ZiyaHakimi's Reading List
175 stories
بوک های کامل شده تهکوک by myyouart
myyouart
  • WpView
    Reads 206,640
  • WpVote
    Votes 3,027
  • WpPart
    Parts 50
مجموعه جمع آوری شده فیک های کامل شده تهکوک دوستان توجه کنید من نقد نمیکنم قراره اینجا بوک هایی در ژانر های مختلف که از نظر بنده واقعا ارزش خوندن و وقت گذاشتن واسشون رو دارن بهتون معرفی کنم
Hyung Crash | AU by Vk_12300
Vk_12300
  • WpView
    Reads 221,351
  • WpVote
    Votes 28,451
  • WpPart
    Parts 47
روزی روزگاری یه پسر روی هیونگ عزیزش کراش میزنه... و این خیلی خوبه البته تا وقتی که هیونگش دوست دختر نداشته باشه!! اینجاست که همه چی به فنای سگ میره! ولی ایا همیشه قراره اینجوری بمونه؟ شاید اره شایدم نه کی میدونه.. توی اکیپ دوستانه شون کلی اتفاقات پاره کننده میوفته بخونش پشیمون نمیشی ژانر: کمدی، روزمره، عاشقانه، اسمات، یه کوچولو با احتیاط وارد شید شروع: 1404/1/3 پایان:1404/3/17 VK ✨ #1 au #1 jungkook #1 romance #1 taekook #1 bts
ETERNAL LOVE by sadafsj
sadafsj
  • WpView
    Reads 73,379
  • WpVote
    Votes 9,568
  • WpPart
    Parts 52
[ عشق ابدی ] _ تکمیل شده همراه همدیگه کنار همدیگه هم قدم با هم پیش رفتیم ، باهم جفت بودیم ، همه چیز مثل یک زندگی عادی بود برامون ولی قرار نیست همه چی به وفق مرادت باشه ، این رسم زندگیِ در این دنیا فقط صبور بودن و زمان میتونه همه چیز رو درست کنه " جفت حقیقی هیچ وقت شکست نمیخوره ، من بهت قول دادم " °•~ COUPLE : KOOKV , HOPMIN , NAMJIN , HYUNLIX GENRE : angst , smut , comedy , romance
Enigmas Reino Kookv by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 48,701
  • WpVote
    Votes 5,871
  • WpPart
    Parts 6
تهیونگ به مدت هفده‌سال، پرستار وارث نیکولاس کورتز و رهبر آینده‌ی انیگماها بود؛ شهری که هیچ امگا یا بتایی حق نداشت داخلش زندگی کنه. بعداز هفده‌سال تصمیم می‌گیره اونجا رو ترک کنه و به زندگی خودش برسه؛ اما خبر نداره که جئون جونگ‌کوک کله‌شق‌تر از این حرف‌هاست و بهش چنین اجازه‌ای نمی‌ده! به زندگی خودشون برسن؟ برای جئون، زندگیش توی بودن اون امگا خلاصه می‌شد. ‌ ژانر: امگاورس، فلاف، رومنس، اسمات. کاپل: کوکوی.
Mad wolf | kookv by sugamria
sugamria
  • WpView
    Reads 233,193
  • WpVote
    Votes 31,294
  • WpPart
    Parts 41
هیچکس فکرش رو هم نمیکرد بدترین الفای پک جئون ها جفت کیم تهیونگ، وارث سلطتنی ها از اب در بیاد؛ اما وقتی اتفاق افتاد همه میدونستن این داستان به جاهای خوبی نمیرسه. « من مال تو بودم جونگکوک... الان دیگه نیستم » امگا با لحن سردی زمزمه کرد الفا بوسه ای روی دست های کشیده ی پسر گذاشت « اشکالی نداره، من هنوز مال توام هیونگ، تا ابد هم میمونم» ژانر: فانتزی/ امگاورس/ انگست/ رمنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ یونمین/ نامجین
White Rose | kookv by SoulpHilia
SoulpHilia
  • WpView
    Reads 172,606
  • WpVote
    Votes 20,786
  • WpPart
    Parts 35
White Rose | رُز سفید من به دلیل ترسی که از تو داشتم برای قوی‌تر شدن تلاش کردم و به عنوان قوی ترین امگای پک رُز سفید شناخته شدم. ولی این کافی نبود نه تا وقتیکه تو دوباره برگشتی و ترسی که من چندساله در حال فرار کردن و انکار کردن آن هستم دوباره ظاهر شد. ::: - ا-از من دور شو... چشم های جونگکوک در یک لحظه از شیفتگی با برقی از خودخواهی درخشیدند. نگاه گرسنه ای به امگای اسیر شده بین دست هاش انداخت و هیسی کشید. - دور بشم؟ چنگی به باسنش زد وباعث شد از جا بپره. - اونم وقتی اینقدر برام خیس شدی؟ گونه هاش گل انداختن و با لپ های پف کرده و چشم های نمناکش هینی کشید. نگاهی به دور و ورش انداخت و دستش رو روی دهن آلفا گذاشت. - لطفا بس کن. الان یکی میشنوه. ::: ٭ کاپل اصلی : کوکوی، فرعی: یونمین ٭ ژانر : امگاورس/ رمنس/ تاریخی/ انگست/ اسمات 📌 وضعیت آپ : هروقت شرط اپ رسید !
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83
blumer83
  • WpView
    Reads 442,242
  • WpVote
    Votes 43,811
  • WpPart
    Parts 37
"Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer
Dagger Tears |•| اشک خنجر by MyTangerines
MyTangerines
  • WpView
    Reads 5,573
  • WpVote
    Votes 680
  • WpPart
    Parts 37
+یه افسانه قدیمی هست که میگن چهره کسی که توی این زندگی عاشقشیم میشه چهره خودمون تو زندگی بعدی. _پس من خیلی خوشبختم چون قراره تو زندگی بعدیم زیبا ترین آدم روی کره زمین باشم. +از کجا اینو میدونی؟! _چون قراره شکل تو باشم..... ~~~~~~~~~~⁦♡~~~~~~~~~~ •| خنجری غرق در طمع و نفرت سبب مرگ عشق شد .... و عشقی که شد دلیل تولدی دوباره •|دو پرنس از دو قلمرو همسایه با هم ملاقات میکنن. علاقه ای شکل میگیره و موندگار میشه... برایه ابدیت ، برایه چندین و چند بار زندگی •| این داستان در دنیایه کلاسیک حدود سال هایه ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۸ در آلمان شروع میشه و در یک دنیایه مدرن درست در زمانی که ما توش زندگی میکنیم ادامه پیدا میکنه و اوج میگیره... •| اوایل داستان شما از دید دانا کل وارد ماجرا میشید و از دل هر دو کرکتر با خبر و از یه جایی به بعد با دید یکی از شخصیت ها پیش میرید... •| کاپلمون تهکوک ژانرمون رمانتیک و کلاسیک و درام
𝑩𝑼𝑻𝑻𝑬𝑹𝑭𝑳𝒀🦋 •𝚅𝙺𝙾𝙾𝙺/𝙺𝙾𝙾𝙺𝚅• by purplenebo
purplenebo
  • WpView
    Reads 13,066
  • WpVote
    Votes 2,435
  • WpPart
    Parts 50
«باید برسه روزی که دنیا تاریک نباشه! که نوری به رنگ‌ها جون بده، خورشیدی به پروانه‌ اسیر زمین بتابه تا بال‌هاش رو باز کنه و زیبایی خودش رو ببینه. باید برسه روزی که قلب من نه از سر اجبار بلکه به امید زندگی در هوای تو بتپه. عشق؟ علاقه؟ امید؟ دل‌بستگی؟ تو یک حس نابی که کلمات هنوز نتونستند توصیفش کنند...» ... ... ... ~بر اساس داستان واقعی~ ... ... ... نام: پروانه 🦋 نویسنده: نِبو کاپل اصلی:ویکوک/کوکوی ژانر: رمنس، روانشناسی رابطه، روانشناسی جنسی، زندگی نامه، رمنس، انگشت، اسمات و ... وضعیت: در حال آپ روزهای آپ: یکشنبه‌ها
sinner angel [KOOKV] by Evaniyule
Evaniyule
  • WpView
    Reads 56,418
  • WpVote
    Votes 5,087
  • WpPart
    Parts 33
مقدمه: چه اتفاقی برای قلبت میافته وقتی بفهمی پدر و مادرت تورو نمیخان از تو بدشون میاد و برای منفعت خودشون دارن تورو به یه بار میفروشن؟ درسته روحت میشکنه حالا فکر کنید این اتفاق برای تهیونگ داستان ما افتاده لی:ببرینش تهیونگ:چ...چی؟؟...نه خواهش میکنم توروخدا بابا هر کاری بگی واست میکنم مامان برات کلفتی میکنم نزارین ببرنم پدرش نزدیکش میشه و چونشو توی دستش فشار میده:فکر کردی کسی که خودش تورو فرستاده برت میگردونه...جنس خریده شده پس گرفته نمیشود . . . یک ماه بعد جیمین:نشد...پیدا نشد...خسته شدم...دیگه نمیکشم یون . . جانگکوک:اینجا چه خبرهههههه؟ با داد گفت و به دختر و پسری که در حال بوسیدن هم بودن نگاه کرد نارو:اقای جئون خواهش میکنم توضیح میدم بهتون جانگکوک:صد دفعه من به شماهای کوفتی گفتم این کارای کوفتی تر از خودتونو توی شرکت من انجام ندید گفتم یا نگفتم؟ نارو:گفتید قربان گفتید ژانر:اسمات_انگست_ارباب برده ای_امپرگ_کمی کمدی (خیلی کم شاید در حد فقط یه سه چهار خط حرف) وضعیت:در حال اپ روز های اپ:هر موقع نویسنده گشادیشو کنار بزاره و به مغزش فشار بیاره و از اونجایی که گشاده خیلی زیاد شما باید به بزرگی خودتون ببخشیدش امیدوارم خوشتون بیاد حمایتش کنید فیکشن من رو و اسمش رو برای دوستا و هر کسی که دوست دارید بدید تا اون ها