Wincest
17 stories
🌘شـب‌که‌میـشه🌒 by Supernatural313
Supernatural313
  • WpView
    Reads 3,141
  • WpVote
    Votes 144
  • WpPart
    Parts 19
📌وضعیت: متوقف شده.🖋️🤎📚 ⏳آغاز: ۱۷ ژوئیه ۲۰۲۵ ⌛پایان: --- ⏰ بازنویسی: --- نگفت مادر ، خب مادر نداشتیم... نگفت پدر ، خب پدرمون بعد از مادرمون دیگه پدر نبود یه جنگجو بود... اون گفت دین ، اولین حرفش این بود ، دی... میدونید من بیشتر از یه برادر براش بودم ، من مادرش بودم ، پدرش بودم ، من همه کَسِش بودم...وقتی برای اولین بار سرشو به سرم نزدیک کرد و منو بوسید حال عجیبی داشتم فهمیدم حس من نصبت به اون برادرانه نیست و... #شب_که_میشه... فن فیک وینسست از سم و دین به نویسندگی S_M_H با موضوع خود سریال که حقیقت spn رو آشکار می‌کنه 😍
حسـی‌کـه‌به‌تو‌دارم=عشــق by Supernatural313
Supernatural313
  • WpView
    Reads 160
  • WpVote
    Votes 11
  • WpPart
    Parts 1
📌وضعیت: پایان یافته.🖤📚 ⏳آغاز: ۱ مارس ۲۰۱۷ ⌛پایان: ۱ مارس ۲۰۱۷. ⏰ بازنویسی: ۸ ژوئن ۲۰۲۵ | "حسی که به تو دارم، عشق جی..." در دل جهانی پر از نقش و نفاق، این داستان قصه‌ی دو عاشق را روایت می‌کند که در پشت پرده‌ی نورهای صحنه و فریادهای هواداران، تنها یکدیگر را می‌بینند و فقط برای هم نفس می‌کشند. "جرد" و "جنسن" دیگر تنها دو بازیگر یک سریال محبوب نیستند، بلکه دو قلب زخمی‌اند که با هر دیدار و هر پنل، تکه‌ای از هم را نگه داشته‌اند. این داستان، از جدایی‌ها می‌گوید، از سوءتفاهم‌ها، از اشک‌هایی که در سکوت ریخته شدند و از عشقی که نه در برابر دوربین، بلکه پشت صحنه‌ی همه‌چیز شکل گرفت. لحظه‌ای که جرد دیگر امیدی به نگاه جنسن ندارد، و جنسن در آستانه‌ی از دست دادن چیزی‌ست که بیشتر از همه دوستش دارد: "جی". با نثری عاطفی و دیالوگ‌هایی که درد، عشق، پشیمانی و شجاعت را در هم می‌تند، این داستان یادمان می‌آورد که گاهی برای ماندن، باید فریاد زد: "من مال توئم و تو مال من." وان‌شاتی به یاد گذشته...🖤
یک‌|حـادثهAn|Accident🥀 by Supernatural313
Supernatural313
  • WpView
    Reads 606
  • WpVote
    Votes 37
  • WpPart
    Parts 8
📌وضعیت: پایان یافته.📚💙 ⏳آغاز: ۱ مارس ۲۰۱۷ ⌛پایان: ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۷. ⏰ بازنویسی: ۱۰ مهٔ ۲۰۲۵ #S_M_H پیش‌نمایش داستان: «سکوتی میان بوسه‌ها» نوشته‌ی S_M_H در جهانی پر از نورهای مصنوعی، دوربین‌ها و نقش‌هایی که هیچ‌وقت واقعاً زندگی نمی‌کنند، دو بازیگر، دو روح، دو قلب گمشده، آرام‌آرام حقیقت خود را پیدا می‌کنند. جرد و جنسن، فراتر از ستاره‌های هالیوود، فراتر از فصل‌های سریال و دیالوگ‌های از پیش نوشته شده، قصه‌ای دارند که در قاب هیچ صفحه‌نمایشی نمی‌گنجد. قصه‌ای درباره‌ی گریه‌هایی پشت درهای بسته، بوسه‌هایی که هیچ‌گاه نباید دیده می‌شدند، دست‌هایی که وقتی به هم رسیدند، جان دوباره‌ای به زندگی بخشیدند. قصه‌ای که با یک اتاق خالی در بیمارستان آغاز می‌شود و با لبخندی خیس از اشک، جان می‌گیرد. آن‌ها از مرزهای مرگ، باور، هویت و شهرت گذشتند، فقط برای یک چیز: عشق. این داستان روایتی‌ست از پنهان‌ترین زخم‌ها، از بوسه‌ای که سکوت را شکست، و عشقی که هرگز قرار نبود فاش شود... اما شد. آیا آماده‌اید قدم به دنیای آن‌ها بگذارید؟ جایی که حقیقت، با صدای آرام قلبی عاشق می‌تپد...؟ راستش این اولین فیکیه که توی زندگیم از جی۲ نوشتم و خب به خواست فالور های عزیزم به یاد گذشته اینجا آپلودش میکنم 🥀🥀🥀🥀 داستان درم
To The world I lost by Ssonow
Ssonow
  • WpView
    Reads 1,060
  • WpVote
    Votes 91
  • WpPart
    Parts 8
تو دنياى منى اما به دنيا اعتمادى نيست 🙃 . . سى سال بدون تو ... ---------------- اين زندگى سم بدون دينه حتما خودتون ميدونيد چجوريه پس مراقب قلبتون باشيد.
Heavenly Stories  by Ssonow
Ssonow
  • WpView
    Reads 311
  • WpVote
    Votes 29
  • WpPart
    Parts 2
وان شات هايى از زندگى بهشتى سم و دين
Forbidden love ⛔ by J2fanfics
J2fanfics
  • WpView
    Reads 1,686
  • WpVote
    Votes 229
  • WpPart
    Parts 17
داستان عشق یک سرباز و فرمانده ارتش که حین جنگ همدیگرو میبینن ولی درست زمانی که همه مردم و خصوصا بقیه سربازها و ارتش از همجنسگرایی بیزارن.. آیا اونا میتونن از پس این همه نفرت و توطئه و تحقیر بر بیان؟؟ کانال تلگرام داستان های جی۲، وینسست من @J2fanfics
Dear Mr.Padalecki by theregalo
theregalo
  • WpView
    Reads 5,202
  • WpVote
    Votes 987
  • WpPart
    Parts 19
"اقای پدلکی عزیز" جرد پدلکی بخاطر تجاوز و قتل ۱۷ تا پسر گناهکار شناخته شده بود، رینج سنیشون از ۱۴ تا ۲۱ سال. جسداشون رو که زیر خونه‌ش دفن کرده بود پیدا کرده بودن. و جرد محکوم به ۶ بار اعدام و ۱۱ بار مرگ طبیعی در مرکز اصلاحات درمانی هنریکسون شده بود. این داستان تبدیل به خبر اون دهه شده بود. حالا ده سال بعد، جنسن اکلس یه سال اولی تو کالجه و واسه بدست اووردن نمره توی درس جرم شناسی تلاش میکنه و یه ایده‌ی بلند پروازانه واسه پایان نامه‌ی ترمش داره. موضوعش؟ به طور ساده،جنسن میخواست جردو به حرف بیاره. )برگرفته از فیلم Dear Mr. Gracy) __________ originally posted on AO3 by 1bad_joke translated by me.
( Wincest )( j2 ) Supernatural / season 15 Continuation of the last part by Supernatural313
Supernatural313
  • WpView
    Reads 3,325
  • WpVote
    Votes 421
  • WpPart
    Parts 21
📌وضعیت: متوقف شده.🪧🤎📚 ⏳آغاز: ۳۲ نوامبر ۲۰۲۰ ⌛پایان: - -- ⏰ بازنویسی: --- سوپرنچرال / فصل 15 ادامه قسمت آخر : احساسی غیر از برادری ، احساسی به نام عشق Supernatural / season 15 Continuation of the last part: A feeling other than brotherhood, a feeling called love ... من عاشقت بودم و حتی مرگ من هم نتونست احساس من رو نسبت به تو تغییر بده من همیشه عاشقت بودم سمی ... راستش تا قبل از این داخل تلگرام فف می‌نوشتم لقبمS.M.Hهست میدونید من با دیدن پایان این سریال حس کردم چیزی از وجودم گم شده من ده سال با این سریال زندگی کردم و سم و دین جزوی از وجودم شدن ، پس الان برام سخته که با پایانش کنار بیام من خیلی کتاب های روانشناسی میخونم و متوجه شدم که احساسی که بین سم و دین هست ، تنها یه حس برادری نیست و این سریال راز های بزرگی رو درون خودش جا داده تو این فف میخوام با حمایت شما به اون راز ها بپردازم مرور گذشتشون و حسی که از ابراز اون میترسن حسی غیر از برادری ، حسی به اسم عشق حسی که شاید به خاطر عشقی که جنسن و جرد بهم دیگه دارند ، روی شخصیت تأثیر گذاشته :) لطفا حمایت کنید و با نظراتتون بهم انگیزه بدید ♥️ #S_M_H
I Wanna Be Yours[Wincest] by theregalo
theregalo
  • WpView
    Reads 3,067
  • WpVote
    Votes 371
  • WpPart
    Parts 4
"میخوام مال تو باشم" سم همیشه عادت داشت که توی دفتر خاطراتش راجب احساساتش به دین بنویسه. یه روز رفت خونه و چیزی رو دید که هیچوقت نمیخاست. #Wincest #sam/dean پ.ن:این یه بوک کوتاه ترجمه شدس. نویسنده اصلی: @DarkAngelHeart556
A Legend of Ice and Fire 🔥❄️افسانه‌ی یخ و آتش by Supernatural313
Supernatural313
  • WpView
    Reads 1,106
  • WpVote
    Votes 103
  • WpPart
    Parts 23
📌وضعیت: پایان یافته.🔒💚📚 ⏳آغاز: ۲۸ نوامبر ۲۰۲۰ ⌛پایان: ۲۹ ژوئیه ۲۰۲۵. ⏰ بازنویسی: --- I will never forget you 🔥 من هیچ وقت فراموشت نمی کنم❄️ «وقتی آتش و یخ عاشق می‌شوند...» در جهانی پاره‌پاره از دود، درد و دشمنی‌های کهن، دو شاهزاده در لباس جنگ به مصاف یکدیگر می‌روند... بی‌آنکه بدانند سرنوشت، طرحی دیگر در سر دارد. شمشیرها می‌درخشند، زخم‌ها می‌سوزند، اما در میان شعله‌ها، دستی دراز می‌شود و عشقی ممنوعه، از دل نفرت زاده می‌شود. از درون جنگ و خون، صلحی ممکن است پدید آید... اما بهایش چیست؟ این داستان عاشقانه‌ای‌ست در دل ویرانی، قصه‌ی قلب‌هایی که میان آتش و یخ، تاریکی و نور، باید انتخاب کنند... و شاید... عاشق شوند. امیدوارم خوشتون بیاد و حتمایتم کنید ... #S_M_H با حضور کاپل های همیشگی، از جمله: جی۲ و ییجان💙❤️ #ییبوتاپ #جنسن‌تاپ