My favorite 💙💚
4 stories
Blue Ice. by XBlueShineX
Blue Ice.
XBlueShineX
  • Reads 47,886
  • Votes 6,560
  • Parts 25
هری خیره توی چشم‌هاش غرید: -‌ هرگز به من دست نزن. نمی‌خوام ببینمت! لویی با صدای خفه‌ای گفت: -‌ من..من نمی‌فهمم... به دیوار تکیه زد تا سقوط نکنه و خودش رو در آغوش گرفت. تنش یخ بسته بود. -‌ چی رو نمی‌فهمی؟ نمی‌خوامت! . . . *Persian Translation *Original Story By: @purpledandeli0n
Strangers[On Hold] by GoldenDream28
Strangers[On Hold]
GoldenDream28
  • Reads 15,230
  • Votes 4,064
  • Parts 32
خلاصه : 4 تا جوون موفق توی عرصه ی مد ... وقتی پاشون به کلاب استرینجرز باز میشه و اتفاق های جدید تو زندگیشون میوفته, ادم های جدیدی وارد زندگیشون میشن ... چی میشه اگه روند زندگی هاشون عوض بشه؟! پ‌ن: اولین بوک بنده. As you wanna know... Couples: Larry (harry_louie) *sharing* Billiana (billie_ariana) Ziam (zayn_liam) What do we have? Hua (harry_dua) Zaylor (zayn_taylor) . . . شروع : ۱ شهریور ۱۴۰۰ Highest rated that I've had : #1 in Billie Eilish #1 in Taylor Swift #1 in Dua Lipa #1 in gxg #1 in boyxboy #1 in Ariana Grande #2 in Louisbott #2 in One direction #3 in Ziam #5 in Louis Tomlinson #6 in Zayn Malik #7 in Larry #7 in Niall Horan #9 in Larry Stylinson #11 in Harrytop #11 in Ziammayne #11 in Lesbian #22 in Liampayne #29 in Fanfiction #35 in Harrystyles
 • Beloved Rival • [L.S] by Cnstylinson
• Beloved Rival • [L.S]
Cnstylinson
  • Reads 87,033
  • Votes 12,338
  • Parts 31
-تو چی از جون من میخوای؟ خسته نشدی از این همه کثافت کاری؟ اونم بخاطر پول ؟ فقط بگو چی از من میخوای و تنهام بزار +خودتو ! • رقیبِ معشوق • -M.Preg- Written by: Cnstylinson
Monster [l.s_z.m] by rayan1998tab
Monster [l.s_z.m]
rayan1998tab
  • Reads 34,309
  • Votes 5,456
  • Parts 21
با تمام توانش ميدويد. هواي سرد رو با صدا داخل شش هاش پمپ ميكردو باعث ميشد گلوش به شدت بسوزه. سكوت شب باعث شده بود صداي جز صداي پاها و نفس هاش نشنوه. نميدونست چه مدته دويده، پاهاش ديگه جوني نداشت و بدنش در حال پاشيدن بود. صداي قلبش رو تو سرش به وضوح ميشنيد، هر لحظه ممكن بود قلب ترسيدش سينه شو بشكافه و بيرون بپره. تو تاريكي پاش به چيزي گير كرد و بدن كوچيكش رو زمين پخش شد. دستش رو زانوي دردناكش گذاشت تاشايد يكم قابل تحمل بشه. صداي نفسهاش تنهاي صداي پيچيده تو زوزه باد سردي بود كه ميوزيد