The Real Me [kookv]
- نمیتونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمیخواد هیچوقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره
- نمیتونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمیخواد هیچوقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره
همهچیز توی زندگی جئون جونگکوک، جراح پلاستیک معروف سئول به خوبی و خوشی میگذشت؛ البته تا زمانی که سروکلهی یه امگای گیلاسی پیدا شد که دنبالش راه میافتاد و بدون هیچ شرمی درخواست میکرد: _ آقای دکتر، بیا با هم بچه بسازیم! کاپل: کوکوی ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، کمدی، فلاف، اسمات، امپرگ
📱curio ↝ عتیقه - kookv تمام شده❗ •┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈ جونگ کوک هیچوقت فکرش رو نمیکرد اون دکتر سرد و اتوکشیدهای که برای مادربزرگ پیرش استخدام شده گی باشه! پس شروع کرد به دادن پیامهای عجیب بهش... تا زمانی که مرد هم عجیب ترین پاسخ رو داد. •┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈ C: KOOKV. G:AU, COMEDY. •┈┈┈•┈┈┈•┈┈┈
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شدهات نیستم." تهیونگ حالا با صدایی که از خشم میلرزید گفت و جونگکوک چهره ناراحتی به خودش گرفت و گفت:"تحت تاثیرم قرار دادی که، حالا چیکار کنیم؟ بگم هرچی تو بگی؟" اُمگا محکم لب پایینش رو از حرص گزید و جونگکوک با حرص گفت:"آره اُمگا، تو عروسک من نبودی. تو عشق من بودی، تن...
«کیمتهیونگ و جئونجانا قرار بود به خواست هردو خانواده با هم دیگه ازدواج کنن. همه هم چیز داشت خوب پیش میرفت تا اینکه که پای برادر عروس به ماجرا باز شد...» ❈ناماَثر: |فــــرار کـن| ❈کاپل: کوکویـ / یونمین ❈ژانر: طنزاجتماعی / عاشقانهماجرایی / اسمات / پایانخوش ❈وضعیت: [کامل شده]✓ •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته...
〴︎Summary ৲︎ چندنفر توی دنیا میتونستن بگن که به رویاهاشون دست یافته بودن و با کار کردن توی شاخهای که بهش عشق میورزیدن، مخارج زندگیشون رو تامین میکردن؟ کیم تهیونگ یکی از این اشخاص محدود بود؛ پسری که برای رسیدن به آرزوهاش، حاضر به ترک خونهی خودش شده بود و زیر آسمون کشوری نفس میکشید، که تنها رابطهاش با اون، خ...
➳ Eucalyptus درحال آپ... ✍🏻 پیداکردن جفت حقیقی یه رویداد شیرینه؟ صدالبته؛ اما نه برای تهیونگی که مقابل جفت عصبانی و قدبلندش ایستاده و ممکن بود هر لحظه ازش مشت بخوره! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، فلاف، امگاورس، اس.مات، مدرسهای
𝐇𝐞𝐥𝐥𝐨 𝐠𝐮𝐲𝐬 ↲اینجا مجموعه ای از وانشات ها و چندشاتی ها و مینی فیک های ویکوکه که در هر ژانری نوشته میشه! ᵂ ᴿ ᴵ ᵀ ᴱ ↓ j̸k̸ | 𝐋𝐚𝐮𝐫𝐚 𝐔𝐏𝐃𝐀𝐓𝐄 𝐃𝐀𝐘𝐒↳𝐞𝐯𝐞𝐫𝐲𝐝𝐚𝐲 𝐓𝐎𝐏 𝐭𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 𝐁𝐎𝐓𝐓𝐎𝐌 𝐣𝐮𝐧𝐠𝐤𝐨𝐨𝐤
➳ Zumba And Boxing تمامشده. ✔️ آخه کدوم آدم کمشعوری کنار سالن بوکس، کلاس رقص زومبا تشکیل میده؟ این قطعاً از ابهت و اعتبار باشگاه بوکس جونگکوک کم میکرد و پسر مطمئن بود که قراره با کیم تهیونگ، اون مربی زومبای لعنتی و احمق یه دعوای حسابی داشته باشه! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، عاشقانه، اس.مات، ورزشی
کامل شده 𓏲 کیم تهیونگ امگایی با رایحهی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمیتونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون متنفر باشه اما خب، قرار نبود برادر بزرگ تر داماد یه آلفای جذاب لعنتی که قلب اون امگای لوس رو به لرزه د...
࿐[کاملشده] کیم تهیونگ، معلم هنر و ادبیاتی که از قضا دبیرِ محبوب دانشآموزش، جئون جونگکوک بود. امگای بزرگتر، مرد پخته و روزگاردیدهای هستش که بعداز یک سال، گذر زمان اون رو مجدداً با دانشآموزِ کوشا و موردعلاقهاش آشنا میکنه. 𝀤𝀤𝀤 «هنوز هم فکر میکنی که میتونی دوستم داشته باشی؟ با اینکه من قبلاً عاشق مرد دیگه...
زندگیِ اون رو زندگی کن! توجه: این مینی فیکشن پیش نیاز میخواد. بدونِ خوندنِ فیکشن های "کاپکیک های آبی"، و "گری" نمیتونید ازش لذت ببرید💙🩶 ژانر: دنیاهای موازی، روانشناسی، تخیلی، انگست، پایان خوش 开始:16.09.1403 结束:04.10.1403
Jeon The Vampie🏷 | Kookv [completed] فکر کنید با دوستاتون برای تفریح به یه جزیره اومدید. اما یه روز در حالی که تک و تنها هستید، توی جنگل گیر یه خرس میوفتید و در حالی که ازش فرار می کنید، تورتون بر می خوره به یه عمارت زیبا درست وسط جنگل. چی میشه اگه برای پنهان شدن از اون خرس گنده، پاتون رو رو داخل اون عمارت بذارید؟ و...
کیم تهیونگ سیاستمدار ۳۰ سالهای که همراه پسر ۵ سالهاش جهجونگ زندگی میکنه. همه چیز از لایحه سیاسی شروع میشه که تهیونگ با تصویب نهاییش زندگی خودش رو دستخوش تغییرات بزرگی میکنه و دست سرنوشت اون رو به جئون جونگکوک، مردی که شیش سال پیش اون رو رها کرده بود، میرسونه. *** - تو نمیتونی وقتی کسی رو با خودت همسفر کردی و...
کیم تهیونگ آلفایی که از آلفابودنش متنفر بود؛ و جونگکوک امگایی که از تمامیِ امگاها، ازجمله جنسیت ثانویهی خودش نفرت داشت... . . شاپرک با قلبی غنیاز غمِ فراوان، همیشه لبخندِ دروغین میزد و میخندید. شاپرک غصهدار و عاشق بود... شاپرک نفهمید و ندونست که با یک پیامدادن به شخصی که دورادور دوستش داشت، قلبش بیشتر ترک بر...
➳ Susuo Onya تمامشده. ✔️ آرزوی یه شاهزادهی سوار بر اسب سفید فقط مال دخترها نیست؛ درواقع این فقط یه استعاره از شخص یا چیزیه که با ورودش به زندگی یه نفر، اون رو از بدبختی بیرون میکشه و همه چشم انتظارشن. شاهزادهی سوار بر اسب سفید میتونه یه آدم باشه، میتونه معشوق باشه یا حتی یه شغل خوب؛ اما یه پسر لالِ منزوی؟ این حت...
In Red - سرخپوش جونگکوک جئون، رئیس زادهی بند هشتم زندان گری سی! کسی که توی سلولهای اون زندان بزرگ شده بود و حالا یک تازه وارد توی بند هشتم، همه چیز رو بهم ریخته بود! 🔞🃏⛓ تازه واردی که بدون هیچ ترسی مقابلش میایستاد و با گستاخی جوابش رو میداد اما کی فکرش رو میکرد اون تازه وارد باعث شه #غرور خود ساختهاش رو از دس...
جونگکوک حتی فکرش رو هم نمیکرد نودفرستادن برای استاد کیمی که ازش متنفره، باعث بشه درگیر راز کثیف و غیرقابلتصور اون استاد بشه؛ چه برسه به اینکه بابت اون اشتباه، باید هر شب خسارتی بپردازه که زندگیش رو به دور از تصورش ببره! _داستان اینه وروجک؛ تو میخوای بدویی و من بیفتم دنبالت، منم دویدن رو خوب بلدم. - مگه موش و گربه...
[ تکمیل شده ] وقتی هفت تا پسر که زیاد همدیگه رو نمیشناسن، داخل یک سفینه ی بزرگ، در فضا به مدت دو ماهِ کامل گیر بیفتن، همه چی قراره خیلی پیچیده و بههم ریخته شه!! این فنفیک اسمات داره. پس با ریسک خودتون بخونیدش
[ خرگوش کوچولوی هورنی ] ژانر : آیو / روزمره / توییتر / daddykink جئون جونگ کوک دانش آموز دبیرستان یونگسان، بخاطر یه شرطبندی احمقانه باید برای مدیر دبیرستان، کیم تهیونگ نود بفرسته و با اون سکس چت کنه! البته این تمام ماجرا نیست همه چیز از وقتی جالب میشه که کیم تهیونگ، متوجه میشه پسری که با بیشرمی بدنش رو براش به ن...
➳ Nicolay تمامشده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقهاش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرماندهی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده میکنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ
، اسنیر ، یا همون نیشخند و ...اوم ، امیدوارم که ازش خوشتون بیاد ، یعنی فک کنم دارم همون چیزیو مینویسم که میخواین ؟ همون چیزی که الان دارین کپشن فیکارو میخونین تا بدونین توش چیه ! William .
[Completed] با اطمینان بدن تهیونگ رو محکم به خودش فشرد و عطر تنشو رو نفس کشید. نباید می ذاشت تهیونگ رازشو بفهمه و ترکش کنه. آره. این هرگز قرار نبود بفهمه. هرگز. 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝐾𝑜𝑜𝑚𝑖𝑛 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒🤍, 𝑆𝑚𝑢𝑡+𝟏𝟖🚫, 𝑆𝑐𝑖𝑓𝑖💥 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
جئون جونگکوک نور چشمی خاندان جئون، پسری که تمامی دخترهای فامیل دنبالشن و به جز دوست صمیمیش کسی از فاک بوی بودن اون پسرِ به ظاهر نِرد اطلاعی نداره! اما چه اتفاقی قرار بود بیافته اگه تنها امگای نر خاندان که کسی جز یه پسر دلربا و لجباز نیست از رازش خبردار بشه؟ جانگ ۹۹ تا مشکل داشت و مثل اینکه قرار بود یکی دیگه هم بهش ا...
[🏮برای اطلاعات بیشتر ورق بزنید🏮] یک بوک مختص به: 🕊️وانشات، ☕دوشاتی، 💌 سه شاتی و غیره... فقط و فقط از کاپل کوکوی بیتیاس 💅🏻 جونگکوک تاپ و تهیونگ باتم💦🧻 با تمام ژانرها: 🌝 اسمات، 💑 رومنس،💋اکشن، 🌈لیتل ،🔫اکشن و .... رایتر: ردکویین🕯️
-Completed ما تنها بودیم ☔ جونگکوک و تهیونگ بعد از پنج سال رابطه، از هم جدا میشن و حالا جونگکوک سعی داره توی هفت روز دوباره دل تهیونگ رو به دست بیاره. آیا میتونن دوباره به هم برگردن!؟ بخشی از فیک: _من واقعا... دوست ندارم اینجوری ببینمت لاو. دوست ندارم که پیش من نباشی و من نتونم باهات حرف بزنم. من واقعا دلم میخواد که...
+فقط خواستم رو بدنم کار کنی -منم فقط میخوام رو بدنت، کارمو بکنم! فیک چت-چند شاتی کاپل:کوکوی (تکمیل شده)
پایان یافته؛ جئون جونگکوک، دلال مواد؛ انتظارش رو نداشت وقتی وسط رستوران درحال کتکخوردن از طلبکارهاشه، سروکلهی جفتِ اتوکشیدهاش پیدا بشه و بدتر از اون... اون امگای آلفاطور جونگکوک رو به پشمش هم نگیره و بگه: - سروضعت رو نگاه، یقهی پیرهنت تا ناموس بازه، شلوارت از اون پارهپورههاست و قیافهات شبیه لاتهای پایینشهر...
- خرس مهربون داره میره خونهاش؟ - آره آقا گرگه. دارم میرم تا از شرت خلاص شم. - اینجوری حرف زدن به نفعت تموم نمیشه بیبی. - سعی نکن منو بترسونی. - تو همینجوریشم ازم میترسی فندق کوچولو. - آره میترسم. خب که چی؟! - واقعا از من میترسی؟! - آره. - برای چی؟! - چون یه گرگی. genre: fluff, fantasy, romance, Smut, daddykink
[شریکِ مست] [تهیونگ، باریستای بزرگترین و کولترین بارِ سئوله و جونگکوک،اوه! اون پسر یه شیطونِ به تمام معناست! مطمئناً این پسر هر شب به اون بار میره نه؟ ولی ممکنه محض رضای خدا یه بار کارما کارش رو درست انجام بده و اونها رو به هم نزدیک کنه؟] 🍸≘ کاپل اصلی↜ تهکوک (ویکوک/کوکوی) 🍸≘ کاپل فرعی↜ یونمین ٫ نامجین و دو کا...