در حال آپ
61 stories
Hand job | Vkook by silverfic
silverfic
  • WpView
    Reads 669,994
  • WpVote
    Votes 50,572
  • WpPart
    Parts 34
¤ Summary: کوک امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار می‌کنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... تهیونگ آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه کوک میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: vkook ¤ Genre : omegavers , romance , angest , smut , happyend ‏¤ up time : جمعه ها (اگه که خدا بخواد)
𝙈𝙮 𝘾𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙑𝙠𝙤𝙤𝙠• by Lostinjhopesmile
Lostinjhopesmile
  • WpView
    Reads 575,066
  • WpVote
    Votes 48,091
  • WpPart
    Parts 88
𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐘 𝐂𝐎𝐌𝐌𝐀𝐍𝐃𝐄𝐑🔞 [Completed] «جونگ‌کوک، سربازی که دو ماه به پایان خدمتش مونده و فکر می‌کنه که می‌تونه به آسونی سربازیش رو تموم کنه؛ اما با انتقال فرمانده‌ی جدید به پادگانشون، تمام معادلاتش به‌هم می‌ریزه.» - اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم! جونگ‌کوک که گونه و چونه‌اش توی دست بزرگ فرمانده‌اش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد: - آه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟ تهیونگ نیشخندی زد و با ول‌کردن چونه‌اش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد. - تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم! «اتمام یافته» ⊹ کاپل⤟ویکوک ⊹ژانر⤟سربازی-رومنس-اسمات-اکشن-انگست
𝑳𝑶-𝑵𝑶𝑹𝑨(اِلئونورا) by lakiral_7
lakiral_7
  • WpView
    Reads 69,658
  • WpVote
    Votes 3,983
  • WpPart
    Parts 36
کیم سوکجین، افسر ارشد سئول بخاطر اتفاقات تلخ و وحشتناکی که توی گذشته خانوادش رو از هم پاشوند حالا با تراژدی های زیادی مواجهه و وارد دنیای انتقام سخت خودش میشه و به سمت خانواده ای کشیده میشه که منشا تمام بدبختیارو دربر میگیره... اما جونگ کوک تنها دارایی و خانواده کیم سوکجین ناخواسته وارد محور اصلی این بازی خطرناک شده و ما بین تمام این سیاهی و جنایت ها مسبب طلوع درخشان عشق مقدسی بین خودش و پسری که دیواری از تناقض ها مانعشونه یعنی، کیم تهیونگ میشه و این شروعِ پایان آرامشه...! "_تو اِلئونورای منی، نور زندگیم... _الئونورا؟ اولین باره همچین چیزی میشنوم" اما مسئله اینه؛ آیا واقعیت چیزیه که به چشم میاد؟ یا پیچیده تر از یک دیدگاه ساده ی پلیسیه؟ Writers: Lunika & Talia Main couple: Taekook / Kookv Sub couple: Namjin, Sope, Yoonmin Genre: criminal, romance, police, psychological
اسیر دزدان دریایی 🔞 by moomkookv
moomkookv
  • WpView
    Reads 322,828
  • WpVote
    Votes 29,113
  • WpPart
    Parts 39
|• پایان یافته•| داستان درمورد کیم تهیونگ تنها پسر امگاست که به اجبار خانوادش وانمود به دختر بودن میکنه و از این اوضاع راضی نیست ... اما چی میشه تهیونگ از این زیبایی استفاده کنه و به دریا سفر کنه ؟ اگر گیر جئون جونگکوک بزرگترین دزد دریایی دریا بیفته چی ؟! هشدار : فول اسمات هست و برای بزرگتر ها پیشنهاد میشه 🔞 کاپل اصلی : کوکوی 🔞 ژانر : اسمات •~• امگاورس •~• اکشن •~• امپرگ وضعیت : پایان یافته 🌱
𝐌𝐨𝐨𝐧 𝐤𝐢𝐬𝐬🤍🪽𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 by moomkookv
moomkookv
  • WpView
    Reads 46,311
  • WpVote
    Votes 4,406
  • WpPart
    Parts 14
اگر عاشق فیکشن امگاورس و سلطنتی هستید این فیکشن مخصوص شماست ☕🤍 بخشی از داستان : برخی از الفا ها همراه امگا میرقصیدن و برخی جدی و اخم آلود اطراف را نگاه میکردن تا از امنیت اطمینان حاصل کنند با نمایان شدن مو طلایی سکوت شد و همه با شگفتی به مو طلایی خیره شدن و تحسینش میکردند اما نگاه مو طلایی روی یک نفر ثابت مانده بود مرد قد بلند آلفایی که موهای مشکی رنگش را بسته بود و خراش کوچکی روی گونه اش بود یکی از دستانش پر از خالکوبی بود و لباسان و شنل مشکی رنگش آن را همانند نینجا یی کرده بود... پسرک با چشمان مشکی و کهکشانی اش داشت تهیونگ را می‌بلعید آیا او رئیس جئون بود ؟! اسم : 𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐛𝐞𝐫𝐫𝐢𝐞𝐬 ☕ کاپل : کوکوی : یونمین : نامجین : سپ ☕ ژانر : امگاورس : سلطتنی ☕ اسمات : صدرصد دارد ☕🥸🤌🏻 زمان آپ : نامشخص ☕🤌🏻
_𝔻𝕖𝕝𝕚𝕔𝕚𝕠𝕦𝕤_ by JkV250
JkV250
  • WpView
    Reads 70,387
  • WpVote
    Votes 7,234
  • WpPart
    Parts 11
والدین جونگ کوک امگای کیوت ۱۶ سالشون رو دست آلفای هورونی بزرگتر از خودش می‌سپارند اما اونا نمیدونن که قرار چه بلایی توی این یک ماه سر بچه اشون بیاد....!!!! حتما به لیستتون اضافه اش کنید🙏
interdite by MinBlume
MinBlume
  • WpView
    Reads 30,198
  • WpVote
    Votes 3,589
  • WpPart
    Parts 24
❗️کاپل: ویکوک/کوکوی (ورس) ❗️ژانر: درام، اسمات، جنایی، رمنس چی میشه اگه پسر تخس رئیس جمهور کشوری که همجنسگرایی توش رسما ممنوعه، عاشق بادیگاردش بشه؟ ورژن اول این فیکشن با اسم Vietato و کاپل کوکمین توسط @minblume نوشته شده
☆wrong omega☆ by -KIMAJ
-KIMAJ
  • WpView
    Reads 48,553
  • WpVote
    Votes 6,251
  • WpPart
    Parts 19
توضیحات: این ایده توی دنیای امگاورسه تو این دنیا میت یه چیز غریزیه و جدای احساسات و عشقه و تنها در صورتی روی افراد تاثیر میذاره که هر دو طرف پیوند رو بپذیرن.... افراد میتونن میتشون رو از سن بیست و سه سالگی به بعد تشخیص بدن اگه میتشون با کس دیگه ای پیوند برقرار نکرده باشه و اگه نزدیکی جنسی داشته باشن چون میت بیشتر از هر چیزی تو سکس تاثیر میذاره میتشون رو تو هر سنی که باشن و چه پیوند داشته باشن چه نه تشخیص میدن.... ●○●○●○● کاپل : ویکوک/کوکوی ~ یونمین/مینیون ژانر : امگاورس~رومنس~اسمات~شاید کمدی~کمی انگست~آمپرگ(شاید)~فلاف ♤♧♤♧♤♧♤ ☆خب لاولیز AJ هستم با یه فیک دیگه☆ ☆توضیحات مربوط و معرفی شخصیت ها تو پارت اول هست☆ ☆امیدوارم خوشتون بیاد☆ #kookv #vkook #omegavers #yoonmin #minyoon #kimaj #wrong_omega
VAMP | Omega  by tara97jk
tara97jk
  • WpView
    Reads 69,526
  • WpVote
    Votes 9,116
  • WpPart
    Parts 56
Genre : "fantasy" "Romance" " Smut" "......" "Vampire" "werewolf " "Omegavers"... Cap :"Vkook""..." Up: "یکشنبه ها" "By Amador" *** #1🥇فانتزی *** تنها موجودات باقی مانده روی زمین، خوناشام ها و گرگینه ها هستن. خوناشام ها به قشر برتر تبدیل شده و از گرگینه ها برای آزمایشات و منافع شخصی خودشون به عنوان برده و موش آزمایشگاهی استفاده میکنن! در این بین، تنها امگای مرد موجود،جونگ کوک، به دست اونها افتاده ،از آزمایش جان سالم بدر می بره و به اولین نمونه موفق ومپ امگا یا دورگه خوناشام_گرگینه تبدیل میشه! درست وقتی که فکر میکنه تا آخر عمرش بازیچه خوناشام هاست، ولیعهد کیم با تزریق فرمون آلفا به خودش، اون رو نجات میده... *** +عوضی... برای یه پیرمرد خیلی هورنی هستی -یااااا...من کجام پیرمرده +تو حداقل دویست سالته ...دروغ میگم شوگر ددی؟ -یبار دیگه بهم بگو تا نالتو در بیارم! + تهدید در نظر بگیرمش؟
𝐹𝑖𝑟𝑒 𝑜𝑛 𝑓𝑖𝑟𝑒 by tara97jk
tara97jk
  • WpView
    Reads 81,060
  • WpVote
    Votes 13,411
  • WpPart
    Parts 48
Genre : Romance | Smut | Historical | Fantasy | Cap :Vkook | Hopmin or yoonmin or theresom? Secret 😈 Up: Author: Amador | حس میکرد به اون مکان تعلق داره... کششی که به مجسمه های درون سالن فرعی موزه داشت رو نمیتونست انکار کنه... انگار یک نفر اونجا بود و صداش میزد. هربار حس میکرد اون مجسمه زیبا با بال های بزرگ و فرشته مانندش، با چشم هایی پر احساس بهش خیره شده... بلاخره تصمیم گرفت برای یکبار هم که شده، بر ترسی که از اون سالن تاریک بهش القا میشد غلبه کنه و به سراغ اون مجسمه که جدا از بقیه ازش نگهداری میشد، بره... جلو رفت و در یک متری اون بت زیبا ایستاد. نگاهش و حتی تک تک اندام هاش ماهرانه برش خورده بود... البته جونگ کوک اینطور فکر میکرد... جلو رفت و از میله محافظرد شد. دستش رو روی گونه مجسمه و بعد سینه اش گذاشت... حس ارامشی که بهش منتقل میشد رو درک نمیکرد. سنگینی روی قلبش برداشته شده بود و حس میکرد به جایی که بهش تعلق داره برگشته... چشم هاش رو بست و اینقدر در ارامش غرق شد که نفهمید مجسمه در حال ترک خوردنه... با فرو رفتن در اغوش گرمی و حس پیچیدن پر های نرم به دورش، به خودش اومد... شوکه به نقطه ای خیره بود و صدای گرمی در گوش هاش پیچید: خیلی وقته منتظرتم دلبر... 🥇 fantasy 🏅hopemin