BaranaLeo's Reading List
65 stories
SECRET by YLR0aa
YLR0aa
  • WpView
    Reads 4,979
  • WpVote
    Votes 628
  • WpPart
    Parts 5
کاپل: ویکوک ژانر: سلطنتی، رمنس، اسمات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _ می‌دونی وقتی میگم "مقاومت در مقابل چشم‌هات امکان نداره" یعنی چی؟ + یعنی چی؟.. _ یعنی دوست دارم!.. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ + آغوش تو، خونه‌ی منه... جایی که احساس امنیت می‌کنم. _ و من تا ابد ازت محافظت می‌کنم.
Paradise |ᵛᵏᵒᵒᵏ by Armi-ssi
Armi-ssi
  • WpView
    Reads 47,314
  • WpVote
    Votes 7,051
  • WpPart
    Parts 49
اسم: Paradise نویسنده: Armida کاپل اصلی: Vkook کاپل فرعی: yoonmin/ yizhan/ namjin/hyunlix/... ژانر: تخیلی/ رمنس/ تاریخی/ فان/ ماجراجویی/ اکشن/پارانورمال/ گی... خلاصه: زندگی داستانی پر پیچ و خمه، آینده یک سوال و گذشته یک رازه. توی دنیایی که گذشته بین طمع، خشم و احساس نفرت گم شده؛ شعله آرزو توسط باد قدرت میگیره تا همه جا رو به آتش بکشه و این بین عشق هیزمی مناسب برای این آتش میشه. عشقی که مرز ها رو جا به جا میکنه و از راز های گذشته پرده برداری میکنه. این داستانِ نه تنها فرمانده جئون و هیولایی از پارادایس، بلکه داستان هفت نژاد پر از نفرته. ⚠️داستان در حال ادیته
𝑴𝒚 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝒍𝒐𝒗𝒆💙 by jkason
jkason
  • WpView
    Reads 4,402
  • WpVote
    Votes 348
  • WpPart
    Parts 8
کیم تهیونگ ی امگای ۱۷ ساله است و داخل دانشگاه روی الفا جئون جونگکوک کراش داره چی میشه این دوتا برادر بشن؟ و جونگکوک تهیونگ رو اذیت کنه و تو دانشگاه مسخرش کنه؟ولی نمیدونه که....
🫂Encounter✨️KookV by SmokyLey
SmokyLey
  • WpView
    Reads 241,319
  • WpVote
    Votes 14,408
  • WpPart
    Parts 72
تهیونگ، جین و جیهوپ بخاطر دسته گلی که آب دادند، به بیمارستانی نزدیک مرز شمالی تبعید شدند تا به عنوان تنبیه 6 ماه آینده رو اونجا کار کنند اما توی ناکجاآباد، باید با چه مسائلی سروکله بزنند؟! 🔫🩸💉 Name: Encounter🫂مواجهه Writer: Smokyley ✒️ Main Couple: KookV Side Couples: Yoonmin, Namjin, hopechan Genre: Romance,Gay❤️‍BL, Drama, Smut💦, Dailylife, HappyEnd👨🏻‍❤️‍👨🏻 کاپل ها: 💘کوک♡وی💘نام♡جین💘یون♡مین💘هوپ♡چان (جیهوپ و بنگ چان)💘 ژانر داستان: نظامی○پزشکی●عاشقانه○هیجانی○روزمره●درام○هپی اند(برای تمام کاپل ها)●فول اسمات🔞(باجزئیات برای تمام کاپل ها) نویسنده: Smokyley ✒️👻 ⏰️وضعیت: درحال آپ👷🏻‍♀️ 📢زمان آپ: نامشخص✨️ ‼️⛔️با ترتیب شماره‌ها بخونید چون نمیدونم چرا واتپد ترتیب پارت‌ها رو به هم زده⚠️🚫 ووت و کامنت اجباری نیست، اما اگه ببینم، مطمئنا خوشحال میشم.🧡 ممنون از اینکه وقت با ارزشتونو میزارید و داستانمو برای خوندن انتخاب می کنید.💚 اگه خوشتون اومد لطفا به reading list اضافه کنید تا بقیه هم ببیننش.💜
- Holy Rose - by Vkook_rain_
Vkook_rain_
  • WpView
    Reads 2,259
  • WpVote
    Votes 172
  • WpPart
    Parts 14
Upload time : Wednesday - finished ✅️ ☆ Genre : dram , smut , psychological , action , mafia ☆ Couple : kookv ☆ Sub Couple : namjin ☆ Writer : vkook_rain "صدای داد و فریادهای پسر قطع شد.. و جاشو به خنده‌های دیوانه‌وار و بلندش داد.. از ی ادم روانی چه انتظاری میرفت.. تنها داروی اون، مردی بود که از پشت چارچوب در، چشماشو بهش دوخته بود. _چ..چرا باور نمیکنید؟! ببینیدش.. اون پشت دره.. با لبخندی که رو به محو شدن میرفت جملشو بیان کرد. بعد از اون، صدایی از اتاق 505 به بیرون نیومد.. انگار پسر اروم گرفته بود.. اروم گرفته بود؟ ولی پوزخند مرموز اون پسر چنین چیزی نمیگفت .." .Ended.
ꜱɪx ᴀɪᴘʜᴀ'ꜱ | 𝙎𝙀𝙑𝙀𝙉𝙎𝙊𝙈𝙀 by ArshiyaOpa_KOOKV
ArshiyaOpa_KOOKV
  • WpView
    Reads 31,354
  • WpVote
    Votes 3,349
  • WpPart
    Parts 10
{ شـشـ آلـ؋ــا } تـهیـونگـ امگـاے با استـعـدادے کـہ در هـر زمـینـہ سـر رشتـہ‌اے دارہ، مورد خیـانت خـانواده‌اش قـرار مـے‌گیـره و بـہ قـتـل مـے‌رسـہ! در لحـظاتِ آخـر، شـشـ آلـفایـے کـہ انـگار جفـتش بودنـد رو درحـالـے کـہ براے زنـده مـانـدنـش الـتماس مـے‌کـردند را ملاقات کـرد. از خـدا خواهـش کـرد کـہ فرصتـے دوبـاره براے زندگـے بـهش بـدہ. بعـد از بـاز کـردن چشـم‌هـاش، متـوجـہ شـد کـہ بـہ گـذشتـہ بازگـشتـہ!! ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : ᴋᴏᴏᴋᴠ _ ɴᴀᴍᴠ _ ʜᴏᴘᴇᴠ _ ᴍɪɴᴠ _ ᴊɪɴᴠ _ ʏᴏᴏɴᴠ ɢᴇɴʀᴇ : ꜰᴜʟʟ ꜱᴍᴜᴛ _ ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ _ ᴀɴɢꜱᴛ _ ᴅʀᴀᴍᴀ _ ᴍᴀꜰɪᴀ _ ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ _ ᴍ'ᴘᴇʀɢ ( 7 ꜱᴀᴍ ) ᴀᴜᴛʜᴏʀ : ᴏᴘᴀ ᴜᴘ : ... 🔞(به گروه سنی دقت کنید و لذت ببرید)🔞
⛓• Cᴏᴜʀɪᴇʀ Oғ Dᴇᴀᴛʜ •⛓ by Atibts
Atibts
  • WpView
    Reads 22,601
  • WpVote
    Votes 2,793
  • WpPart
    Parts 19
«من چی هستم» این سوالیه ک از وقتی چشامو توی بیمارستان باز کردم هر روز و هر ساعت از خودم میپرسم! عمو بهم میگفت : اونا تورو "پیک مرگ" صدا میکنن . . . از پشت به مردی که با طناب به صندلی بسته شده بود نزدیک شد دستشو جلو برد و طنابارو به سختی باز کرد که مرد بلا فاصله بعد از رهایی از طنابا با یه حرکت غیر منتظره دستشو گرفت و پیچوند و پشتش قرار گرفت با صورتی جدی غرید: _تو دیگه کودوم خری هستی؟ با قیافه خونسرد سرش رو چرخوند و ب صورت جدی اون مرد فوق جذاب نگاه کرد و پوزخند زد یهو از زیر دستش خودشو خارج کرد و با یه زیر پایی اونو با صورت ب زمین زد و فرصت هر کاریو ازش گرفت و از پشت روی کمرش نشست و گفت: +این اصلا مودبانه نیست، بزرگترت بهت یاد نداده از کسی ک جونتو نجات داده تشکر کنی؟ سرشو ب گوش مرد پهن شده روی زمین نزدیک کرد و با لبخند و صدای ترسناکی ک برای خودشم نا آشنا بود و کم از زمزمه نداشت نجوا کرد: +میتونی "فرشته نجات مهربونم" صدام کنی. °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° کاپل اصلی ←ویکوک کاپل فرعی ←یونمین ، نامجین ژانر←جنایی ٬ ماجرا جویی٬ انگست ، کمی اسمات و تخیلی 🛑متوقف شده🛑 نویسنده: •KIM KoKO #vkook
یک عدد توله ببر به همراه پنج تا خرگوش  by grilppp87
grilppp87
  • WpView
    Reads 11,740
  • WpVote
    Votes 1,092
  • WpPart
    Parts 7
چی میشه تهیونگ یه امگا لیتل بفهمه که پنج تا جفت داره
ماه زیبا  by grilppp87
grilppp87
  • WpView
    Reads 11,614
  • WpVote
    Votes 1,262
  • WpPart
    Parts 15
دو فصل : فصل اول کوکوی فصل دوم کوکویگوک تهیونگ نیمه خون اشام زیبایی از گذشته و جونگ کوک خون اشام قدرتمندی از زمان حال