× اوه اینجا رو ببین قبل از اینکه بتونه لباسش رو بالا بکشه، شونش توی دست های لیوای گرفته شد. تا قبل از این فشاری که بهش وارد شه، هیچوقت فکر نمی کرد لیوای با اون قدش انقدر زور داشته باشه × جناب یئگر هیچ قدرتی نداره! فکر می کنی مدیر چی راجع به این کارت میگه ارن؟ ارن دندون هاش رو بهم فشار داد، به خودش قول داده بود از کسی متنفر نشه و هنوز هم روی قولش مونده بود. ولی لیوای دیگه داشت زیادی اذیتش می کرد - چی میخوای لیوای؟ چی میخوای تا دست از سرم برداری؟ پوزخند لیوای محو شده بود و جاش رو همون صورت جدی همیشگیش گرفته بود، با همون چشم های خاکستریش 🌿🌿🌿 🎋 کاپل: ارری(ارن و لیوای)🌿 🎋 ژانر: رمنس، هیجانی، فانتزی، روزمره، مدرسه ای، اسمات🌿 🎋 روز های آپ: پنج شنبه ها🌿

این یه دفتر خاطراته که هر صفحه‌ش قراره روزی از زندگی ارن رو از زبون خودش برای مخاطبش تعریف کنه. [در حال بازنویسی]

خاطرات توی ذهنش رژه میرفت... خاطرات خیلی خوشی داشت... صبر کن!... اصلا چه اتفاقی افتاد؟... کی زندگی دوباره دشمنش شد؟... نمیتونست باور کنه کسی که تویتابوتروبروشه، ارن،تنها عشق تو زندگیشه... بی سر و صدا و آروم قدم برمیداشت. نگاهش به لباسش افتاد... کی مجبور شد لباس سیاه بپوشه؟... ریرن و توی بغلش جابجا کرد؛پیشونیشو بوسید و دوباره به روبروش زل زد. هیچ صدایی ازشدرنمیومد فقط به یه نقطه نامعلوم زل زده بود. صدای بقیه رو به وضوح میشنید که برای اونی که توی تابوته گریه و زاری میکردن... ولی هیچکسنمیدونست توی دل اون چه خبره... میدونست؟ هیچکسنمیدونست چقدر دلش تنگه... ارن تنها کسی بود که بهش یاد داد عاشقی یعنی چی... اون واقعا از ته قلبش دوسش داشت و هیچ کس اینو درک نمیکرد...

Eren does what every other human teenage boy his age does. Party hard, piss off people, and become the vampire King's mate. Levi comes into Eren's small human village and searches for his mate....well he finds them.

Eren is being abused by Levi, and he doesn't understand why. Angst and a little Fluff.

Levi is a new student at kington high. He thinks that this is gonna be the worst thing in his life. But when he meets the boy with the green eyes his whole world starts to change. Eren and Levi story!!!!!!!!!!!!!

Levi is a interview writer new to the job and nervous until all of his nerves suddenly disappear when he meets a wealthy businessman named Mr. Jeager. After getting to know the man during the interview he soon learns about his sadistic actions but still falls in love with him. What will become of their relationship?

Modern day AU. Eren Jaeger is fresh out of school and is looking for a job to keep him on his feet until he goes to college. Levi Ackerman is a CEO of a modeling agency and photography studio who is looking for some new young talent. What happens when their worlds collide, can Eren knock down Levi's hard walls he has created, or will Levi knock Eren back down to the ground? Read on to find out... Top ranking: #1 - Ererifanfic: 31/03/21 #3 - erenxlevi #4 - attackontitan #14 - Photography: 22/02/21 #1 - Model: 1/03/21 **This story may contain yaoi/boyxboy/smut/lemon/spice so if you don't like, don't read.** --I don't own any rights to the characters, they all belong to snk/aot. Nor do I own any rights to the pictures used, they are all available from google - if you are the owner and you'd like me to remove them please let me know.--

Eren starts a new university and gets a roommate, called rivaille. Everything starts going well between them to until rivaille discovers Eren has a slight problem and tried to help him. But it's harder then he thought