Not fic but read
14 stories
Selected Persian Poems by grimmpitchzero
grimmpitchzero
  • WpView
    Reads 33,728
  • WpVote
    Votes 3,858
  • WpPart
    Parts 63
"برگزیده اشعار فارسی" Cover: @iwontbetheone
The Notebook by I_SHIP_OOPS_AND_HI
I_SHIP_OOPS_AND_HI
  • WpView
    Reads 12,671
  • WpVote
    Votes 1,964
  • WpPart
    Parts 42
باید بخونیدش تا بفهمید.
Sonata. by hailhypnos
hailhypnos
  • WpView
    Reads 526
  • WpVote
    Votes 113
  • WpPart
    Parts 7
در آخر ، همه چیز بی معنی است و ما مدام در چرخه ی خلقت یا به سمت خورشید پرواز میکنیم و یا به دریای آتلانتیک سقوط میکنیم.
Complete books by ha3tion
ha3tion
  • WpView
    Reads 21,872
  • WpVote
    Votes 1,085
  • WpPart
    Parts 37
معرفى 100 تا بوک کامپلیت در واتپد
with words by Erfan_a
Erfan_a
  • WpView
    Reads 121,170
  • WpVote
    Votes 17,478
  • WpPart
    Parts 87
کلمات زیبایی جهان‌اند:)
Suicide Notes by kindakaa
kindakaa
  • WpView
    Reads 264,785
  • WpVote
    Votes 37,195
  • WpPart
    Parts 37
مجموعه اى از يادداشت هاى خودكشى.
words by pnarges
pnarges
  • WpView
    Reads 32,348
  • WpVote
    Votes 6,372
  • WpPart
    Parts 20
تا ابد که نمی تونی فرار کنی .. می تونی؟
Pieces of Bobin's loneliness by Narcissus92
Narcissus92
  • WpView
    Reads 7,005
  • WpVote
    Votes 2,007
  • WpPart
    Parts 113
کریستین بوبن: همه‌ی ما دیوانه‌ایم. بدترین نوع دیوانگی، آن است که موهبت خیال‌پردازی را از کف داده باشیم. به دنیای جملات و کلمات تاثیرگذار و پرمعنایی که قلب شما رو در آغوش می گیرد، خوش آمدید📚📚 «مجموعه‌ای از جملات زیبای کریستین بوبن، نویسنده‌ی خوش‌نام فرانسوی»
The Humans by kindakaa
kindakaa
  • WpView
    Reads 171,374
  • WpVote
    Votes 24,201
  • WpPart
    Parts 106
توصيه هايى براى يك انسان.
The secret inside the books by Bhwryz
Bhwryz
  • WpView
    Reads 3,481
  • WpVote
    Votes 510
  • WpPart
    Parts 15
این رازی که درون این کتاب ها مخفی شده بی شک یکی از شیرین ترین ممنوعه های تاریخ شناخته میشه کتابهای این کتابخونه راه ارتباط چه عاشقایی شدن و چه داستان هایی غیر از نوشته های درونشون رو دنبال دارن . -به نظرت اون میتونه راه بره؟ *اون حتی میتونه بدوه -دویدن دیگه زیادیه *چرا که نه؟ مگه من این همه راه از سئول تا بوسان برای تو ندویدم یه روزم اون تا یجای دیگه برای یکی میدوه -خدای من تو غیر داد کشیدن و گفتن جمله ی از جلو چشمام گمشو چیزای قشنگ تری میگیا *مثل اینکه یادت نرفته -مگه میشه یادم بره بعدشم اون یه سگه نیاز نداره بدوه دنبال کسی که دوسش داره ویکتور بزرگ شو *کی گفته من دوست دارم؟ -نداری؟ *نه *من عاشقتم -اییییییی باز چندش شدی کیم ویکتور از من فاصله بگیر چندش ... -مملکتمون داره به نابودی کشیده میشه و تو اینجا نشستی برگهای خشک این گلارو میکنی؟ لبخندی زد و همینطور که برگهارو میکند و میریخت نفس گرفت و جواب داد : -میدونی چیه زندگی جالبه... اینکه الان عشق تنها جای امنیه که میتونیم بهش پناه ببریم ولی من اونو بخاطر همون کشور که میگی بین این گلا گم کردم دارم این برگارو میکنم که اینجا خلوت بشه بتونم بهتر پیداش کنم خدارو چه دیدی شاید کشورم نجات پیدا کرد هوفی کشید و کنارش نشست و بهش تو تمیز کردن باغچه ی تهیونگ کمک کرد