KuiYangFiction
- Reads 5,054
- Votes 1,149
- Parts 31
ییبو یه نقاش و بچه ی شاد و شوخی که طی یه ماجرایی زندگی گذشته اشو به یاد میاره و همه فکر میکنن دیوونه شده و میفرستنش تیمارستانی که جان دکترشه...
حالا جان بعد دیدن ییبو دقیقا مثل ییبو داره گذشته اشو به یاد میاره...
این داستان در دو بازه زمانی روایت میشه حال و آینده و این دو نفر تو آینده به طرز دردناکی از هم جدا شدن:)
꩜𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Hana
꩜𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : : Angst, Romance
꩜𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : LSFY