H.L<3
126 stories
𝐓𝐡𝐞 𝐒𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 𝐨𝐟 𝐋𝐨𝐧𝐝𝐨𝐧|𝐋.𝐒 by KimiKimiii5
KimiKimiii5
  • WpView
    Reads 11,749
  • WpVote
    Votes 2,700
  • WpPart
    Parts 33
_مرد پلیس، قدم هاش رو تند کرد تا به اتاق 128 برسه باید می فهمید چه بلایی سر پسری که بیهوش روی تخت بیمارستان افتاده، اومده.. لویی تاملینسون جوان توی اولین روز انتقالش به لندن درگیر پرونده ای شده بود که نمی دونست قراره زندگیش رو زیر و رو کنه.. و هری بی خبر از همه جا، توی تن خودش عزا دار بود.. ژانر: عاشقانه | معمایی | جنایی کاپل‌ها: لری ✨، اندکی زیام وضعیت: در حال آپلود شروع: ۱۵/۳/۱۴۰۳ نویسنده: کیمیا 🖤
Kill my mind | L.S by Imstark28
Imstark28
  • WpView
    Reads 1,740
  • WpVote
    Votes 280
  • WpPart
    Parts 9
«شاید حق با تو بود، شاید هیچوقت نباید بهت نزدیک می‌شدم، ولی حالا که نزدیکتم، حتی نمی‌تونم یک قدم ازت دور بشم!» «نمی‌تونی.. یا نمی‌خوای؟» «از اولشم نمی‌خواستم، اما حالا، هم نمی‌خوام، هم نمی‌تونم هیچ‌جا جز کنار تو باشم!»
Grey Disteny  by ChibeniTP
ChibeniTP
  • WpView
    Reads 2,558
  • WpVote
    Votes 560
  • WpPart
    Parts 12
سرنوشت خاکستری او بود و یک کلبه ی کوچک و هزاران آرزو که با هر طلوع آفتاب در باغ گل اطراف، خاک میشد و شب زمانی که گرگ ها زوزه کشان مهتاب نقره ای را ستایش میکردند او در کلبه از پنجره ی کوچکش به باغچه‌ها خیره میشود و شاهد زنده شدن رویاهایش است تنها یک چیز باعث میشود هرروز این کار را بکند آن هم وجدان قوی اش است وجدانی که هیچکس نمی‌تواند حدس بزند چه زمانی میمیرد! 🏅#5 Persian 🏅#1 لری ☞︎︎︎ 𝑳𝒂𝒓𝒓𝒚 , 𝒁𝒊𝒂𝒎 , 𝑵𝒊𝒂𝒍𝒍 ɪɴ ᴇɴɢʟᴀɴᴅ \1800 🇬🇧
lifesaver by 1d_lifestyles__
1d_lifestyles__
  • WpView
    Reads 2,222
  • WpVote
    Votes 188
  • WpPart
    Parts 8
هری استایلز خواننده ی مطرح و موفقی که مدت هاست به خاطر درگیری با اعتیاد به الکل و مواد فراموش شده و لویی تاملینسون مدل موفقی که دیگه مثل قبل محبوب و مطرح نیست توسط یه کمپانی رو به روی هم قرار میگیرن تا توی یه رابطه ی فیک برن 💚🩵
A remedy for a broken heart[L/S][Z/M] by atwshkei
atwshkei
  • WpView
    Reads 29,338
  • WpVote
    Votes 3,360
  • WpPart
    Parts 42
"بوک کامل شده" دارویی برای قلب شکسته........ و زندگی ای تاریک و سرد....... کی میتونه اون دارو باشه؟...... کی میتونه اون زندگی رو تغییر بده؟؟؟....... کی میتونه اون آدم مرده رو زنده کنه؟؟........ کی؟؟......... • • • • • • • • این فف دارای صحنه های:🔞،خشن،قتل،کمی فان و دارک می باشد..... لطفا اگه خوشتون نمیاد نخونین🤝
BloodSport L.S by Larrycupcaks28
Larrycupcaks28
  • WpView
    Reads 7,273
  • WpVote
    Votes 1,234
  • WpPart
    Parts 27
چطوری اینقدر راحت تونست عاشق کسی بشه که از همه بیشتر ازش متنفره!!؟؟ اون فکر کرده کیه؟! چطور میتونه اینجوری اونطرف پیاده رو بِایسته؟! اینقدر جذاب و زیبا! کاری کنه که قلب هری جوری محکم بکوبه که انگار میخواد از سینه ش بیرون بزنه! خدای بزرگ!!! اون از لویی متنفره. دلش میخواد یه مشت محکم بکوبه تو صورتش! ولی مشکل اینجاست که بیشتر از اون دلش میخواد ببوستش! و بین دو گزینه، هری قطعا گزینه ی دوم رو انتخاب میکنه.... قسمت دوم (آنبلیورز)، از نگاهِ هری.... This is not my work. All credits go to "isthatyoularry" on AO3
UnbelieVers L.S by Larrycupcaks28
Larrycupcaks28
  • WpView
    Reads 6,770
  • WpVote
    Votes 747
  • WpPart
    Parts 10
لویی سال آخر دبیرستانه. و تمام تمرکزش روی درس و فوتبالشه تا با موفقیت بتونه از دانشگاه فوتبال "منچستر یونایتد" پذیرش بگیره. با وجود خانواده ای پیچیده ، مشکلاتش و آینده ی نامعلومش، تنها چیزی که فکرشو نمیکرد این بود که بزرگترین دشمنش اینجوری دلش رو بلرزونه! نه!!!! اینکه هری "دشمنِ بامنفعتش" بشه اصلا توی برنامه هاش نبود! لویی و هری قطعا از هم متنفرن، و تنها فوتباله که مهمه... فوتبال همه چیزه.... Not my story... All the rights goes to : Isthatyoularry on AO3
The reddest snowflake[l.s] by louten_28
louten_28
  • WpView
    Reads 1,417
  • WpVote
    Votes 201
  • WpPart
    Parts 7
_دوستت دارم عزیزِ من اما، نمیتونم برای تو خودخواه باشم... آرزو میکردم کاش هیچوقت مجبور نبودی این هارو فراموش کنی دونه برف کوچیک من. A tale of blood, sorrow, and the dream of a heart that still remembers.
Victorian Boy [L.S] by eyasmin
eyasmin
  • WpView
    Reads 7,345
  • WpVote
    Votes 1,773
  • WpPart
    Parts 27
COMPLETED || EDITED VICTORIAN ROMANCE || - هري، دوك باکرهٔ سامرست، چیز زیادي از عشق نمیدونه، درحالي که لويي، دوك زیرك واروئیك، شاید زیادي میدونه. وقتي این دو دوك براي شکار روباه بیلزدیل در یورك دور هم جمع میشن، هري خودش رو توي تخت لويي پیدا میکنه. اما وقتي رازهایي از گذشتهٔ تاریك لويي آشکار میشه، هري میترسه که فقط روباه نیست که شکار شده!. Word Count: 85,000 On AO3 : Audreyhheart - 𝘼𝙡𝙡 𝙧𝙞𝙜𝙝𝙩𝙨 𝙗𝙚𝙡𝙤𝙣𝙜 𝙩𝙤 𝙩𝙝𝙚 𝙤𝙧𝙞𝙜𝙞𝙣𝙖𝙡 𝙖𝙪𝙩𝙝𝙤𝙧 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙞𝙨 𝙨𝙩𝙤𝙧𝙮. 𝙄 𝙙𝙞𝙙𝙣'𝙩 𝙬𝙧𝙞𝙩𝙚 𝙞𝙩 𝙖𝙣𝙙 𝙄'𝙡𝙡 𝙣𝙚𝙫𝙚𝙧 𝙘𝙡𝙖𝙞𝙢 𝙤𝙬𝙣𝙚𝙧𝙨𝙝𝙞𝙥, 𝙗𝙚𝙘𝙖𝙪𝙨𝙚 𝙄 𝙙𝙤𝙣'𝙩 𝙝𝙖𝙫𝙚 𝙥𝙚𝙧𝙢𝙞𝙨𝙨𝙞𝙤𝙣 𝙩𝙤 𝙙𝙤 𝙨𝙤.
Freedom of Sin by atalebymystery
atalebymystery
  • WpView
    Reads 72,533
  • WpVote
    Votes 11,499
  • WpPart
    Parts 51
«آزادی گناه» من یک انسان آزادم! من اجازه دارم تمام قوانین انسانیت رو درهم بشکنم... از مخالفانم بهره‌کشی کنم... هر کس سر راهم بایسته رو بکشم... اعتقاداتی که از نظر خودم غلطه رو نابود کنم... چون من یک انسان آزادم! A Harry Styles Fanfiction