#𝐁𝐨𝐨𝐤1 𝐎𝐟 𝐊.𝐓𝐇 𝐅𝐢𝐜𝐬 COMPLETED ✅️ 𝐊𝐈𝐌 𝐓𝐀𝐄𝐇𝐘𝐔𝐍𝐆 × 𝐊𝐈𝐌 𝐘𝐍 𝗛𝗲 𝘀𝗲𝘁 𝗳𝗶𝗿𝗲 𝘁𝗼 𝘁𝗵𝗲 𝘄𝗼𝗿𝗹𝗱 𝗮𝗿𝗼𝘂𝗻𝗱 𝗵𝗶𝗺 𝗯𝘂𝘁 𝗻𝗲𝘃𝗲𝗿 𝗹𝗲𝘁 𝗮 𝗳𝗹𝗮𝗺𝗲 𝘁𝗼𝘂𝗰𝗵 𝗵𝗲𝗿 ⋆⁺₊⋆ ☾ ⋆⁺₊⋆ ☁︎ Y/N stirred in her sleep, the warmth of the night cocooning her in comfort. But then-wetness, warm and deliberate, trailed along the curve of her neck. Her lashes fluttered open, and a shiver coursed through her as she found herself face to face with him. Kim Taehyung. His dark eyes, hooded with desire, bore into hers, possessiveness dripping from every breath he exhaled. The room was silent except for the sound of their breathing "You're getting married tomorrow," he murmured, his lips brushing against her skin. "Shouldn't you let me claim you first...right princess?" A gasp left her lips as his hands, traced on her soft chest. She realized-she was naked. he was also. The heat of his body pressed against hers, his hardened length slipping inside her She should push him away. She should tell him it was too late. But when he pushed himself full inside her, she screamed. His kiss was demanding, desperate, as he stared pounding at the sensitive spot Her fingers tangled in his hair, nails digging into his back as he go more rough, claiming her body. His finger played with her nipple, her back arched with her pleasure moans that pushed him on the edge "Say you're mine," he groaned against her lips, his hips moving mercilessly "I'....ve a...always been yours," she confessed under her desperate cries, surrendering to the fire that had been burning between them for far too long. ______ ⚠️ read at your own risk, because this book will make your standards so high, Just gonna Say that Taehyung is a gem for his woman or Say his princess

~عشق خونین~ جونگ کوک بچه یتیمه ( نه اینکه چون یتیمه مظلوم باشه نه اصلا چون لقبش استاد ریدن به بقیس) و گیر یه خون‌آشام به اسم کیم تهیونگ میوفته ** ؟ :هر شب... به این صدا گوش کنی که داره التماس میکنه که توش اروم تر بکوبی... اهههه. اه ا-اروم تر... ددی. اههه. هر شب... ** ؟ : فکر نمی‌کنم ما باهم نسبت خاصی داشته باشیم آقای کیم؟! ** ؟ : کوک... پدر و مادرت به قتل رسیدن ** ؟ : اگه یک بار دیگه دستت به جونگ کوک من بخوره آخرین باری میشه که دست داری ** ؟ : جیمین!!! ** ؟ :نه... نه اون زندس!! اون نمرده!! نمیتونه بمیره!! اجازه نداره!! ** ؟: چرا تنهام گذاشتی... ~Vkook~ طنز - اسمات - تخیلی - ومپایر -...... کاپل = تهکوک _ یونمین _نامجین_چانبک روز های اپ : پنجشنبه هر هفته

من زنده ام تا مبارزه کنم. نه برای خودم، نه برای خانواده ام... بلکه برای کشورم. هیچ چیزی جلومو نمیتونه بگیره حتی اگه اون یک چیز تو باشی! _____________________________________________________ موضوع: این اتفاق از ژوئن سال ۱۹۵۰ آغاز شده ؛ درست زمانیکه جنگ جهانی دوم آغاز شد و هر کسی برای زنده موندن ، به زندگی کسی دیگری خاتمه میداد. _____________________________________________________ کاپل اصلی: کوکگی .... یونگی: باتم جونگکوک: تاپ کاپل فرعی: ؟؟؟ ژانر:زندگی روزمره_تاریخی-رمنس_درام_خشن_اسمات نویسنده: mike.zizi🐾 زمان‌ پارت: به اتمام رسیده (تذکر): برای کسایی که با قسمت (اسمات) میونه خوبی ندارن قبل شروع و بعد پایان اسمات علامت 🔞 رو براتون میزارم؛ پس با خیال راحت بخونین.

[Completed] خلاصه: جونگ‌کوک، معروف‌ترین دونده‌ی دانشگاه به‌خاطر تهیونگ از خیلی چیزهای زندگیش دست می‌کشه؛ اما آیا اون فقط یه دانشجوی ساده با گذشته‌ی نرماله؟ •وضعیت: تکمیل‌شده •کوکوی ایو •رمنس، ورزشی، انگست، اسمات Wr: Hb

صحنه ی روبه روش نورانی بود یا در واقع فرد روبه روش نورانی بود. بیشتر از همیشه. موهای مشکیش به دقت و با لطافت در موج هایی روان استایل داده شده بودن. یک تاج گل برگ آبی و سفید با مروارید های ریزش در بینشون، دور تا دور سرش رو گرفته بود. و یک تور که به پشتش آویزون بود و تا کمرش میومد. یا.. جونگکوک از راه سخت تر میفهمه که تماشا کردن ازدواج عشق زندگیت با بهترین دوستت هیچ وقت راحت نبوده.

Couple: Kookv Genre: Omegaverse-Mpreg-Smut-Angst -خودت گفتی من در حدی نیستم که تو آلفام باشی! اذیتم کردی..بدون اینکه کاری کرده باشم هزاربار تحقیرم کردی..من حتی اسم تورو هم نمیدونستم اما جوری باهام رفتار کردی که انگار دلیل تموم بدبختیات منم.. +تو هیچوقت نمیتونی اون روزا رو فراموش کنی، نه؟ تهیونگ امگا 18 ساله که برای نجات زندگی خواهرش مجبور به تن دادن به ازدواج با آلفا 25 ساله میشه؛ اما اگه آینده‌اش رو میدید دوباره حاضر به این فداکاری میشد؟

[پایان یافته] دنیایی ساخته شده بر روی تاریکی و خون! درست لحظه‌ای که قانون تبدیل شد به ابزاری قدرتمند در دست ثروتمندان، قانون‌شکنی به نام عدالت شناخته شد. "_ درخواست من مرگ خانوادمه! _ درخواست شما با موفقیت ثبت شد جناب مشتری." Genre : Romantic , Action , dark couple : kookv , Yoonmin , Namjin

"کِرنسیا،یک کلمه اسپانیایی‌ست که به معنای مکان امن است! یعنی هرجایی که احساس امنیت داری! مثل گوشه ای از اتاق یا بغل کسی که دوسش داری! هرجای دنجی که احساس آرامش و امنیت میکنی!" آلفا جئون جونگ‌کوک و امگا کیم تهیونگ پسرخاله هایی که از هم دل خوشی ندارن! و اونا به اصرار خانواده هاشون قراره جفت هم بشن! اما اونا میتونن باهم کنار بیان و جفت هم بشن؟ "بهتره فاصله اتو حفظ کنی!" نیشخندی زد و گفت: "من وظیفمه مراقبت باشم توله!" "اوه پس اینم وظیفته که کونمو لمس کنی؟!" 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 𝐒𝐢𝐝𝐞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐒𝐨𝐩𝐞,𝐉𝐞𝐧𝐬𝐨 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠 𝐅𝐢𝐧𝐢𝐬𝐡𝐞𝐝✓ 𝐁𝐲:𝐓𝐡-𝐑𝐚𝐯𝐞𝐧

کیم تهیونگ، دانشجوی هنری که بعد از تحصیل، تو سالن تتو‌کاری شروع به کار می‌کنه. و حالا جئون جونگکوک، بیزینس مَنی که هربار برای تمدید تتو‌های بدنش پیشِ تهیونگ می‌ره! ......................................................................................... کاپل: کوکوی مینی کمیک Cɾ:Akedavr