جوادز ریدینگ لیست
115 stories
𝐂𝐨𝐥𝐝 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐇𝐞𝐚𝐫𝐭 [𝐋.𝐒] by StylinsonVersion
StylinsonVersion
  • WpView
    Reads 8,490
  • WpVote
    Votes 1,688
  • WpPart
    Parts 31
لویی امگای خوش قلبی که رد گذشته‌ی سختش روی روحش مونده، تنها با پسر کوچولوش که آلفاست زندگی می‌کنه. چند ماه بعد از طلاق از همسر سابقش، لویی با هری آشنا میشه، آلفایی با سابقه‌ی نظامی که یه پیشنهاد عجیب به لویی میده. در عوض یاد دادن آشپزی به هری، اون حاضر میشه از پسر لویی، آبراهام، نگهداری کنه. لویی واقعا نمی‌تونست به همچین پیشنهادی نه بگه. 𝑳𝒂𝒓𝒓𝒚 𝑺𝒕𝒚𝒍𝒊𝒏𝒔𝒐𝒏 𝑨𝑩𝑶 𝑭𝒂𝒏𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 𝑴𝑷𝑹𝑬𝑮
Trouble (L.S) [Persian translation] by notoriouse_
notoriouse_
  • WpView
    Reads 8,559
  • WpVote
    Votes 2,102
  • WpPart
    Parts 10
_بابابزرگ هریِ تو از دردسر متنفر بود و من خودم تعریف دردسر بودم. _پس چجوری تهش به هم رسیدین؟ _خب بچه، همش با یه صبح پردردسر شروع شد. ©All Rights reserved to: jealouslouis_
Tears [L.S] by little_green_one
little_green_one
  • WpView
    Reads 179
  • WpVote
    Votes 32
  • WpPart
    Parts 2
تو منو برای دردات میخواستی.. من دردِ تورو برای خودم!
story of our life by MaddisonTDH
MaddisonTDH
  • WpView
    Reads 527
  • WpVote
    Votes 96
  • WpPart
    Parts 7
ازم پرسید چیکار کنم که منو ببخشی؟ چی رو میبخشیدم؟ بخاطر چی میبخشیدم؟ چیزی برای بخشیدن باقی نمونده بود... [L.S] [Z.M] وارنینگ : خودکشی _ اسمات
Blue Cold Room [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 1,424
  • WpVote
    Votes 276
  • WpPart
    Parts 6
COMPLETED || BOOK 1 SAD || - خواب ميبينم اولاي زمستونه، سر و ته توي حياط آويزونم كردن و پاهام رو محكم با يه طناب بستن و دستام رو بريدن. حالا اون مورچه هايي كه توي سرم بودن اومدن بيرون و روي صورتم راه ميرن و من دست ندارم كه پسشون بزنم. Word Count: 10,000 © : eyasmin
Muted(Ziam Mayne) by llarmull
llarmull
  • WpView
    Reads 12,049
  • WpVote
    Votes 2,361
  • WpPart
    Parts 37
از سیگار خوشت میاد، برای همینه که اونطور بین لب‌هات سوزوندیم؟
BloodSport L.S by Larrycupcaks28
Larrycupcaks28
  • WpView
    Reads 7,270
  • WpVote
    Votes 1,234
  • WpPart
    Parts 27
چطوری اینقدر راحت تونست عاشق کسی بشه که از همه بیشتر ازش متنفره!!؟؟ اون فکر کرده کیه؟! چطور میتونه اینجوری اونطرف پیاده رو بِایسته؟! اینقدر جذاب و زیبا! کاری کنه که قلب هری جوری محکم بکوبه که انگار میخواد از سینه ش بیرون بزنه! خدای بزرگ!!! اون از لویی متنفره. دلش میخواد یه مشت محکم بکوبه تو صورتش! ولی مشکل اینجاست که بیشتر از اون دلش میخواد ببوستش! و بین دو گزینه، هری قطعا گزینه ی دوم رو انتخاب میکنه.... قسمت دوم (آنبلیورز)، از نگاهِ هری.... This is not my work. All credits go to "isthatyoularry" on AO3
Stuck in illusions. [L.S] [Z.M] by T_2020sucks
T_2020sucks
  • WpView
    Reads 15,358
  • WpVote
    Votes 2,570
  • WpPart
    Parts 52
"تمام این مدت میخواستم بیام و ببینمت لویی... حتی شده فقط از دور... فقط ببینمت و بدونم که حالت خوبه یا نه ولی... اونا نذاشتن. نه گذاشتن خودم بیام و یواشکی بهت سر بزنم نه گذاشتن کسی رو برای اینکار بفرستم... انگار داشتم لبه ی پرتگاه جنون بندبازی میکردم... داشتم دیوونه میشدم... باورم کن لو، تمام این مدتی که پیشم نبودی داشتم دیوونه میشدم... درست مثل یه ماهی که میدونه باید توی دریا باشه اما فقط نمیتونه دریا رو پیدا کنه. تو دریای منی لو لعنت به اونها که منو از دریام دور کردن..." ⚠️⚠️ این داستان شامل صحنه هایی است که ممکن است برای همه مناسب نباشند، مانند تجاوز، تحقیر، کشتار، روابط جنسی و... ⚠️⚠️
Money Says [L.S] by Namelessaa
Namelessaa
  • WpView
    Reads 498,991
  • WpVote
    Votes 61,578
  • WpPart
    Parts 71
Highest ranking : #1 in fanfiction [COMPLETED] هیچ چیز شبیه فیلم ها "بی نقص" نیست ⚠BDSM⚠ ⚠Rough type of love⚠
Different (L.s) (completed) by Larryfanfic_HL
Larryfanfic_HL
  • WpView
    Reads 174,852
  • WpVote
    Votes 19,718
  • WpPart
    Parts 99
+اين داستان عشق نيست +داستان اعتياده