sherliammmxsix's Reading List
4 stories
𝕾𝖙𝖆𝖗𝖙 𝖆𝖓 𝖊𝖓𝖉  by NaromiOsamu
NaromiOsamu
  • WpView
    Reads 9,682
  • WpVote
    Votes 1,359
  • WpPart
    Parts 29
𝕿𝖍𝖆𝖙'𝖘 𝖗𝖎𝖌𝖍𝖙 ... 𝖑𝖔𝖛𝖊 𝖎𝖘 𝖓𝖔𝖙 𝖘𝖔𝖒𝖊𝖙𝖍𝖎𝖓𝖌 𝖎 𝖈𝖆𝖓 𝖚𝖓𝖉𝖊𝖗𝖘𝖙𝖆𝖓𝖉 ... 𝖇𝖚𝖙 𝖎 𝖈𝖆𝖓 𝖋𝖊𝖊𝖑 𝖜𝖍𝖆𝖙 𝖎𝖘 𝖇𝖗𝖔𝖐𝖊𝖓 𝖎𝖓𝖘𝖎𝖉𝖊 𝖒𝖊 .. 𝖑𝖎𝖐𝖊 𝖗𝖎𝖌𝖍𝖙 𝖓𝖔𝖜 ... 𝕬𝖓𝖉 𝖎 𝖙𝖍𝖎𝖓𝖐 𝖎𝖙'𝖘 𝖈𝖆𝖑𝖑𝖊𝖉 𝖙𝖍𝖊 𝖍𝖊𝖆𝖗𝖙 .... درسته ... عشق چیزی نیست که من بتونم بفهمم ... ولی من میتونم چیزی که در درونم شکسته است را احساس کنم ... مثل همین الان و فکر‌میکنم اسمش‌ قلب است ...
Blockbuster | KookV by visutmo
visutmo
  • WpView
    Reads 5,314
  • WpVote
    Votes 917
  • WpPart
    Parts 15
[ 𝗕𝗹𝗼𝗰𝗸𝗕𝘂𝘀𝘁𝗲𝗿/بلاک‌باستر ] قدم زدن بین سی‌دی های خاک‌خورده؛ تابه‌حال به سرت زده تو یه سریال زندگی کنی؟ برای تهیونگ هم زندگی داخل یه فیلم، فقط یه "تخیل" بود تا اینکه ادامه ی زندگی‌اش با گیر افتادن تو یه‌ زیرزمین گره خورد؛ با انتقال به فیلمی که یکی از بازیگرهاش، جئون جونگ‌کوک بود. - ادما کمتر درد میکشن وقتی بدونن به‌خاطر چی دارن ضربه میخورن. ناامید شدن بقیه برای زمانی بود که برای خوشحالیت تلاش میکردن ولی تنها کاری که تو در جواب انجام دادی خفه کردن احساساتت بود. • 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : Adventure, Crossover, Omegaverse. • 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : Kookv • 𝘚𝘪𝘥𝘦 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : Yoonmin • 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : Callisto
The Cry Of Devil  (VKook)  by nazafarin_
nazafarin_
  • WpView
    Reads 53,722
  • WpVote
    Votes 9,223
  • WpPart
    Parts 27
هیچ‌کس صدای فریاد‌های شیطان را، وقتی از آغوش خدا رانده میشد نشنید... فقط یک نفر، یک نفر با قلب معصومش برای اولین بار تهیونگِ لال رو شنید و دل به سکوت گناه‌آلود و در عین حال اندوه‌بارش سپرد. اما جونگکوک دیر رسیده بود، خیلی دیر؛ بعد از سال‌ها گناه و جنایت به نجات شیطان امیدی بود؟ ⊱ فیک ⊸ فریاد شیطان ⊱ ژانر ⊸ انگست، رومنس، درام ⊱ کاپل اصلی ⊸ VKook ⊱ کاپل فرعی ⊸ Hopemin, NamJin
Black Hole🕳️ by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 244,817
  • WpVote
    Votes 25,827
  • WpPart
    Parts 62
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.