Atanazsoltani's Reading List
56 stories
احساسات ماه by SetayeshMaleki0
SetayeshMaleki0
  • WpView
    Reads 135,049
  • WpVote
    Votes 7,844
  • WpPart
    Parts 59
فورسام‼️ (اگه اطلاعات کافی در این کلمه ندارید لطفا اول تحقیق کنید و بعد با رضایت خودتون بخونید) این فیک دو فصل داره : فصل اول اتمام یافته ✅ فصل دوم اتمام یافته✅ ژانر: کمی علمی تخیلی ، کمدی ، اسمات🔞 ، مافیایی ، امپرگ کاپل ها: تهکوک←تهیونمینکوک، نامجین← نامجینهوپ [بخاطر فورسام بودنش من خوب علامت گذاری نکردم اسمات هاشو پس لطفا اگه دوست ندارید نخونید❌] {اوایل فیک بخاطر اینکه اولین فیک بنده هست قطعا پره اشتباهه ولی بعد یه مدت قراره تمامش ویرایش بشه(منظور از بعد یه مدت اینه که هنوز معلوم نیست ممکنه یک سال یا حتی دو سال طول بکشه) ، اینجوری بهتون بگم که اگه اعصاب و حال خوندن دارین بفرمایید ✅ چون حتی خودمم اوایلشو گردن نمی گیرم ، ولی خب بعد چند پارت کم کم نوشته ها پیشرفت و کاملا بهتر میشه }
 suspended rings||حلقه های معلق by mijoo105728
mijoo105728
  • WpView
    Reads 18,943
  • WpVote
    Votes 2,533
  • WpPart
    Parts 20
جیمین، یک طراح لباس امگا با دو فرزند، جونگ‌کوک، یک آلفای فوتبالیست و تهیونگ، یک آلفای موفق در دنیای بیزینس. این سه نفر در گذشته به‌طور قراردادی ازدواج کردن و به‌واسطه مشکلات خانوادگی و تعارضات درونی، مجبور به جدایی شدن در خلال داستان، اون ها با چالش‌های روابط خانوادگی و مسائل حرفه‌ای روبه‌رو هستن، در حالی که رابطه‌شون تحت تاثیر رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی و تنش‌های بین خودشون و خانواده‌هاشون قرار می‌گیره. Couple:vminkook Genre:omegaverse,mpreg,angst,sport
Eros by Yukino_fic
Yukino_fic
  • WpView
    Reads 258,171
  • WpVote
    Votes 21,314
  • WpPart
    Parts 49
(vkook) genre: dark romance, angest, action, thriller, smut خلاصه: نوازنده باری که بزرگ ترین قاچاقچی عتیقه استاکرش میشه! میتونه با این موضوع کنار بیاد؟ یا رز های مشکی که هرشب کنار تختش پیدا میشه چی؟ سرنوشت چی براشون رقم میزنه؟... ~~~~~~~~~ _این حرفارو به هرکسی که تعقیبش میکنی میگی؟ _ نه چون تاحالا کسیو اندازه تو نخواستم. ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ _ ازم چی‌ میخوای لعنتی!؟ _ خودتو...من تمام وجودتتو میخوام. ~~~~~~~~~~~ _ تو خود شیطانی! _ و تو تنها کسی هستی که این شیطان جلوش زانو میزنه
𝐓𝐡𝐞 𝐁𝐫𝐨𝐤𝐞𝐫 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 1,235,101
  • WpVote
    Votes 137,823
  • WpPart
    Parts 50
[Completed] "خیره به چشمای تخس تهیونگ که با اون خط چشم گربه ای انگار داشتند براش چاقوکشی می کردند عصبی لب زد: - این ازدواج اندازه مدارک مالکیتی که ازت دارم واقعیه کوچولو... اینچ به اینچت مال منه! سرشو نزدیک تر برد و درحالی که لب هاش موقع حرف زدن تقریبا لب های تهیونگ رو لمس می کردند غرید: - و این یعنی دست از پا خطا کنی خونت برام حلاله... جایی ازت که یکی به جز من دست بزنه رو خورد می کنم!" 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒𝑠: 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝑌𝑜𝑜𝑛𝑚𝑖𝑛, 𝑛𝑎𝑚𝑗𝑜𝑜𝑛𝑥𝑔𝑖𝑟𝑙 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡🔞, 𝐶𝑟𝑖𝑚𝑒 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
4427 by EUGENIEandDANIYAR403
EUGENIEandDANIYAR403
  • WpView
    Reads 293,925
  • WpVote
    Votes 25,073
  • WpPart
    Parts 47
وضعیت: پایان یافته❤️ جئون جونگکوک سارق چیره‌دستی که به نظر احمق میاد به خواسته خودش دستگیر میشه و وبه زندان میره، و اونجا امپراطوری خودش رو برپا میکنه، چطوری؟ قطعا همه‌ی زندانی ها به گنده ترین سارق کره احترام میگذارند! البته بجز یک نفر! کیم تهیونگ رئیس باند قاچاقی که برخلاف میلش دستگیر شده و در تلاشه که یه جوری از زندان بیرون بره... تهیونگ یک عمر به باند خودش که بعضی‌هاشون توی زندان همراهش اند دستور داده و براش سخته زیر سلطه‌ی یه دزد احمق بره! 🔞💲👣🕷 کاپل های فیک به ترتیب: تهکوک، نامجین، یونمین هستند #action #fanfiction #taekook #vkook #mafia # smot #mystery
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
meral_writ
  • WpView
    Reads 212,182
  • WpVote
    Votes 25,693
  • WpPart
    Parts 68
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کل زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
My Alpha Daddies | kookvkook by Violet_kim_writer
Violet_kim_writer
  • WpView
    Reads 192,755
  • WpVote
    Votes 17,351
  • WpPart
    Parts 30
|تکمیل| دستی به سر پسر ترسیده کشید و با خنده به طرف برادرش برگشت. ×جانگکوک نظرت چیه یکم بهش مهلت بدیم؟ +این حرف از توی هورنی بعیده جونگکوک! پسر حریر سفید رنگ تنش رو بیشتر چسبید و با وحشت به اون دو آلفای دوقلو خیره شد. جانگکوک همونطور که دندون های نیش تیزش رو برای تهیونگ به نمایش میذاشت نزدیکش شد و زمزمه کرد: +با یه شب خوب در کنار ددیات چطوری امگا..؟ -ل..لطفا آلفا..کاریم نداشته باش.. ×اوه! دیگه برای التماس دیره بیبی.. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° ژانر: امگاورس ، اسمات ، ددی‌کینک ، بی دی اس ام ، فانتزی ، امپرگ. کاپل اصلی : کوکویکوک(جانگکوک و جونگکوک ، تهیونگ بیچاره) کاپل فرعی: نامجین ، مخفی :") 《توجه : توی این فیک القاب یا فوحش هایی که ممکنه از شخصیتی به شخصیت دیگه داده بشه اصلا منظور دار نوشته نشده و هیچ هیتی در کار نیست و لذا برای آب و لعاب دادن به داستانه. تمامی شخصیت ها برای ما قابل احترامن و این فقط یه فیک غیرواقعیه و همه اش زاده تخیل نویسنده است》
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by Alaric_Fiction
Alaric_Fiction
  • WpView
    Reads 563,066
  • WpVote
    Votes 59,505
  • WpPart
    Parts 33
🌿پایان یافته🌿 تهیونگ امگای یتیمی که بعد از رهاشدن توسط خانواده عموش، وقتی تنها و نیمه هوشیار از ترس راهزنا پنهان شده بود با جونگکوک،فرمانده و شاهزاده کشورش آشنا میشه... _ظاهرأ اینجا یه الماس سفید داریم •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• قسمتی از فیک : _باید خودتو ببینی تهیونگ...خیلی خوشگلی...خیلی زیاد... کاش میتونستم چشمامو بهت قرض بدم تا ببینی چقدر قشنگی... زیر گوشش با صدای بمش زمزمه میکرد و تهیونگ سرخ تر و بی حال تو بغلش جمع میشد تا حالا کسی اینطوری ازش تعریف نکرده بود... •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• ≈ Fic ↬ 7 RING ≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance , Fantasy , Smut , Omegavers , Happy End ≈ Age Category ↬ NC +18 ≈ Writer ↬ Alaric
Shine in the dark by haniehislamy
haniehislamy
  • WpView
    Reads 249,145
  • WpVote
    Votes 28,569
  • WpPart
    Parts 40
کاپل : yoonmin _ Kookv , Vkook _ ? ژانر هر فصل : 1 : فول تخیلی ، امگاورس ، سلطنتی ، انمیز تو لاورز ، اسمات 2 : تراژدی ، انگست ، دارک رمنس 3 : سفر در زمان ، رمنس ، هپی اند (همراه با تصویر) از دستش ندید که خاص ترین فیکه ! 🌓 در سرزمین پارادایس ، همه با یکی از نژاد های شش گانه متولد میشدند.... آب... آتش... باد.... خاک.... نور... و تاریکی ! چی میشه اگه پادشاه جونگکوک ، آلفای اصیلی که پرقدرت ترین نژاد یعنی نور رو داره برای به دنیا آوردنِ ناجیِ سرزمین ، دنبال جفت حقیقیش بگرده؟ و چی میشه اگه جفت حقیقیش ، تهیونگ باشه؟ یه آلفای اصیل از نژاد تاریکی.... درست نقطه ی منفورِ مقابلش ! **** _ ازت متنفرم... _ همچنین! و لحظه ی بعد ، لبهاشون روی هم کوبیده شد.‌‌... ****** قلبی که هیچ وقت نمی‌تپید ، حالا ضربان داشت..... دیدنِ اُمگایی که شورِ زندگی از وجودِ درخشانش میبارید ، یخِ قلبِ پادشاه مین ، بیرحم ترین پادشاهِ تاریخ رو شکسته بود ! _بعد از دیدنِ انعکاس ماه توی چشمهات ، قلب مُرده ی من لرزید....حالا دیگه اون قدرتم نیست.... بزرگترین نقطه ضعفمه.... ! لطفاً ازم نترس پرنس.... من هیولا نیستم ! ****** سوال اینجاست‌‌.... ناجیِ پارادایس کی میتونه باشه ؟؟ ****** قسمت اول : درخشش ... اینجا بهشتِ منه ! قسمت دوم : تاریکی... منو از این جهنم نجات بده ! قسمت سوم : .....نجاتت میدم.... [توی این فیک
لورنزو | Lorenzo by seven7purple
seven7purple
  • WpView
    Reads 238,591
  • WpVote
    Votes 23,334
  • WpPart
    Parts 63
لورنزو | Lorenzo _چطور با لورنزو آشنا شدی فابیو؟ + من یه بوکتروتم * ....زمانی که توی کتابخونه قدم میزدم و کتاب هارو تماشا میکردم انتظار نداشتم که روز بعد یه نسخه نو از هر کتابی که لمس کردم دم در خونم پست بشه و روی اون بسته فقط یه نوشته باشه... " از طرف لورنزو " * بوکتروت : کسی که هم عاشق کتابه ، هم درونگراست و به خوندن کتاب و ادبیات کلاسیک علاقه داره ! کاپل اصلی : یونمین کاپل فرعی : کوکوی ، جیهوپ و ... ژانر : مافیا ، دارک ، اکشن ، طنز ، اسمات ، دارای صحنه های خشن ( از لحاظ جنگ و خونریزی) نکته : این فیک صحنه های خون و خونریزی و خشنی داره که برای همه توصیه نمیشه *فصل ۱ تمام شده . برای خواندن فصل ۲ وارد اکانتم بشید.^^ #lorenzo