84 stories
𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 229,783
  • WpVote
    Votes 33,452
  • WpPart
    Parts 23
[Completed] کیم تهیونگ سه مشکل اصلی توی زندگیش داشت. اول این که دو تا قاتل سریالی داشت که باید گیر می انداخت. دوم، یه استاکر لعنتی داشت. سومین مشکل این بود که شک می کرد رئیس جئون جونگ کوک دلیل هر دو مشکل باشه. ------------ [- نظرت راجب یه قهوه چیه؟ مرد رو به روش با خوش اخلاقی پرسید و تهیونگ لب هاشو محکم به هم فشرد. - واقعا دوست داشتم قبول کنم، ولی متاسفانه یه شرایطی دارم که نمیشه. اخمای مرد در هم پیچید و با ناراحتی واضحی پرسید: - چه شرایطی؟ سنگینی دست گرمی که روی کمر تهیونگ نشست انقدری بود که تکون آرومی خورد. جونگ کوک با لبخندی که با چشم های سرد و بی روحش تضاد داشتند گفت: - متاسفانه کارآگاه کیم یه استاکر داره. یه استاکر دیوونه، تا اونجایی که شنیدم. می دونی که چی می گم؟ از اونا که آدم ها رو بخاطر دست زدن به معشوقه اشون تیکه تیکه می کنن. به آرومی. با درد. بعد تک خنده ای زد و گره انگشت هاش دور کمر تهیونگ محکم شدند. - مگه نه کارآگاه؟ تهیونگ حتی مکث هم نکرد، فقط در حالی که تند سر تکون می داد با لحن بدبختی گفت: - د..درسته. یه روانی واقعیه.] 𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘖𝘖𝘒𝘝, 𝘯𝘢𝘮𝘫𝘪𝘯 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘔𝘢𝘧𝘪𝘢, 𝘊𝘳𝘪𝘮𝘦, 𝘛𝘩𝘳𝘪𝘭𝘭𝘦𝘳, 𝘚𝘮𝘶𝘵🔞 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫DO NOT COPY THIS WORK🚫
Love in nyc by camomile_13
camomile_13
  • WpView
    Reads 158,360
  • WpVote
    Votes 17,963
  • WpPart
    Parts 31
خلاصه : تهیونگ امگایی که برای کارشناسی بورسیه دانشگاه هنر نیویورک رو می‌گیره و با هوسوک و رزیتا و جونگکوک همخونه میشه ... البته که زندگی در کنار جونگکوک براش بدون دغدغه نخواهد بود چون هردو دچار عشقی میشن که ازش فرارین .... بخشی از داستان : دیگه نمی‌تونست جلوی احساساتش رو بگیره! انگار تک تک سلول‌های وجودش، از بی‌رحمی اون فرشته‌ی شکلاتی به درد اومده بود. چشمای قرمز و اشک‌آلودش رو به موجودی که، هر پلک زدنش قلبش رو زیر و رو می‌کرد، دوخت. با دیدن چشمان اشکی تنها عشق زندگیش، حالش ویرون تر شد. دستای لرزونش رو به صورتش کشید تا شاید آروم بشه. با صدای گرفته و بمش گفت: -من نمی‌دونم تو از من، توی تصوراتت چه هیولایی ساختی شکلات؛ اما من بدون تو خوب بودم. بی‌قراریش بیشتر شد و فریاد کشید: -من بدون عشق تو بهتر از این ها بودم. تو منو عاشق خودت کردی و باید مسئولیتش رو قبول کنی...! ____________ کاپل اصلی :کوکوی کاپل های فرعی :هوسوک_رزیتا/نامجین / سیکرت کاپل ژانر: امگاورس، کمدی، عاشقانه، درام داستان بیشتر محوره کوکوی میچرخه و برای کاپل دیگه ای این فیک رو شروع نکنید #kookv#کوکوی#bts
"upside down👥️" by lonely6104
lonely6104
  • WpView
    Reads 13,929
  • WpVote
    Votes 1,713
  • WpPart
    Parts 24
"upside down" Writer:"Lony" Couple:"Soojun" Genre:"Romance"Smut"Dram"Angest" "از با من دوست میشی تا من یه نفرو دوبار نمیکنم🖤"
"LOTE🥀" by lonely6104
lonely6104
  • WpView
    Reads 14,705
  • WpVote
    Votes 2,464
  • WpPart
    Parts 25
"LOTE" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin_Chanbaek" Genre:"Romance"Smut"School Life" "سوبین از روز اول دانشگاه به هر سمتی که خواهر و برادر چوی میرن نگاه میکنه و این رفتارهاش باعث میشه که شایعه ای توی دانشگاه بپیچه و اونم اینه که:چوی سوبین روی چوی یون جین کراشه. ولی انگار هیچکس به چشمای سوبین اونقدری دقت نکرده که ببینه اون پسر به برادر اون دختر نگاه میکنه."
the nepenthe by lilyblue92
lilyblue92
  • WpView
    Reads 64,107
  • WpVote
    Votes 19,345
  • WpPart
    Parts 47
Complete در فضای خفقان‌آور و پرالتهاب قرن 20 میلادی، ورود یک فرمانده‌ی جدید به پایگاه مرکزی، همه‌ چیز رو ترسناک‌تر و حتی تاریک‌تر می‌کرد. بیون بکهیون، فرمانده‌ی دست‌نشانده ژاپنی‌ها که شایعات عجیب‌ و غریب راجع‌بهش، حتی زودتر از خودش به پایگاه رسیده بود. آیا سرجوخه پارک با وجود روحیه‌ی وطن‌ پرستیش، می‌تونه به فرمانده بیون مرموز اعتماد کنه؟... writer: lilyblue chanbaek/beakyeol romance/angst/Historical story/smut
Blossom🌷 by Kietacho
Kietacho
  • WpView
    Reads 10,380
  • WpVote
    Votes 2,288
  • WpPart
    Parts 27
Name: Blossom Main Couple: Sekai, Chanbaek Side Couple: Chankai Gener: Omegaverse, Smut, Supernatural, Thriller Writer: Natalia ‌ «شکوفه؛ حسی مانند تولّد دوباره!»
𝗥𝘂𝗻𝗮𝘄𝗮𝘆 𝗕𝗿𝗶𝗱𝗲 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 873,292
  • WpVote
    Votes 109,101
  • WpPart
    Parts 32
[Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی پرسید و قدم های آرومشو به سمت تهیونگ برداشت. - گذاشتی امگای منو مارک کنه؟ با نیشخند زهرآگینی پرسید و تهیونگ درحالی که لبشو می گزید با استرس دستشو روی گردنش گذاشت تا مارک کمرنگش رو پنهان ‌کنه. این جونگ کوک رو حتی بیشتر عصبی کرد. - حالا چیکارت کنم؟ یا نه... چطوری بکنم؟]- 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕, 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐒𝐦𝐮𝐭, 𝐌𝐩𝐞𝐫𝐠, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,+𝟏𝟖 "روز آپ: دوشنبه ها" 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫
For the Baby(Namjin) by armyyon
armyyon
  • WpView
    Reads 139,205
  • WpVote
    Votes 18,695
  • WpPart
    Parts 32
کاپل اصلی: نامجین کاپل فرعی: سپ«ورس» خلاصه: نامجون پسر رئیس جمهوره کره، توسط پدرش تهدید میشه که اگر با دختر نخست وزیر ازدواج نکنه و یا صاحب وارث نشه، تمام زحمات نامجون رو به باد میده و نامجونی که خودش شرکتش رو بالا کشیده رو نابود میکنه، نامجون دنبال رحم اجاره ای میگرده که یه شب... ژانر: عاشقانه، اسمات، انگست، امپرگ Start:01/03/28 End: 01/06/25 Ranking: امپرگ🥇 انگست🥇 🥇Mpreg 🥇Btsfanfic 🥇Namjoon 🥇Seokjin 🥇 Persian 🥇Kimseokjin 🥇 Suga 🥇JHope 🥇 Sope 🥇FanFiction 🥇Fiction 🥈Namjin وضعیت: اتمام یافته🌚 نویسنده: DESA🖤
[Completed] •⊱ 'No' Is Not an Option ⊰• (ChanBaek) Persian Translation by EXOPerFic
EXOPerFic
  • WpView
    Reads 23,198
  • WpVote
    Votes 4,370
  • WpPart
    Parts 11
⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅ فن فیکشن ترجمه ای No' Is Not an Option' | 'نه' يه گزينه نيست کاپل: چانبک ژانر: انگست، دراما، رمنس، اسمات، دانشگاهي نویسنده: ParkAnJae مترجم: OhMinA ( @mina__rafiei ) کاور: Elena Salvatore ( @AllAboutBaekhyun ) خلاصه:آموزشگاه مانتن ریج به زمینه ی آموزشی مشهورترین چهره های جامعه معروفه. ولی پارک چانیول هیچوقت نمیخواست یکی از اونا بشه. چیزی که میخواست، پارتیای شبانه، نوشیدنی، دخترا و سكسای بی معنی بود. ولی پدرش اونو توی همچین گودال جهنمی انداخته بود و هیچوقت بخاطرش نمیبخشیدش. ولی اون دانشگاه اونقدرا هم خسته کننده به نظر نمیرسید. نه وقتی که عشق قدیمیش، یکی از استاداش بود. چانیول بازوی استادشو محکمتر گرفت و غرید: -اوه عزیزم، اینجوری بهم پشت نکن. مرد کوچیکتر در حالی که یه ابروشو بالا برده بود، سرشو بالا اورد: -بس کن و یکم فکر کن چانیول. بین ما دوتا، کی اول به اون یکی پشت کرد؟ ⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅
🔗  ℂ𝔸ℙ𝕋𝕀𝕍𝔼 🔗 by Tedy_88
Tedy_88
  • WpView
    Reads 7,751
  • WpVote
    Votes 1,795
  • WpPart
    Parts 10
📚 عنوان: اسیر #Completed 👬کاپل: کایهون 🚨 ژانر: روانشناسی، انگست، رُمنس ✏نویسنده‌ها: تـــدی🐻 و گریـن☘ خلاصه داستان ✍ سهون پسری هجده ساله ست که دو سال بابت اشتباهی در گذشته ش، توی تیمارستان تحت درمانه.. و روزهای بی روح و تکراریش چند ماهیه که به لطف وجود پرستار جذاب جدیدش، کمی رنگ و بوی زندگی گرفته.. آیا این عشقِ تازه جوانه زده میتونه مرحمی بر زخم های کهنه ی سهون باشه...؟! + چ .. چیزی پرسیدی؟... حواسم نبود. _ پرسیدم میشه بدون اینکه خودت انتخاب کنی، هرزه باشی؟