"روح میگِریَد"
19 story
maybe tomorrow   شاید فردا на Farapo21
Farapo21
  • WpView
    Прочтений 32,357
  • WpVote
    Голосов 8,177
  • WpPart
    Частей 85
[ کامل شده] هیچ وقت به سرنوشت اعتقادی نداشتم . همه چیز برای من بوی اجبار میداد . در سرنوشت کسی شبیه به من ، حتی آزادی هم اجباری بود ☆☆☆ زیام *‌ لیام تاپ * تاریخی _ عاشقانه_انگست_ هپی اندینگ *اسامی ذکر شده در داستان هیچ ارتباطی با اشخاص در دنیای واقعی ندارند و صرفا ، برای درک و لمس بهتر داستان به عاریه گرفته شدند*
Blue Cold Room [L.S] на eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Прочтений 1,449
  • WpVote
    Голосов 285
  • WpPart
    Частей 6
COMPLETED || BOOK 1 TRAGEDY || - خواب ميبينم اولاي زمستونه، سر و ته توي حياط آويزونم كردن و پاهام رو محكم با يه طناب بستن و دستام رو بريدن. حالا اون مورچه هايي كه توي سرم بودن اومدن بيرون و روي صورتم راه ميرن و من دست ندارم كه پسشون بزنم. Start: 20/05/402 End: 15/06/402 Word Count: 10,000 © : eyasmin
A wall between you and me [L.S] на mhdimghdm
mhdimghdm
  • WpView
    Прочтений 1,825
  • WpVote
    Голосов 479
  • WpPart
    Частей 9
_ دیواری میان من و تو _ داستان کوتاه نه قسمتی - short story by blue لویی سعی کرد بدنش را بیشتر جمع کند. گذاشت بیشتر استخوان هایش را در آغوش بگیرد. " بلوبری اینطوری صحبت نکن. " " نمیشه، نمیذاری، نمیخوام. رافائل من، ویلیام من، باغ سیب من، چلچراغ خانه ام، خورشید شب هام، لویی من، نمیشه وقتی بهم میگی بلوبری اینطوری صحبت نکنم. " هری مکثی کرد و لحظه‌ی بعد گفت. " Gira, la mia pace "
SPRING [L.S] на Ladyliama
Ladyliama
  • WpView
    Прочтений 4,661
  • WpVote
    Голосов 1,268
  • WpPart
    Частей 18
[Complete] •short story [کاش بهت میگفتم.میگفتم که من رو نفس بکش هری؛ طوری که انگار هیچ وقت قرار نیست بازدمی در کار باشه.من رو حبس کن درون ریه هات.میبینی که بعد چطور ریشه میزنم و گل میدم و تنت رو زنده نگه میدارم.] ⚠️اگر فکر میکنید داستان های غمگین با روحیتون سازگار نیست نخونید. -اینجا خبری از اسمات نیست! -معرفی و ووت فراموش نشه⁦❤️
•Fading• [L.S]  на SeTaRe4
SeTaRe4
  • WpView
    Прочтений 221,780
  • WpVote
    Голосов 31,847
  • WpPart
    Частей 48
[Complete] لویی زیبایی رو، ترکیب رنگ‌ها و جنس‌های مختلفی که حس ظرافت رو درون آدم‌ها به‌وجود میارن، میشناسه. اون درحالی که داره توی دانشگاه فشن میخونه، هر روز این ترکیب‌ رو میبینه. برش لباس‌ها، رنگ پارچه‌ها، پیچیدگی‌ طرح‌ها، همهٔ این‌ها کنار هم قرار میگیرن تا یه‌چیز زیبا رو بسازن. ولی وقتی که یه دانشجوی علوم با پاهای بلند و لبخندی که چال‌ گونه‌هاش رو به نمایش میزاره قبول میکنه که مدل لویی بشه، لویی میفهمه که تازه زیبایی رو پیدا کرده. هری فکر میکنه لویی فقط به کسی نیاز داره که بهش ثابت کنه چقدر زیباست. °Persian Translation°
Take Me To Church [L.S](Persian Translation) на PersianGayVodka
PersianGayVodka
  • WpView
    Прочтений 22,872
  • WpVote
    Голосов 4,415
  • WpPart
    Частей 10
[Completed] شيطان واقعيه و اون يه مرد كوچك قرمز با شاخ و دم نيست. Larry Stylinson Short Story. Written by: @Louish Translated by: @Vampire_sh17
+ еще 13
Proibito [L.S] на itsidda
itsidda
  • WpView
    Прочтений 4,552
  • WpVote
    Голосов 1,276
  • WpPart
    Частей 9
•completed•این دفتر پر شده از گناه...گناه ما و خاطراتی که گذشت. تو همان گناه باش و من گناهکاری که ز تو توبه نکرد. | Larry stylinson |
Voice Message [L.S] на Shey-da
Shey-da
  • WpView
    Прочтений 3,640
  • WpVote
    Голосов 894
  • WpPart
    Частей 11
- کاش چیزی می گفتی، قبل از این که خیلی احمقانه تموم بشم.. . . . + متاسفم، شماره ای که گرفتید اشتباهه. Larry Stylinson By: Shey-da [Completed]
𝙠𝙞𝙡𝙡 𝙛𝙤𝙧 𝙮𝙤𝙪 на emily_ofnewmoon
emily_ofnewmoon
  • WpView
    Прочтений 2,517
  • WpVote
    Голосов 712
  • WpPart
    Частей 8
𝘭𝘢𝘳𝘳𝘺 𝘴𝘵𝘺𝘭𝘪𝘯𝘴𝘰𝘯 {کامل شده} خلاصه ی کتاب: هری توی تاریکیه و درد و استرس بخش جدا ناشدنی وجودشه. به خاطر گذشته‌اش مرتب دچار حمله عصبی میشه. این باطنشه. و هری یک بازرسِ پلیس وفادار به قانونه. لویی راهش خلاف جهت هریه. و این باطن و ظاهرشه، درست مثل آرامش و نوری که به تاریکیِ هری میده. برشی از کتاب: " ... و این یه حقیقته. اون آتیش بخش بزرگیش صرفَ مصدر "شدن"ئه. تنها شدن. بیمار شدن. عاشق شدن‌. دلتنگ شدن. خسته شدن. نابود شدن. همه چیز بوی درد میده و همه ی این فعل ها توی زندگی کوتاه هری صرف شدن. زندگی کوتاهی که هیچ لحظه ی طولانی دیگه‌ای نداشت که به هری برای فکر کردن و تردید کردن قرض بده..."
NIAZ. на blueloubear
blueloubear
  • WpView
    Прочтений 10,149
  • WpVote
    Голосов 2,559
  • WpPart
    Частей 16
من آدم نگاه کردنم؛ آدم‌ داشتن نبودم هیچوقت.