i just love them a lot:)
18 stories
God is Dead? | Vkook Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 43,478
  • WpVote
    Votes 5,303
  • WpPart
    Parts 6
_ فقط برای این نیست، به خاطر تو اومدم. _ من بیست و هفت سالمه، دیگه اون بچه ی بیست و سه ساله نیستم که با تحریک کردن احساساتم خامم میکردی. چشمهای آرومش دوباره سرد شد، با نگاه خشکی توی چشمهاش خیره شد و گفت: _ توی این پنج سال بیکار نبودم، با دخترا و پسرای زیادی رابطه داشتم. شنیدن این حرفها هنوز براش سخت بود، این پسر هرچقدر که روح شیطانی ای داشت، برای تهیونگ هنوز نقطه ضعف بود: _ پس هرزگی هات و ادامه دادی. با قدم های بلند و آروم به سمت در رفت و با صدای لطیف و ملیح همیشگیش گفت: _ خب نه راستش، با آدمای زیادی حال کردم، ولی زیر کسی نبودم، درواقع بهم ثابت شد که فقط حاضرم زیر تو باشم. جلوی در ایستاد، به سمتش برگشت و با نگاهی پر از شهوت چشمهاش رو سرتاپای تهیونگ چرخوند: _ اون بدن...الان باید خیلی هات تر شده باشه، من هنوز طعمت و فراموش نکردم... پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook writen by Sylvie🌱 genre :Dram, Smut, Musical, Fluff
Fucking Sunday༄(vkook) by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 16,098
  • WpVote
    Votes 2,283
  • WpPart
    Parts 3
{COMPLETED} NAME : Fucking Sunday WRITER : Maya^^ COUPIE : Vkook GENRE : SMUT, CUTE , ANGEST , ROMANCE , IMAGINARY خلاصه فیکشن👇👇 جئون جونگکوک ؛ کیوت ترین و خوشمزه ترین موجودیه که از نظر تهیونگ میتونست آفریده بشه!🌥 اون همیشه سخت کار میکنه تا بتونه کوکیش رو خوشحال کنه اما چی میشه که یه روز عادی، جونگکوک رو تو بغله پسر دیگه ای ببینه؟💫 پسری که معروف ترین بد بویه کالجشونه و جوری به لبای کوک خیره شده که تهیونگ حس کنه قلبش تو دهنش میزنه. بعد از اون روز تهیونگ تغییر میکنه یا روزها دست به دست هم میدن تا جونگکوک بفهمه تا چه حد عاشقه اون پسر عینکی با موهای فرفریه؟🌪 ⊷••••••••••••••••••••⊶
𝔹𝔸𝔻 𝔾𝕌𝕐 by lllyashginlll
lllyashginlll
  • WpView
    Reads 339,922
  • WpVote
    Votes 57,246
  • WpPart
    Parts 62
جئون جونگکوک استایلیسته آیدل معروف و خوشتیپی به اسم کیم تهیونگه...چی میشه که کم کم بین این دوتا به اصطلاح فقط*همکار*یسری اتفاقات بیوفته؟ :"همیشه تو به سلیقه ی خودت بدنمو نقاشی میکنی." :"این دفعه من میخوام با لبام بدنه تورو نقاشی کنم." ژانر=فان،اسمات،درام،روزمره،رمنس،کمدی کاپل اصلی=تهکوک(سوییچ) فرعی ها=چانبک،یونمین،هونهان شروع:اولین روزه قرنطینه💨 پایان:فعلا داره آپ میشه:) Best Ranks: #1 gay #1 taekook #2 kookv #1jeonjungkook #1 hunhan #1 taehyung #1baekhyun #1sehun #1Boyxboy #1parkjimin #1army
Alpha[taekook]  by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 495,980
  • WpVote
    Votes 74,804
  • WpPart
    Parts 27
[کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in Rm ⚠️#1in Suga ⚠️#1in Btsfanfic ⚠️#1in BTS
+10 more
still with you[completed] by yaoshyn
yaoshyn
  • WpView
    Reads 10,583
  • WpVote
    Votes 1,980
  • WpPart
    Parts 12
کامل شده ژانر:عاشقانه.برشی از زندگی.اسمات🔞🔞.کمی طنز کاپل:ویکوک خلاصه: پسرک زیبا در تاریکی شب با آن اندام موزونش لرزی را به دل مرد تنها انداخت که خرابی های بیشماری را به بار آورد.....خرابی به نام عشق.... -میتونم اسم تو بدونم؟ +دقت کردی تا حالا دو بار همدیگه رو دیدیم اگه برای بار سوم هم همو دیدیم اسممو بهت میگم شاید حتی گذاشتم منو برسونی.... نویسنده:EK 🏅تهکوک"۶" 🏅completed "1"
my cute bunny[vkook] by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 802,840
  • WpVote
    Votes 92,801
  • WpPart
    Parts 30
داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟ ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید) میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙
My_Life[vkook] by Izhray
Izhray
  • WpView
    Reads 335,024
  • WpVote
    Votes 31,999
  • WpPart
    Parts 45
کاپل های اصلی:ویکوک [کامل شده] "جونگ کوک برادر کوچک تر چانیول که عاشق کیم تهیونگ دشمن چانیول میشه و....همه چیش توی این عشق عوض میشه....دیگه نه جونگ کوک خجالتی قبله نه یه پسر ترسو....فقط و فقط به خاطر کیم تهیونگ...." {اسمات_فان_مدرسه ای} 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 خودتون داستان عشقشون رو بخونید👿☺
7 rings || VKook by Nyctowx
Nyctowx
  • WpView
    Reads 78,224
  • WpVote
    Votes 10,479
  • WpPart
    Parts 5
[ هفت حلقه ] پایان یافته ژانر : رمنس / اسمات / فلاف / چندشاتی کاپل : اصلی - ویکوک ، فرعی - یونمین "وقتی ببینمت و ازت خوشم بیاد، کافیه دلم بخواد داشته باشمت، اون موقعست که به دستت آوردم آقای کیم!"
Ugly fan & Hot fucker_vk  by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 568,266
  • WpVote
    Votes 79,026
  • WpPart
    Parts 52
name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده⁦☑️⁩ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون!❎ کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! جونگکوک با بغض دنده رو عوض کرد و با لحنی که سعی میکرد نلرزه گفت _ببخشید قربان!💢 _البته میتونی جذاب باشی _چطوری؟ جونگکوک خیلی سریع پرسید و تهیونگ پوزخند ترسناکی زد💦 تو جاش تکیه داد و در مقابل نگاه ذوق زده جونگکوک با سردی زمزمه کرد _اگه بزنی کنار و اجازه بدی یه دل سیر کتکت بزنم... اون زخما میتونه جذابت کنه!💫💥 و لحظه بعد جونگکوک به معنای واقعی کلمه قفل کرده بود🍓
Star Renaissance || VKook ~ Completed by millennium_story
millennium_story
  • WpView
    Reads 211,389
  • WpVote
    Votes 36,159
  • WpPart
    Parts 40
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پسره که انگار عصبانی شده بود جلو اومد . صورتش به اندازه ی یه برگه کاغذ با جونگ کوک فاصله داشت با حرص از لای دندوناش غرید _ من وی هستم همون که قرار کتابا رو ازت تحویل بگیره . پولت رو هم که دادم به اون سایون احمق بگو دفعه ی دیگه یکی رو بفرسته که اینطوری مثل تو دو ساعت نخواد سوال پیچم کنه بچه جون حالا هم زود باش من تمام شب رو وقت ندارم جونگ کوک همچنان متعجب به چشمای عصبانی شخصی که خودشو وی معرفی کرده بود خیره شد . هیچ ایده ای نداشت که اون آدم اصلا داره راجع به چی حرف میزنه ولی اینو خوب میدونست که رعیت ها توی سرزمین اسکورو حق خوندن و نوشتن ندارن و حمل کتاب نوعی جرم محسوب میشه . شاید باید یکم بدجنس میبود. ♦♦★♦♦ کاپل: ویکوک - نامجین - یونمین ژانر: فانتزی - رمنس نویسنده: Scarlett & Nafas *میتونید پیدیاف این فیک رو توی چنلمون پیدا کنید* 1 in #بیتیاس 1 in #Seokjin 1 in #Jimin