Setayeshjafarishad's Reading List
7 stories
my only one | Taekook by selfishstan
selfishstan
  • WpView
    Reads 206,385
  • WpVote
    Votes 3,081
  • WpPart
    Parts 31
My love is an eternal oath. If can't marry you in this life, I will marry you in heavens. Even death will not do us apart, because you are not my first nor my last, you are my only one. Credit : @humanlouvre
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 372,982
  • WpVote
    Votes 52,534
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01
+20 more
Swimming in you eyes.  ____.  شنا در چشمان تو by rivenscottler
rivenscottler
  • WpView
    Reads 86
  • WpVote
    Votes 15
  • WpPart
    Parts 3
من هیچوقت به گذشته نگاهی نکردم،حتی وقتی همه توی چشمام نگاه کردن و سعی کردن حقیقت رو تو سرم فرو کنن .. ولی تو .. تو شبیه گذشته ای هستی که هنوز اتفاق نیفتاده،چیزی که آیندم هنوزم که هنوزه منتظرشه! تو منو از روی صخره های قلبم گذروندی و به ماه نزدیک ترم کردی .. ولی چیزی که نمیدونستی اینه که ماه من تو بودی،پارک جیمین! و ستاره هات چشمانی بودن که من هر لحظه توشون شنا میکردم! «مین یونگی»
illusion [ Sahyo ] by JihyosNoseMole
JihyosNoseMole
  • WpView
    Reads 79,596
  • WpVote
    Votes 2,937
  • WpPart
    Parts 26
The twenty two years old Park Jihyo doesn't believe in love. She never had a girlfriend, she never been on a date, she hasn't even slept with someone more then once. But what if her new target is Minatozaki Sana?
Tʜᴇ Rᴏᴏꜰ ∥ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ 🦋 by Dreamer_cupcake
Dreamer_cupcake
  • WpView
    Reads 103,157
  • WpVote
    Votes 15,176
  • WpPart
    Parts 57
"تهش چی میشه؟" "تهشو تو می‌نویسی." "اگر اون چیزی بشه که نباید؟" "هرچی شد، فقط مسئولیتش رو بپذیر." یونگی آهی کشید و دستاشو رو صورتش گذاشت: "خیلی احمقم، مگه نه؟" گوروم سیمای گیتار سیاهرنگش که با استیکرای عجیب و غریب تزئین شده بود رو با نوک انگشتای زخمی نوازش کرد. ملودیش آروم و نوازشگر بود: "نیستی میو کون. آدمای احمق حماقت خودشونو باور نمی‌کنن." "همه چیز فقط داره بدتر میشه. نمی‌تونم کنترلش کنم..." "داره مسیرشو طی می‌کنه." "مسیرشو؟" "فقط کافیه بپذیری بعضی چیزا دست من و تو نیست و از ته قلبت باور داشته باشی، چیزی که باید اتفاق بیفته، اتفاق میفته." Story by: Upset Season 1: completed ☑ Season 2: completed ☑ Grey chapter: ongoing 🔛
Fan boy |kookv| by land_of_kookv
land_of_kookv
  • WpView
    Reads 113,641
  • WpVote
    Votes 16,695
  • WpPart
    Parts 8
تهیونگ بزرگ ترین فن بوی جئون جونگکوکه که بخاطر امتحاناش یک ماه از فضای مجازی دور میشه ،حالا بعد از یک ماه برگشته و چیزی که براش مدت ها صبر کرده بود رو از دست داده ... ژانر :چتی ترجمه شده در چنل : @kookvmoment