darklyyn's Reading List
103 stories
Fingers by Aphroditesin
Aphroditesin
  • WpView
    Reads 103,701
  • WpVote
    Votes 4,191
  • WpPart
    Parts 106
دستش را خشن میان شیار کصش کشید: لذتی نبردی؟ میان پایش هنوز مرطوب بود چوچولش را فشرد و خیره ی چهره ی جمع شده از درد هلن شد: میخواستی نجات پیدا کنی؟ نمیخواست خودش که میدانست نمیخواست به نفس نفس افتاد: نه لبخند زد: دختر هورنیه من لبانش را به دندان کشید و ناله های هلن در دهانش خاموش شد دستان نوازشگرش بدنش را طی میکردند: یکی از آثار هنریمی هلن! زبان روی ترقوه اش کشید: همون قدر ظریفو شکستنی کمرش پیچو تاب میخورد: پس چرا باهام ظریف رفتار نمیکنی؟ دستانش دور پهلوهایش قرار گرفتند: اول باید شکل پیدا کنی همونطوری که میخوام پای کشیده ی هلن روی شانه ی دیان قرار گرفت: شکلم بده همین الان! دوست دارم زبونت شکلم بده
'}{'WiNgeRsun'}{°{~ by Don_Mute
Don_Mute
  • WpView
    Reads 101,455
  • WpVote
    Votes 24,485
  • WpPart
    Parts 51
{Ziam & Larry Paranormal Novel} و خداوند برخی فرشتگان را از زیبایی به زشتی می کشد... بالهایشان را سیاه می کند و صورتهایشان را قبیح... گناهشان چه می تواند باشد؟ بغیر از گول خوردن توسط شیطان؟ زمانی که شیطان توانست اولین فرشته را از راه حقیقی منحرف کند, فرشته از بهشت تبعید شد و دیگر میان فرشته ها جایی نداشت, انسان ها آنها را, به خاطر چهره و ویژگی هایشان, وینگرسان می خواندند! کسی چه می داند؟ افسانه ها می گویند وینگر ها,در بالای ابرها زندگی می کنند,جایی که از دید انسان ها پنهان باشند,شب ها بیدار می شوند و به دنبال طعمه میگردند! مواظب باش تا طعمه ی بعدی, تو نباشی...! :این ففیک دارای,صحنه های خشن,دنیای ماورا,اسمات,قتل و مرگ,و شاید برای برخی ترسناک,می باشد!! ----{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}<°{~ #1_fanfiction #1_killer #1_gaylove #1_horror #1_Ziam #1_Liampayne #2_Zaynmalik
پرسه در نیمه شب by fiction_crystal
fiction_crystal
  • WpView
    Reads 103,828
  • WpVote
    Votes 11,062
  • WpPart
    Parts 33
بدن زخمی و خونی گائون که مقابل یوهان روی زمین افتاده و از درد به خودش می‌پیچید، صحنه‌ای بود که مرد تا آخر عمرش دیگه نمی‌خواست شاهدش باشه. اگه یکی از همین دعواها گائون رو برای همیشه ازش می‌گرفت... یوهان دستش رو دور کتف گائون حلقه کرد و بدنش رو درون آغوشش کشید. با صدای آروم و گرفته‌ای به حرف اومد: «اگه قراره مثل گذشته به خودت آسیب بزنی و به هیچی اهمیت ندی... پس حضورم توی زندگی چه معنی‌ای می‌ده...؟» ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ⋆⋅☆⋅⋆ ── ژانر: عاشقانه، بی‌ال، انگست، اسمات کاپل: کانگ یوهان و کیم گائون (فیک از سریال قاضی شیطان / the devil judge) نویسنده: 𝑴𝑨𝑺𝑼𝑴𝄢 ویراستار: ♧Fatemeh داستان فیکشن ربطی به سریال نداره و اگه سریال رو ندیدید، میتونید با خیال راحت بخونید.
dear (عزیز کرده) by im-not-arshyabro
im-not-arshyabro
  • WpView
    Reads 185,271
  • WpVote
    Votes 19,904
  • WpPart
    Parts 24
اسم:dear (عزیز کرده) تمام شده✓ ژانر:امگاورس٫امپرگ٫تاریخی٫اسمات ، علمی تخیلی... کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:یونمین خلاصه: خاندان جئون معتقدن که امگا ها سفیدیه دنیا هستند همه ی مردم چوسان باور داشتن که هر امگایی که خون جئون ها را داشته باشه پاک ترین و زیبا ترین امگاست تا اینکه یه فردِ چینی که سفیر پادشاهیه چین بود تو بازار چشمش به امگایی زیبا روی و با ظرافت میخوره سفیر چینی اون امگای بی گناه رو به زور با خودش تا گیشا خانه میکشه و اونجا بهش تجاوز میکنه اون امگا که از خاندان جئون بود روز بعدش خودش رو با تیکه ای پارچه از سقف اتاقه گیشا خانه آویزون میکنه و خود کشی میکنه و بعد از اون تا چند صد سال بعد خاندان جئون امگایی از خون خود نداشتن و فکر میکردن که از طرف الهه ی ماه نفرین شدن و با ورود جونگکوک کوچولوی ما این نفرین شکسته شد. روز های اپ:تمام شده این فیک خیلی گوگولی مگولی و سافت و بی دردسره و روزمرست پارت هاش هم احتمالا کم باشن 🎀ورژن کوکوی توی همین اکانت با همین اسم🎀
Stop Rewind Play | Vkook | mini fic by Moonlike_Rmy
Moonlike_Rmy
  • WpView
    Reads 90,655
  • WpVote
    Votes 12,043
  • WpPart
    Parts 6
خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike_Rmy چنل تلگرامی: @V_kooki
Humiliate Me | تحقير by misterallenwrites
misterallenwrites
  • WpView
    Reads 47,077
  • WpVote
    Votes 632
  • WpPart
    Parts 38
با هر ضربه‌ای که به پشتم میزد و بی‌رحمانه اسپنکم می‌کرد ، مقاومتم رو بیشتر میکردم که کمتر بلرزم. درست مثل یه خواب عجیب و غریب که آدم یکهو به خودش میاد و میبینه وسطِ خوابه ، بی‌حرکت تسلیم شرایط شده بودم. زانوهای سفتش رو زیر شکمم احساس میکردم ؛ پاهام به شدت تیر میکشید و مطمئن بودم که باسنم کاملا سرخ شده ، شاید هم کبود و سیاه شده بود چون دردش داشت غیرقابل تحمل میشد.
دبل دوبل by femdom_story
femdom_story
  • WpView
    Reads 21,140
  • WpVote
    Votes 365
  • WpPart
    Parts 10
این مجموعه روایات تجربه ی واقعی من برای دو میسترس همزمان میباشد داستان ها در دو فصل و اسامی تغییر یافته اند. فصل اول از داستان برمیگرده به سال 98 و دومین فصل هم 99 کرونایی.
Sinful love |kookv| by land_of_kookv
land_of_kookv
  • WpView
    Reads 189,856
  • WpVote
    Votes 14,975
  • WpPart
    Parts 39
تهیونگ با شکمی برامده کنار جیمین نشست و شروع به گریه کرد جیمین دلداریش داد -نگران نباش تهیونگ. خودم درستش میکنم جونگکوک باید بچشو قبول کنه باید پای کثافت کاریش بمونه Name: Sinful love Chanel: Kookvmoment Couples: Kookv, Yoonmin Writer: Maedeh وضعیت: فصل اول اتمام یافته، فصل دوم در حال اپ
-3101- | Vkook | Completed  by V_kookiFic
V_kookiFic
  • WpView
    Reads 130,643
  • WpVote
    Votes 17,932
  • WpPart
    Parts 20
خلاصه: تهیونگ یک نظامیه و توی ارتش کار میکنه و چند سالی هست که با دوست پسرش جونگکوک یک زندگی ساده ولی پر از استرس رو میگذرونن! چون دوست پسرش هر بار که اون به ماموریت میره روز و شبش رو با استرس و دلهره میگذرونه... -3101- Wr: @Moonlike_Rmy Main Couple: Vkook Genre: Angst. Romance. Drama. Imaginary
Murder In Itaewon  by byunmihee
byunmihee
  • WpView
    Reads 11,965
  • WpVote
    Votes 2,671
  • WpPart
    Parts 17
❦𝐒𝐮𝐦𝐦𝐚𝐫𝐲: بیون بکهیون، همسر بازیگر پارک چانیول و طراح‌ مد معروف گذشته‌ی تلخ و پر از خشونتش رو با مرهم بوسه‌های مردش فراموش کرده. زندگی قبلی و پر دردش که بی‌شباهت به یک کابوس نبوده رو پشت سر گذاشته و با قدرت عشق احیا شده؛ اما چی‌ میشه اگه گذشته روی زندگیش سایه بندازه و بعد کم‌کم خورشید کلا ناپدید بشه؟ ❦𝐠𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐓𝐫𝐚𝐠𝐞𝐝𝐲, 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐒𝐞𝐥𝐟-𝐇𝐚𝐫𝐦, 𝐏𝐬𝐲𝐜𝐡𝐨𝐥𝐨𝐠𝐲 ❦𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐜𝐡𝐚𝐧𝐛𝐚𝐞𝐤, 𝐤𝐫𝐢𝐬𝐡𝐨 ❦𝐀𝐭𝐭𝐞𝐧𝐭𝐢𝐨𝐧: این مینی فیک به شدت تراژدیه، توش از صحنه‌هایی حرف گفته شده که شاید خوشایند نباشه و دارای بار احساسی غمگین و شدیدیه. اگر تحمل ندارید، شروع نکنید. Published In December 29, 22