Forgotten
به نام سیاره ناشناخته چشمانت:).. چشمانت همچون جهانی ناشناخته ای بود که من به تنهایی درون آن سیاهی بی انتها گم شده بودم و چال گونه هایت چون جهانی بود که میخواستم به مقصد عشق خود را در آن غرق سازم ولی چه حیف زمان ما بسیار کم بود و وسعت نگاهت... میبینی؟..حتی کلمات هم در توصیفش عاجزند ماه به غم نشسته من..ارغوان من میبینی؟...