داستان درباره ی دنیاییه ک توش هایبرید ها(دو رگه ی حیوان و انسان) توش ب عنوان ی نژاد دسته پایین زندگی میکنن که ادم ها ازشون معمولا به عنوان خدمتکار و یه موجود بی ارزش استفاده میکنن
حالا چی میشه که تهیونگ داستان ما یه بانی کیوت پیدا کنه که قلب و احساساتشو کم کم زیر و رو کنه؟
ژانر:رومنس ؛زندگی روزانه؛اسمات؛گاهی کمدی؛تخیلی(بخاطر وجود هایبرید)
میدونم ک توضیح دادنم اصلا خوب نیس T-T
امیدوارم خوشتون بیاد💙💙💙
کاپل ها:تهگی ،ویکوک ،کوکمین
"خلاصه فیک"
یونگی بادیگارد شخصی تهیونگه و یه شب که تهیونگ مست میکنه با یونگی میخوابه اما نمیدونه که یونگی رحم پنهان داره برای همین یونگی از تهیونگ حامله میشه و وقتی تهیونگ میفهمه بچه را از یونگی میگیره و پنج سال بعد یونگی و تهیونگ هما تو کافه ای که یونگی کار میکرده میبینن و یونگی پسرش ته سان را میبینه اما بنظرتون یونگی چیکار میکنه
توجه داشته باشین تهگی شیپرها اینجا ویکوک اندازه دو دقیقه میان بعدش میشه تهگی
پایان یافته ✔
هوسوک یه گل آفتابگردون بود که زیر سایه ی تاریک و سرد مین یونگی آروم آروم پژمرده میشد.
─────────────
Couples: Sope , JinKook , YoonMin , Vmin
Genre: angust , Sad Ending
Writer: OpalDie
-Complited.
❌ هشدار ❌
با خوندن این بوک احتمال ابتلا به دیابت و اکلیلی شدنتون زیاده.
داستان های اکلیلی و عاشقونه سه پسر بچه ی کیوت به اسم تاتا، کوکولو و دیمینی. 🤩🤩😍😍
ژانر: fluff
وضعیت فیک: کامل شده.
یونگی به خاطر تصادف سختی که ۱۵ سال پیش داشته هر شب با خاطرات جدیدش خداحافظی میکنه و به همون پسر بچه ۷ ساله که میخواست با خانوادهش به پیکنیک بره برمیگرده و جیمین باید هر روز دوباره با یونگی ۷ ساله سر و کله بزنه!
کاور از: @Emethod ♡
این داستان برومنسه، فرندشیپ!
اگه انتظار اسمات و رابطهی همجنس دارید، لطفا اسکیپ کنین