Favourite bts and exo♡
23 stories
Lovelorn  by Eli2179
Eli2179
  • WpView
    Reads 67,518
  • WpVote
    Votes 9,886
  • WpPart
    Parts 42
بیچارگی میدونی چیه؟ ...اصلا تا حالا آدم بی چاره دیدی؟ تاحالا آدمی رو دیدی که یه چیزی یا یه کسی رو با همه وجود بخواد ... لعنت بهش با همه قلبش بخواد ... بپرستتش ... اما نذارن... نشه ... نشه اونو داشته باشه ... اما بیچارگی این آدم وقتی معلوم میشه که میبوسه میذاره کنار ... کیو؟ ... اون ادمو؟ ... نه ... اشتباه میکنی ... قلب و احساس لعنتی خودشو احساساتش رو میکشه تا خار به دست دار و ندارش نره... دست میکنه تو قفسه سینه اش و قلب خودشو میکشه بیرون و توی صندوق قایمش میکنه و کیلدشو ته دره میندازه ... تا کسی پیداش نکنه و نفهمه بتی که قلبش بندگیشو میکرد کیه ... نفهمه و نتونه آزاری بهش برسونه... main Couple: namjin Other Couples : kookv، yoonmin Gnre: mafia _ omegaverse _ angst _ a little smut _ mpreg
Loser | Vkook ᵃᵘ by Quiwel_
Quiwel_
  • WpView
    Reads 3,033,603
  • WpVote
    Votes 348,550
  • WpPart
    Parts 142
| کامل شده | دوست‌دخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات! • به قلمِ حنان
𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 856,184
  • WpVote
    Votes 107,775
  • WpPart
    Parts 32
[Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی پرسید و قدم های آرومشو به سمت تهیونگ برداشت. - گذاشتی امگای منو مارک کنه؟ با نیشخند زهرآگینی پرسید و تهیونگ درحالی که لبشو می گزید با استرس دستشو روی گردنش گذاشت تا مارک کمرنگش رو پنهان ‌کنه. این جونگ کوک رو حتی بیشتر عصبی کرد. - حالا چیکارت کنم؟ یا نه... چطوری بکنم؟]- 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,+𝟏𝟖 "روز آپ: دوشنبه ها" 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
🌺Blooms Melody🌺 by Black_Angel_2020
Black_Angel_2020
  • WpView
    Reads 406,740
  • WpVote
    Votes 79,451
  • WpPart
    Parts 91
کیم تهیونگ توی دنیای سیاه و سفیدی زندگی می‌کنه که فقط افرادی که نیمه‌ی گمشده‌شون رو پیدا کردن، قادر به دیدن رنگ‌ها هستن! دو نیمه فقط با لمس همدیگه و جریان الکتریسیته‌ی خوشایندی که بهشون موهبت رنگی دیدن می‌بخشه، از وجود هم خبردار می‌شن و جمعیت به قدری زیاده که پیدا کردن نیمه‌ی گمشده مدت‌ها طول می‌کشه. تهیونگ بعد از سال‌ها تلاش و ناکام موندن، قید پیدا کردن نیمه‌ش رو می‌زنه و ترجیح می‌ده کنج چهاردیواری خونه‌ش سینگل به گور بپوسه و تا آخر عمرش فن‌بوی شماره یک آیدول مورد علاقه‌ش بمونه و هر روز دست به دامن کائنات خودخواهانه آرزو کنه اون پسر نیمه‌ش رو پیدا نکنه! اما همه‌ی زندگی ساده‌ش با پا گذاشتن به فن‌میتینگ آیدولش زیر و رو می‌شه... 🥀 _اون روز برای اولین‌بار رنگ‌ها رو لمس کردم، همون روزی که شکوفه‌های عشق و بیماری، همزمان جسم و روحم رو در بر گرفت! 🥀 •••••••••••••••••••••••••• 🌺کاپل اصلی:کوکوی (متمایل به ورس«>~•») 🌺کاپل‌های فرعی: ❓❔❓ 🌺ژانر:هاناهاکی/ تاریخی / فانتزی / انگست / معمایی [Completed]
𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁 by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 83,300
  • WpVote
    Votes 24,551
  • WpPart
    Parts 31
توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛بکهیون بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد ... تصویر واضحی از دوست چندین سالش ، پارک چانیول!⭑ุ ˖🧁 قسمتی از داستان☁️🍧 _برای عذرخواهی کلی برات سوجو میخرم قایمکی بریم تراس اتاقت بخوریم...حتی میتونیم ددپول ببینیم! با دیدن این پیام از بکهیون لبخند کجی روی لبش نشست و سری به نشونه تاسف تکون داد. +ترجیح میدم مرد آهنی ببینیم. پیامش سریع دوتا تیک خورد و بعد ویس ده ثانیه ای براش فرستاده شد. یه تای ابروش رو بالا فرستاد و بازش کرد....بکهیون یه تیکه کوتاه از آهنگ فیلم رو خونده بود! _you'r my Iron man and I love you 3000 baby. _________________________________________ 𝘕𝘢𝘮𝘦 : 𝘊𝘶𝘱𝘤𝘢𝘬𝘦 𝘗𝘳𝘰𝘮𝘪𝘴𝘦🧁 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘣𝘦𝘢𝘬, Rose𝘭𝘪𝘴𝘢 𝘎𝘦𝘯𝘦𝘳: 𝘰𝘮𝘦𝘨𝘢𝘷𝘦𝘳𝘴𝘦, 𝘚𝘔𝘜𝘛, 𝘍𝘭𝘶𝘧𝘧, 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦🐺🍬 𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘺𝘢^^ روزهای آپ: پنجشنبه ها☕
My Daddy by MAYA0247
MAYA0247
  • WpView
    Reads 527,864
  • WpVote
    Votes 88,203
  • WpPart
    Parts 66
Name: My daddy Writer: maya^^ ژانر:روزمره،اسمات،ددی کینک،فلاف،عاشقانه💖 کاپل:چانبک / کایسو / هونهان ❌کامل شده❌ بکهیون یه منحرف کوچولو🍓 بود و با سیاستش هر چیزی که دلش میخواست رو بدست میاورد! ولی وقتی هوس یا عشق در یک نگاه اتفاق میافته بک میتونه جلوی اون غریزه مالکیت خودش رو بگیره؟! اون به پارک چانیول به جای اینکه به چشم هیونگه جدیدش نگاه کنه تنها تصوری که ازش میکنه یه ددی فوق هاته💫! چانیول استریتی که دوست دخترش🌸 تمام زندگیشه و به مسائل گی و هر چرت دیگه ای اصلا اهمیت نمیده❎! و بک برای بدست آوردن ددیش فقط یه راه به مخ کوچیکش میرسید و اونم بدن عالیش بود🔞!
●NewMoon🌙 by _YourMy24_
_YourMy24_
  • WpView
    Reads 142,571
  • WpVote
    Votes 25,515
  • WpPart
    Parts 36
یک روز صبح، روزی که قرار بود خیلی معمولی و عادی باشه، بکهیون بعد از بیدار شدن از خواب شبانه در کنار همسرش، متوجه میشه که چانیول اون رو فراموش کرده و خاطراتش به سالها قبل زمانی که ازش متنفر بود برگشته . ------------ در علم ‌نجوم NewMoon زمانیست که نور خورشید سمت دیگری از ماه را روشن میکند و ساکنین زمین قادر به دیدن ماه نیستند . ماه تا چند روز آینده که دوباره درخشان شود در فاز تاریکی قرار دارد . نیومون داستان چانیول و بکهیونی را روایت میکند که در فاز تاریک زندگی قرار گرفتند . فیک NewMoon دارای سه فصل یا بخشه که در هر فصل یک زمان از زندگی شخصیت ها روایت میشه .‌ ------------------ 'جزیره' Island فصلی که دوران نوجوانی کاراکترهای اصلی رو روایت میکنه . 'عاشقم باش' LoveMe در این فصل با دوران جوانی کاراکترها همراه میشیم و رابطه ها شکل میگیرن . ' از یاد رفته ' Forgotten این فصل اصلی ترین فصله و در واقع پوینت داستانه . و چند سال بعد از عاشق شدنشون رخ میده .
Time; YoonMin | Per Translation by StoryTeller_Mia
StoryTeller_Mia
  • WpView
    Reads 61,913
  • WpVote
    Votes 12,715
  • WpPart
    Parts 38
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیرستان بودن؛ دیگه احساسات اون مرد رو نپذیره. یه تصادف، یه تغییر، یه شانس.. وقتی جیمین با یه ماشین تصادف میکنه و به سمت مرگش ته یه دریاچه ی یخ زده می بره جیمین میدونه که قرار بمیره اما با اینکه فقط 30 سالشه از این رفتنش خوشحاله. هرچند، مرگ نقشه دیگه ای برای این مرد داره. مرگ به جیمین پیشنهادی رو میده که همیشه می خواسته. یه شانس دوم. تنها نکته ای که وجود داره اینکه اون دوباره تو 30 سالگی، همین روزی که کشته شده؛ خواهد مرد اما تو این زمان به سن 15 سالگیش برمیگرده تا زندگیش رو دوباره شروع کنه. جیمین هم با اشتیاق و بدون توجه به عواقب این تصمیم قبول میکنه. چه اتفاقی میوفته وقتی همین قدم، تمام دنیاش رو تغییر بده. چه اتفاقی میوفته وقتی به خودش اجازه میده که با نوجوون پردردسر و تنهایی که سال ها قبل به خاطر ترس ازش کناره گرفته رو به روشه و اون رو بپذیره. چه اتفاقی میوفته اگه اون چیزی که قلبش این همه سال نداشته رو (عشق)،
خون آبی ✥ نامجین؛ یونمین؛ ویکوک by maedeh1
maedeh1
  • WpView
    Reads 364,281
  • WpVote
    Votes 62,105
  • WpPart
    Parts 61
تو جامعه ای که رنگ خون تعیین کننده ی طبقه ی اجتماعیه نمیشه دنبال عدالت گشت. شعار مدرسه ی ما این بود... درد زیباست. - پارک جیمین
Hidden Badge by themeowthe
themeowthe
  • WpView
    Reads 536,750
  • WpVote
    Votes 41,151
  • WpPart
    Parts 19
Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم یه قدرت خاص دارن جـیـن و نشون می کنه...آدم هایی که میان جین و ببرن نشونه ای از نشان جین ندارن و مجبور میشن کوک رو هم همراه خودشون ببرن. چی میشه وقتی که وارد محوطه‌ی 🚧 گرگ های سیاه شدن کـیـم تـهـیونـگ معروف و ببینه؟ کیم تهیونگی که بر خلاف گرگ های سیاه و با توجه به شایعه ها قدرتش بیشتر از یکیه. چی میشه اگه این دو مـوجـود خاص سر راه هم قرار بگیرن؟✨🧨 ╴#HiddenBadge