Omegavers~~
3 stories
Dance On My Broken Wings by ViolinistFICTION
ViolinistFICTION
  • WpView
    Reads 46,991
  • WpVote
    Votes 12,557
  • WpPart
    Parts 42
↳🌿 Genres໑ ↲ امگاورس ~ درام ~ انگست ↳🍏 Couples໑ ↲ هونهان ~ چانبک ↳🌿 Up Situation໑ ↲ چهارشنبه ↳ 🍏Summary این یه ماجراجویی ...شبیه قدم زدن توی جنگل سبز و پیدا کردن درخت سیبی که بلوط های تازه به شاخه های خشکیده اش بوسه میزنند یه ماجراجویی توی دل اقیانوسی که صدف هاش جای مروارید سیاه ، شکوفه های پرتقال دارند . امپراطوری وانگ حالا دست لوهان ... پسری که قرار بود یه امگای نحس باشه . یه روزی همه تحقیرش میکردند و نفرت انگیز صداش میزدند ولی امروز اون کسی بود که وارث بعدی این امپراطوری ... اون برای اینکه یه آلفا بشه ... بال هاش رو شکسته بود . 🍊 #Fic #Ongoing 🍊 ⟝ Writer 🦊Bluesfox ⟝ TL Channel ☄️ @Violinist_Fictions
𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐍𝐨𝐛𝐨𝐝𝐲 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 16,837
  • WpVote
    Votes 4,625
  • WpPart
    Parts 23
•عنوان | مثل هیچکس •کاپل | سکای/کایهون •ژانر | فانتزی [اُمگاورس]، رُمنس، انگست، اسمات •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا •خلاصه توی دنیایی که امگاها ناگزیر به اطاعتن، سرکشی یک نقص محسوب می‌شه! توی دنیایی که آلفا‌ها به تسلطشون مغرورن، همدلی یک ضعف محسوب می‌شه! زمانی که تفاوت یک جرمه و بهاش باید پرداخت بشه، جایی که واژه‌ها و صفت‌ها بی‌رحمانه روح و جسم رو به زنجیر می‌کشن، تقابل یک سرکشی با یک همدلی، دنیای جدیدی خلق می‌کنه! دنیایی که می‌تونی خودت باشی؛ مثل هیچکس!
𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 by Haratahug
Haratahug
  • WpView
    Reads 74,987
  • WpVote
    Votes 21,118
  • WpPart
    Parts 65
•عنوان | الماس سلطنتی •کاپل‌های اصلی | کایهون، چانبک •کاپل‌های فرعی | کریسهو، [؟؟!!] •ژانر | فانتزی [اُمگاورس، ومپایر]، رُمنس، انگست، اسمات، امپرگ •تایم آپ | •نویسنده | haratahug/هارا •خلاصه: بین فشار جنگ و تاریکی کینه، کودکی متولد شد! جنگی که با پیشگویی تولدش شکل گرفت! عده‌ای معتقد بودن چیزی که از سیاهی زاده شده، دنیا رو به سیاهی می‌کشه! عده‌ای درخشش نهاییش رو می‌دیدن. نوری که از دل تاریکی‌ها می‌تابه! عده‌ای حریصانه برای به دست آوردنش می‌جنگیندن؛ برای کسب درخشش و تاریکیش! اما همه روی یک چیز اتفاق نظر داشتن: ارزشمندی و قدرتش! برای بقای خون، خون‌ها ریخته شد؛ خونی برای محافظت، خونی برای تصاحب! مخفی شده زیر پوسته‌ی سایه‌ها، زاده‌ی سیاهی‌ها، شکننده‌ی تاریکی‌ها؛ یک الماس متولد شد! الماسی تراش خورده و صیقل داده شده؛ سخت و صبور! مقاوم، غیرقابل نفوذ و زندگی بخش! تیز، بُرَنده و کُشَنده! درخششی جاذب، چشمگیر و شکننده! الماسی لایق تاجِ سلطنت!