Bestone
12 stories
The lost dreams by sunflower_ir
sunflower_ir
  • WpView
    Reads 27,643
  • WpVote
    Votes 2,934
  • WpPart
    Parts 32
_ ازم فاصله بگیر جئون جونگکوک..نمیخوام دلم رو به کسی ببازم که ازش میترسم! چشمهای تو، توی خاطراتِ بد من هستن و من این خاطرات رو نمیتونم به یاد بیارم... . . . کاپل: دختر و پسری
🦋the silent cry of love🦋 by iii_bts
iii_bts
  • WpView
    Reads 30,719
  • WpVote
    Votes 3,203
  • WpPart
    Parts 31
__completed__ من فریاد کشیدم... فریاد کشیدم اما... یه فریاد خاموش... فریاد من به گوش هیچ کس نرسید... نه تو و نه هیچ کس دیگه... فریاد من خاموش بود... تو نمی شنوی... هیچ وقت نمی شنیدی... البته حق داری، بین من و تو به اندازه ی یه دنیا فاصله ست، تو... پارک جیمین! تو اینو هم نمی خونی، چون مهم نیست برات اما... من فریاد کشیدم... فریاد کشیدمو نشنیدی... میدونم که چه باشمو چه نباشم حال تو خوبه، خندیدنتو کنارش دیدم... همیشه بخند باشه؟ این دخترِ لال دیگه نمیمونه تا خجالت بکشی... کنار اون خوشبخت باش... تو صدای اونو می‌شنوی، زمزمه هاشو هم می شنوی... برعکس فریادای من... اما پارک جیمین! این فریادِ خاموش... فریادِ خاموشِ عشق بود... The silent cry of love یا همون فریاد خاموش عشق(: ____________________ مشخصات فیک: ژانر:عاشقانه ، درام ، مافیایی کارکتر ها: پارک جیمین، هان جه هی و ... وضعیت:کامل شده نویسنده: iii_bts
𝖌𝖗𝖊𝖘𝖊𝖆𝖑𝖆 by FK_Spoiler
FK_Spoiler
  • WpView
    Reads 54,805
  • WpVote
    Votes 7,235
  • WpPart
    Parts 40
و آخرین صدایی که به گوش رسید متعلق به پیرزنی بود که گفت: سرنوشت همیشه کار خودش رو می‌کنه و شما دوتا وقتی کنار هم قرار بگیرید مرگ خیلی ها رو رقم می‌زنید پس هرگز حتی یک قدم هم به سمت این مرد بر ندار... ↝ʙᴏʏ×ɢɪʀʟ ↝ɢᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍᴀ, ᴍʏꜱᴛᴇʀʏ, ꜱᴍᴜᴛ, ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ #full ↜وضعیت: پایان یافته ⭒2021/06/05 ⟬ #ᴋ ⟭
STRAWBERRIES & CIGARETTES | BANG CHAN by judiishere
judiishere
  • WpView
    Reads 19,413
  • WpVote
    Votes 2,906
  • WpPart
    Parts 36
"هی! می‌دونستی یه نظریه میگه که ما قبل از اینکه بوجود بیایم ذره هستیم؟ " گوله های برف روی صورتم میریختن اما من حسشون نمی‌کردم چون داشتم از درون میسوختم "یعنی چی؟" کریس غلتید و بدنشو به بدنم نزدیک تر کرد "فکرشو بکن.من و تو،همه ی آدم های این سیاره،هممون ذره بودیم.حتی کوچیکتر از الکترون ها.حتی کوچکتر از این کریستال های شیش ضلعیِ برف که روی گونه هامون میریزن." "تو واقعا بهش باور داری،کریستوفر؟" "نمی‌دونم هانا.اما چیزی که ازش مطمئنم اینه که توی این لحظه،من،تو،هردومون ممکنه در مقایسه با این کهکشانی که توش هستیم از ذره هم کوچیکتر باشیم اما وقتی به هم نگاه میکنیم،کهکشانمون رو توی چشمای همدیگه می‌بینیم.کهکشانی که فقط ما دوتا ازش خبر داریم. "
Fly To You  by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 26,944
  • WpVote
    Votes 3,328
  • WpPart
    Parts 11
•|اتمام یافته|• کیم تهیونگ، ستاره‌ی جهانی BTS, در پروازش به نیویورک دچار سانحه‌ی هوایی می‌شه اما وقتی چشم باز می‌کنه می‌بینه زندگیش کاملا عوض شده و اون الان فقط یه گلخونه دار ساده‌ست که یک سال و نیمه ازدواج کرده و یه پسر ۸ ماهه داره! چه اتفاقی برای زندگی قبلی کیم تهیونگ افتاده؟ قراره با این زندگی جدید و عجیبش چی‌کار کنه؟ برای فهمیدنش، مینی فیک "پرواز به سوی تو" رو دنبال کنید... کاراکتر اصلی: تهیونگ، آیرین. ژانر: عاشقانه، سورئال، فلاف به قلم ایوا🍃
𝑹𝒆𝒓𝒘𝒊𝒕𝒆 𝑻𝒉𝒆 𝑺𝒕𝑎𝒓𝒔 | JJK [Completed]  by sam_hanoul
sam_hanoul
  • WpView
    Reads 2,640
  • WpVote
    Votes 317
  • WpPart
    Parts 4
#multishot زمانی که روی سکوی پرش ایستادی و همه ی تماشاچی ها نگاهت میکنن، چشمامو میبندم و فکر میکنم بجای همه ی اون تماشاچی ها ستاره هایی نشستن که میتونم به دست خودم باز نویسی شون کنم.... #boyxgirl #IU #JK [پایان یافته]
Hold Me Tight [ One Shot ] by MKookie3
MKookie3
  • WpView
    Reads 2,646
  • WpVote
    Votes 193
  • WpPart
    Parts 1
بغلم کن... جوری که هیچوقت فراموش نکنم.. مثل روز اول.. مثل حس روز اولت... بغلم کن... همین حالا.. جوری که مطمئن شم دوباره کنارمی!
🦋بابایی دوستت دارم💕✨ by enginrahmapar
enginrahmapar
  • WpView
    Reads 11,730
  • WpVote
    Votes 878
  • WpPart
    Parts 10
«تهیونگ فقط بخاطر تو بچه من دچار مشکل شد متاسفم من دیگه نمیخوامت از زندگیمون برو بیرون» تعداد پارت:۱۰🌻 نوع داستان:دختر پسری✨ شخصیت اصلی:تهیونگ💜 ژانر:درام-اسمات-عاشقانه💕 وضعیت:کامل شده🦋
᭝‌ 𝐃𝐚𝐝𝐝𝐲 by Aristya_1016
Aristya_1016
  • WpView
    Reads 25,534
  • WpVote
    Votes 2,898
  • WpPart
    Parts 16
،، وضعیت: پایان یافته 𓏲 ⤎ کیم تهیونگ مرد موفقی که توی هیچ چیز شکست نمی‌خورد و نمونه کامل یک انسان کامل بود، تنها توی یک چیز شکست خورده بود. خانواده! بعد از مرگ تنها همسر و معشوقش، مجبور بود دخترش کیم مینی، که مسئول مرگ مادرش بود رو بزرگ کنه. بچه‌ای سیزده ساله که تنها در طلب خواستن مهر پدری بود که بهش بی‌توجهی می‌کرد. اما با ورود به چهارده سالگی و پارک جیمینی که توی مدرسه باهاش آشنا شد، اوضاع رو خیلی جالب‌تر می‌کرد! ⋅───╼─╾───⋅ - تا حالا شده یک بار بغلت کنم؟ تاحالا شده سرت رو نوازش کنم؟ اصلا تاحالا شده تو رو "دخترم" صدا بزنم؟! خودش جواب همه این‌ها رو می‌دونست. جواب همه این سوال‌های بی‌رحمانه و شرم‌آور یک "نه" بزرگ بود! - تو فقط خون منو توی رگ‌هات داری ولی هیچوقت توجه پدرانه منو نداشتی و نخواهی داشت! ᝰ Couple: ⤷ Kim Minnie x Park Jimin ⤷ Kim Taehyung x Park Soo yi ᝰ Genre: ⤷ Romance ⤷ Angst ⤷ Dram ⤷ School Life
Don't judge me by SARAH_4804
SARAH_4804
  • WpView
    Reads 875
  • WpVote
    Votes 99
  • WpPart
    Parts 1
دمه گوشم با صدایی عصبی و سرشار از حرص گفت: -چرا اون ؟ چون خوشتیپ تره ؟ خوش قیافه تره ؟ یا شایدم چون اولین ایدل سال معرفی شد جای منو تو قلبت گرفت ؟ حریصانه کمر باریکمو فشرد که باعث ‌شد اخه خفه ای از گلوم خارج بشه. ادامه داد: -اها....یا شایدم لمسای اون برات جذاب تره ؟ جمله ی اخرش کاسه ی صبرمو لبریز کرد.هلش دادم که ازم فاصله گرفت. دیگه کنترلی رو حرفایی که به بی پرواترین شکل ممکن از دهنم خارج میشد نداشتم: ......