لبش نشوند، ادامه داد: +نترس! سیرابم از خونِ لذیذ یکی از هرزه های همینجا... که فردا صبح قراره عکس جنازش بره روی مجله ها. دستش رو با هر کلمه پایین و پایین تر میبرد و روی تن برهنه ی گرگ زیرش میرقصوند. سرش رو نزدیک تر به گردنش برد و خیره به مارک روی گردنش زمزمه کرد: +الان فقط یه جای داغ و سرخ میخوام که توش بیام... 🔺𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒 : 𝑉𝐴𝑀𝑃𝐼𝑅𝐸. 𝑊𝐸𝑅𝐸 𝑊𝑂𝐿𝐹. 𝑆𝑀𝑈𝑇. 𝑆𝑈𝑃𝐸𝑅𝑁𝐴𝑇𝑈𝑅𝐴𝐿 🔻𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝑇𝑎𝑒𝑘𝑜𝑜𝑘-𝑠𝑒𝑐𝑟𝑒𝑡 با احتیاط بخوانید!!!! **𝙲𝚘𝚖𝚙𝚕𝚎𝚝𝚎** 🎗️#𝟤 𝚔𝚘𝚘𝚔𝚟 🎗️#𝟣𝚟𝚔𝚘𝚘𝚔 🎗️#𝟥 𝙻𝙶𝙱𝚃
☁︎𝑴𝒚 𝑾𝒉𝒊𝒕𝒆 𝑾𝒐𝒍𝒇☁︎ | 𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆 | by TheLaughterFake
TheLaughterFake
  • WpView
    Reads 201,519
  • WpVote
    Votes 25,664
  • WpPart
    Parts 24
نام فیک :✨my white wolf✨ کاپل : ☕کوکوی☕ 🍩 ژانر 🍩 : 🐺امگاورس🐺 🍑ددی کینگ🍑🍥رمنس🍥 🍷اسمات🍷 🍼فلاف🍼 خلاصه :🍓 تهیونگ از اطاعت کردن خوشش نمیاد مخصوصا از زمانی که فهمید یه بتاعه سادس ، اما همه چیز با یک آرزو عوض میشه آرزویی که قرار بود در حد یه گلایه از کارما باشه ولی... 🍓 🍸جئون جونگ‌کوک آلفایی که ساعت های خودشو با کار کردن میگذرونه ، چی میشه اگه یه تار موی سفید اونو از دنیایی که یقین داشته میتونه تنهایی از پسش بربیاد بیرون بیاره؟ 🍸 🍨 « من... من یه جفت می خوام ، یه امگای زیبا و مطیع ، دلم ... یه خانواده می خواد »🍨 ✨🍑🍓🌈«بدن الفا به ارومی روش خزید و برای صدمین بار بی توجه به ناله های بتا توی بغلش زمزمه کرد . "دوباره بگو..." با صدای خش داری گفت و به پلک های خیس و گونه های سرخ تهیونگ زل زد ... بتا به سختی پاهاشو بالا نگه داشت و نفس لرزونشو با ناله ی کشیده ای بیرون داد . "د...ددی!" فاک ...فقط همون کلمه کافی بود تا الفا دوباره بخواد اون توله گرگ هورنیو خیسو به فاک بده ... "فاک بیبی ... همینه ... همیشه اینطوری ددیو صدا کن ... " به نرمی لاله ی گوش بتا رو لیسید و ضربه ی محکمی به پروستاتش زد . "چطور خودمو نگه داشتم تا به فاکت ندم کیم ... " "ددی...اههه..."» 🌈🍓🍑✨
-𝐉𝐊 𝐁𝐔𝐍𝐍 by kimharry_7
kimharry_7
  • WpView
    Reads 68,784
  • WpVote
    Votes 10,999
  • WpPart
    Parts 16
-کــآمل شـده 𓆩JK BUNN𓆪 𓂃𓈒 INFORMATION:جونگکوک هایبرید خرگوشیه که کل زندگیش رو توی جنگل گذرونده یروز که در حال جولونه شکار میشه و به تهیونگی که میخواد برای دختر بچش سرگرمی بگیره فروخته میشه! -اون سرگرمی رو برای سویون گرفته یا خودش؟ 𓂃𓈒 COUPLE: VKOOK 𓂃𓈒 GENRE: : FANTASY, OMEGAVERSE, FLUFF 𓂃𓈒 WRITER: HARRY 𓂃𓈒 TELEGRAM CN: YOLOHARRY
my cute bunny[vkook] by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 800,005
  • WpVote
    Votes 92,569
  • WpPart
    Parts 30
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید) میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙
Crave | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 415,509
  • WpVote
    Votes 52,450
  • WpPart
    Parts 69
کشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چیزی از دنیای DDLB نمی دونند. اما امکان نداره که بتونی تمام راز ها رو تا ابد مخفی کنی؛ درسته؟ یعنی چه اتفاقی ممکنه بیوفته؟ کاپل ها: • نامجین • یونمین • ویهوپکوک هشدار- این فیکشن دارای: • مطالب بزرگسالانه • DDLB • BDSM • Triggering situation( موقعیت هایی که ممکنه برای بعضی افراد دارای مشکلات روحی مثل افسردگی خوب نباشه) • خشونت • امپرگ • سن شخصیت ها در داستان: سوک جین=21 جیمین=18 جونگ کوک=17 یونگی=24 نامجون=23 هوسوک=23 تهیونگ=22 The Original Story Credit: @ForEverMoonChild All Chapters will be dedicated to her For her amazing work
+18/𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬 ( completed) by hailxie
hailxie
  • WpView
    Reads 290,427
  • WpVote
    Votes 34,546
  • WpPart
    Parts 25
" من واقعا به یک پرستار احتیاج ندارم ، ۱۹ سالمه ." - جانگکوک پرستار جدیده تهیونگه • Written by @meicrodon '