setxyuki's Reading List
99 stories
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو by vkookland_82
vkookland_82
  • WpView
    Reads 288,354
  • WpVote
    Votes 25,297
  • WpPart
    Parts 34
𝑳𝒊𝒂𝒓🫀 جونگ‌کوک پسری ساده با قلبی مریض، بی‌خبر از اینکه اطلاعاتی در دست داره که می‌تونه مافیای ژاپن رو به هم بریزه. تهیونگ، رئیس بی‌رحم مافیای ژاپن، برای رسیدن به اون اطلاعات مجبور می‌شه به جونگ‌کوک نزدیک بشه و با قلب مریضش بازی کنه...اما در نهایت عاشق اون پسر میشه. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ -«چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟» تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند دقیقه ی پیش، مانند بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد. جونگکوک دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گذاشت و بعد از مدت ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«- بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» ˢᵗᵃʳᵗ : ¹⁴⁰⁴/²/¹¹ - 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑹𝒂𝒉𝒂 - 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑺𝒎𝒖𝒕, 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂 - 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 - 𝑰𝒏𝒔𝒕𝒂𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑰𝑫: 𝒕𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82 - 𝑻𝒆𝒍𝒆𝒈𝒓𝒂𝒎: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82
Black Hole🕳️ by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 247,812
  • WpVote
    Votes 25,975
  • WpPart
    Parts 62
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.
Hand job | Vkook by silverfic
silverfic
  • WpView
    Reads 673,104
  • WpVote
    Votes 50,663
  • WpPart
    Parts 34
¤ Summary: کوک امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار می‌کنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... تهیونگ آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه کوک میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: vkook ¤ Genre : omegavers , romance , angest , smut , happyend ‏¤ up time : جمعه ها (اگه که خدا بخواد)
mistake of Cupid | Vkook by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 145,057
  • WpVote
    Votes 19,451
  • WpPart
    Parts 43
( اتمام یافته ) - جانگ کوک می دونی چرا الهه ی مرگ زودتر از بقیه ی الهه ها می میره؟ - نه ، چرا؟ - چون مرگ همه ی کسایی که دوسشون داره و حتی عاشقشونه رو با دستای خودش میکشه. جانگکوک کمی مکث کرد و بعداز چند ثانیه سکوت لب زد: - غم می کشتش چه رمانتیک. نامجون لبخند سردی زد: - نه کوک درد می کشتش. Mistake of Cupid Wr: Sara Main Couple: Vkook Genre: fantasy. Angst. هپی اندینگ
Lagoon | VKOOK by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 13,911
  • WpVote
    Votes 1,375
  • WpPart
    Parts 21
𓂃𝑳𝑨𝑮𝑶𝑶𝑵𓍯 "چرا دوستش داشتم؟ چرا هیچ‌وقت بهش فکر نکردم... دارم به گذشته نگاه می‌کنم و هزارتا دلیل یادم میاد که به‌خاطرشون باید دوستش داشته باشم ؛ و هزارتا دلیل دیگه دارم برای پرستیدنش بدون این‌که اصلا نیاز به دلیلی باشه! وقتی بهش فکر می‌کنم مطمئنم که اون برای من ساخته شده بود یا شاید... من برای اون ساخته شدم بودم. یه چیزی ما رو به هم وصل می‌کرد که باور نمی‌کنم تصادفی بوده. فقط یه احساس بچگانه نبود، من بهش ایمان داشتم و اون منو تکه‌ای از وجود خودش می‌دونست. وقتی که ازم گرفته شد، باید چی کار می‌کردم به‌جز این‌که دنبال تیکه‌ی وجودم بگردم و برگردم سراغش؟" ⊹ کاپل⤟ ویکوک، سکرت. ⊹ ژانر⤟ درام، فانتزی، رازآلود، خشن، اسمات ⊹ نویسنده⤟ Jill
Monsieur ∥ موسیو {VKook, KookV, NamJin} by LiberteNovels
LiberteNovels
  • WpView
    Reads 401,087
  • WpVote
    Votes 34,162
  • WpPart
    Parts 60
🔴 #Full 🔴 توجه‼️این داستان سیاسی، جنایی و دارای محتوای بزرگسالانه است و ابدا به افراد زیر 20 سال توصیه نمی‌شه!! با آگاهی و درک درست و نسبی درمورد این مسائل، داستان رو مطالعه کنین.❤️‍🔥 موسیو با گام های موقر و جدی توی راهروی بلند شرکت قدم برداشت، راه رفتنش شبیه صحنه ی اسلوموشن یک فیلم اکشن بود و وقتی تار موهاش روی پیشونی توی نسیم حرکتش تکون میخورد، جذابیتش چندین برابر میشد. جئون از بالای عینک دودی شیک، نگاه تیزش رو به رو به رو دوخته بود و موهای بلندش رو با حرکت آهسته ی دست بالا زد. سنگینی حضور موسیو و دستیار جدیدش، همه ی نگاه ها و توجه های جمع رو میدزدید. مرد کلاسیک از زیر نگاه های خیره عبور کرد و به محض رسیدن به ورودیِ شرکت؛ انعکاس تصویر خودش و دستیار جدیدش رو توی شیشه ی در اتوماتیک، تماشا کرد. شبیه یک تیم شکست ناپذیر بودن، یعنی میتونست اینطور باشه! ༺ Liberté Novels ༻ Name: Mosiyo نام داستان: موسیو Couple: VKook, KookV, NamJin, JinJoon کاپل ها: ویکوک، کوکوی، نامجین، جینجون Romance, Comedy, Criminal, Classic, Full Smut عاشقانه، کمدی، جنایی، کلاسیک، فول اسمات #1 Criminal #1 Smut #1 کلاسیک ■ A Novel by Marishka & Sara ac ■
𝐏𝐮𝐩𝐩𝐞𝐭𝐞𝐞𝐫 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵃᵘ  by imdorin
imdorin
  • WpView
    Reads 380,233
  • WpVote
    Votes 35,238
  • WpPart
    Parts 27
|کامل شده| جونگکوک، مرد خشنیه که تمام طول زندگیش فقط توی خطر بوده اما چی میشه اگه یه پسر ظریف که دقیقا نقطه مقابل زندگیه پر از خطرشه یهو سرو کلش پیدا بشه؟ "-وقتی گفتم مال منی شوخی نکردم آبی! +ولی مال تو بودن ترسناکه! -بهتره بهش عادت کنی!" 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐏𝐮𝐩𝐩𝐞𝐭𝐞𝐞𝐫 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐟𝐚𝐤𝐞 𝐜𝐡𝐚𝐭,𝐟𝐥𝐮𝐟,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐤𝐨𝐨𝐤𝐯
Home (kookv) by Feranki7
Feranki7
  • WpView
    Reads 162,313
  • WpVote
    Votes 20,538
  • WpPart
    Parts 23
[Completed] ♡نام فیک : Home (خونه) ♡ژانر : رومنس،زندگی‌روزمره،اسمات ♡نویسنده : Feranki7 خلاصه: تهیونگ از طرف پدرش مجبور به حمل مواد مخدر میشه و توی یکی از دردمندترین روزهاش با جونگکوک، دانشجوی موسیقی مواجه میشه... ~~~~
𝑮𝑹𝑬𝑬𝑫𝒀 | 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑽 by sheri326
sheri326
  • WpView
    Reads 2,343
  • WpVote
    Votes 302
  • WpPart
    Parts 8
☆ووت و کامنت در حین خواندن فیک،فراموش نشه☆ Name: Greedy Couple: KookV Genres: Historical . Drama . Romance . Angst . Classic . Smut Channel: Everythingaboutbtss Writer: sheri Up Time: نامشخص / متوقف شده "بیا به هم قول بدیم اُلیوِر ، بیا تو زندگی بعد برای هم باشیم ، جایی که نه رد خونی باشه و نه جنگی ... جایی که مجبور نباشم با دستهای خونی صورت سردت رو قاب کنم فرمانده ی من ...بیا به هم قول بدیم ... قول بدیم که این عشق نافرجام رو اونجا ادامه بدیم..." ---------------------------------------------------- -از من توقع نداشته باش که میون این همه کشت و کشتار ، عاشقانه دستت رو بگیرم و به کشورم پشت کنم! -توقعی ندارم...دیگه ندارم ، فرمانده !... من برای داشتنت جنگیدم ولی فکر کنم کافی نبوده...حداقل اونقدری نبوده که من رو به عنوان معشوقه ات بپذیری...انگار که تو فقط جنگ رو توی خون ریختن میبینی ، درحالی که من حتی برای یک نگاهت هم جنگیدم...جنگیدم و نفهمیدی...هیچوقت نمیفهمی... و این آخرین حرفهای ماتئو رو به فرمانده ای بود که صدای شکستن قلبش تا فرسخ ها به گوش می‌رسید...
STUPID ONE║KOOKV by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 162,702
  • WpVote
    Votes 37,113
  • WpPart
    Parts 30
«سلام.! فقط می‌خواستم بگم که جئون‌جونگکوک یه احمقِ به تمام معناست...» ❈نام‌اثر: |یه احـــمق| ❈کاپل: کوکوی / یونمین ❈ژانر: شورت‌پارت / طنزمدرسه‌ای / یاداشت روزانه / پایان‌خوش ❈وضعیت: [کامل شده]✓ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نشوید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.