yours_awesomeness
تهیونگ پسری از قشر مرفه جامعه که بخاطر مسائلی که توی داستان پیش میاد از خونه فرار میکنه و در این فرار با فردی بی رحم اشنا میشه و ازش درخواست میکنه تا بهش پناه بده... Ranking 64 #kookv 16 #gey 202 #bdsm
تهیونگ پسری از قشر مرفه جامعه که بخاطر مسائلی که توی داستان پیش میاد از خونه فرار میکنه و در این فرار با فردی بی رحم اشنا میشه و ازش درخواست میکنه تا بهش پناه بده... Ranking 64 #kookv 16 #gey 202 #bdsm
[پرنس || prince]🍻 |COMPLETE| کیم تهیونگ، انترن جوانی که به طرز عجیبی برادرش چند وقتیه ناپدید شده و اون طبق گذشتهای که از برادرش میدونه هر روز به کازینوها و کلابهای سئول سر میزنه تا بتونه ردی ازش پیدا کنه اما یه روز توسط افراد مافیایی دزدیده میشه... برشی از داستان: فصل1📍 _میخوای منو بکشی درسته؟اصلا تو دلیلی برای او...
Couple:kookv Other Couples: chanbaek Gnre:action-romance-dram-fluf -school تهیونگی که برای گرفتن انتقام برادر دوقلوی مظلومش از موقعیت خوبه درس خوندن توی امریکا میگذره و وارد مدرسه سه جونگ میشه...! ☆ "جونگکوک: این سرگرمی جدید جذابه.. ازش خوشم میاد یونگی:بنظرم اصلا به عنوان سرگرمی بهش نگاه نکن اینی که من میبینم کم کم...
فروختن تنش به تکپسر نازپروردهی یاکوزا، آخرین چیزی هم نبود که جونگکوک فکرش رو میکرد! آدمها توی شرایط سخت بدترین تصمیمات رو میگیرن و جونگکوک، زمانی که توی فقر و نداری دستوپنجه نرم میکرد؛ این بهترین کار بهنظر میرسید! _ تو به پول نیاز داری و من به کسی که تختم رو گرم نگهداره، معاملهی خوبی نیست؟ + قبوله، من...
بانیه دروغگو🌺 𝚌𝚘𝚞𝚙𝚕𝚎:𝚔𝚘𝚘𝚔𝚟 𝚐𝚎𝚗𝚛𝚎𝚜: 𝚖𝚊𝚏𝚒𝚊/𝚜𝚌𝚑𝚘𝚘𝚕/𝚑𝚊𝚙𝚙𝚢𝚎𝚗𝚍/𝚖𝚙𝚎𝚛𝚐/𝚜𝚖𝚞𝚝/𝚏𝚕𝚞𝚏/𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎/𝚏𝚘𝚛𝚌𝚎 𝚖𝚊𝚛𝚛𝚒𝚎𝚍/ ..... 𝚠𝚛𝚒𝚝𝚎𝚛: @YukiS_08 start:1400/12/7 finish:1402/1/25 story: جونگکوک پسری که توی مدرسه گوشه گیره و به کسی کاری نداره در کل سرش تو کار خودشه.نفر ا...
"دلیلی برای نگه داشتن رازت نمیبینم، چرا یه دلیل بهم نمیدی ؟" "هر کاری بگی...انجامش میدم" این جمله آخرین ریسمان برای نگه داشتن آبرویش بود. جانگکوک که انگار به جمله دلخواه رسیده بود به آرامی تکیه زد: " راستش فانتزی هات منو کنجکاو کرده..." حرفش را برید ولی اتصال نگاهشان قطع نشد و با صدای بم ادامه داد: "چرا با من انجام...
جونگکوک، جوون ناکامی که با تمامِ وجودش میخواست بالأخره برای اولینبار، در سن ۲۴سالگی سکس رو تجربه بکنه اما نمیدونست که قراره موجودی با موهایِ سفید، بیمقدمه و به عجیبترین حالتِ ممکن، سر از اتاقی که رزرو کرده بود دربیاره و تمام معادلاتش رو بههم بریزه! •••••••••••••••••••••••••••••••••• «توئه عوضی یکدفعه سر و کلهت...
تهیونگ، جین و جیهوپ بخاطر دسته گلی که آب دادند، به بیمارستانی نزدیک مرز شمالی تبعید شدند تا به عنوان تنبیه 6 ماه آینده رو اونجا کار کنند اما توی ناکجاآباد، باید با چه مسائلی سروکله بزنند؟! 🔫🩸💉 Name: Encounter🫂مواجهه Writer: Smokyley ✒️ Main Couple: KookV Side Couples: Yoonmin...
"آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباسهام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخهای لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفهای شده بودی نه؟" جونگکوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "بهخاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و...
_هم اتاقی اجباری_ . . _فردا یه جلسه توی سالن اجتماعات هست، برای اردوی تمرینی. گنگ بهش خیره شدیم که جیمین صداش در اومد. _ولی ما که برنامه ریزیش رو....... نزاشت جیمین حرفشو ادامه بده _قراره تیم فوتبالم بیاد. تیم فوتبال؟؟امکان نداره.....نه بازم اون لعنتی.همه با فهمیدن اینکه تیم فوتبال قراره بیاد به من خیره شدن. دلیلش مشخ...
یه نصیحت میکنم بهت ! هیچ وقت عاشق پدر خونده ات نشو ! مخصوصا اگه اون شخص جئون جونگکوک باشه،کسی که هیچکس جز شهرت و محبوبیت ازش نمیدونه و چیزی از زندگی شخصیش در دسترس عموم قرار نگرفته،البته ایکاش ب عموم ختم میشد،هیچ چیزی از زندگیش در دسترس هیچ کسی توی جهان قرار نگرفته،به طور کلی فقط یک شناسنامه و چیزای قانونی ب نامش ثبت...
اینجا منطقهی زامبیه، البته منطقهی زامبی با جونگکوک و تهیونگی که این وسط گیر افتادن. کاپل: تهکوک(ورس) ژانر: هارور، کمدی، فانتزی، رومنس، اسمات، زامبی. نویسنده: تاندر . زمان آپ: تمام شده
➖خـلاصـه: - خسارت و ضرری که زدی رو چطور میخوای جبران کنی؟ با بدنت... با مکث آلفا، دستش روی رون امگا قرار گرفت و تا بین پاهاش کشیده شد. تهیونگ به نرمی لبهاش رو روی هم فشار داد و سعی کرد لرزشهایی که بهخاطر اون لمس توی بدنش در حال جریان بودن رو کنترل کنه. - ...یا با ماشینت⁉️ __ "Ti amo..." تهیونگ هوایی که حین بوسهها...
وضعیت آپ: متوقف شده خودتو ببین چقدر ضعیف و حقیری.. آه چی داری زیر لب زمزمه میکنی؟ دعا؟ حتی تو این وضعی که داری بازم فکر میکنی خدا وجود داره؟ تمام عمرت بالا سر قبری گریه کردی که مرده توش نیست..خدایی وجود نداره کیم تهیونگ ! خدای تو منم..به محراب من سُجده کن تا به عرش اعلی ببرمت..! couple: [- kookv -] |- genre: bdsm _...
جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook
تهیونگ مطمئناً به عنوان یه کاراگاه وظایف سنگینی برای انجام دادن داشت، اما احضار شیطان با ساندویچ قطعا بخشی از برنامهی روزانهاش نبود! کاپل اصلی:تهکوک topkook bottomtae 《موقتا متوقف شده》 Lucifer AU ″credits to @Jayniel_ezra who wrote this beautiful fanfiction″
وانشات ها و چندشاتی ها از کاپل ویکوک/ کوکوی⁺¹⁸ نکته: این بوک تکمیل شده نیست و هر چند وقت یکبار یه وانشات/چندشاتی به پارتهاش اضافه میشه💜 ^onshots, minibooks, AUs, fictwitts and scenarios^ Writers: Windy: @thv_jk_vk Winter: @neyunv Start: 21.6.2022
🌸✨بوچاچوم: رقص سال نو✨🌸 Mᴀɪɴ Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 Sᴜʙ Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝗬𝗼𝗼𝗻𝗺𝗶𝗻 Gᴇɴʀᴇs: 𝗵𝗶𝘀𝘁𝗼𝗿𝗶𝗰𝗮𝗹, 𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗰𝗼𝗺𝗲𝗱𝘆,𝗵𝗮𝗽𝗽𝘆𝗲𝗻𝗱 +تو برای فرار از گارد سلطنتی خودتو انداختی توی بغل پادشاه! فکر نمیکنی این ریسکش یکم بالا بود؟ -ن..نه! چه ریسکی؟ +ریسک به تپش افتادن قلب پادشاه اونم برای یک...
با وجود اینکه میدانم PG:+24 دارای صحنه های بشدت باز و نامناسب برای همه سنین...لطفا توجه کنید. روزهای آپ: جمعه و شنبه ژانر: عاشقانه.انگست.اسمات.هیجان انگیز.دو ژانر سکرت خلاصه اصلی: یه خواننده...یه بازیگر...دو ادم فوق مشهور...جذاب...خوش اخلاق اما مبادی اداب...چی میشه اگه یکی از اونا عاشق اون یکی بشه؟ چی میشه اگه این عش...
تهیونگ هیچ خوشش نمیومد که اون هیولا کوچولو رو ببره دندونپزشکی؛ تا اینکه دندونپزشک برادرزاده اش رو دید و اونجا بود که فهمید سلیقه برادرش تو انتخاب دکتر برای خانواده اش حرف نداره! ⪼کاپل: کوکوی ⪼نویسنده: tiny_devil ⪼ژانر: آیو، طنز، فلاف، روزمره، لا اسمات ⪼کاور: mj_storiess
زوج : کوکوی ، سوایون ژانر: گی، لزبین، اسمات، بی دی اس ام، سادیستیک، ترسناک، درام ، هپی اند ( فوبیای خون و کشتن دارید وارد نشید ) _______________ جونگ کوک نیشخندی زد و گفت: فکر میکنی ندیدمش؟ اون نگاهی که هیچ ترسی از خون نداره؟ هر بچه دیگه ای جای تو بود وقتی با دو تا جنازه مواجه میشد از حال میرفت ، اما تو هنوز هم آ...
بهشت در جهنم 🍸 زوج ها: کوکوی ، لیون ( لیدو و شیون ) ژانر: تاریخی ، خشن ، اکشن ، اسمات ، عاشقانه ، امپرگ هر کسی تعریفی از بهشت و جهنم و خوب و بد و راحت و ناراحت داره اما این تعریف ها خیلی اوقات نسبی ان یعنی یه زندگی سخت میتونه در مقابل مرگ بهشت باشه و یه ایده آل گری بزرگ در مقابل آزادی ، جهنم!
برگرفته از داستان سینمایی چارلی و کارخانه شکلات سازی جئون جونگ کوک رئیس کارخونه گیفت بعد از دیدن یه موی سفید بین دسته موهای شکلاتیش تصمیم میگیره برای خودش کسی رو پیدا کنه و اون سرگرم کننده ترین راه رو انتخاب کرد! Couple: Kookv Sub Couples: Yoonmin - Namjin - Yugbam Genre: Comedy - Romance - Smut
کافی بود به من دروغ نگی و واقعیتو ازم پنهون نکنی. کافی بود بهم بگی که واقعا دوستم نداری، کافی بود با من رو راست باشی. کافی بود زمانی که علاقهای بهم نداشتی الکی بهم محبت نمیکردی و منو انقدر دلبستهیِ خودت نمیکردی. کافی بود بجای این که الکی به من بگی دوستم داری، همون اول با من شروع نمیکردی..! Couple: kookv/Namjin
|تکمیل شده| سعی کن دوباره دستت رو بلند کنی تا دیگه انگشتت هم به اون دوست دختر کوچولوت نخوره... این یه تهدید توخالی نبود، کیم تهیونگ میتونست حرفهاش رو عملی کنه! جئون جونگکوک از اینکه شاهد تهدید شدن یکی از معشوقههای چاپلوسش توسط اون پسر تازه وارد بود نهایت لذت رو میبرد. این داستان درباره کیم تهیونگه، کسی که مرکز توجه...
💥 KOOKV 💥 † Vampire & Devil † fantasy⭐ ~ Smut🔞 ~ Dark⛓ 🔖 این فن فیکشن حاوی صحنه های اسمات و خشن میباشد ، اگه روحیه حساس دارید یا دوست ندارید لطفا نخونید 🔖 ~ " هی! شیطان کوچولوی من! بیا باهم به آغوش تارتاروس بپریم! و بعد من به فاکی ترین شکل ممکن لب هاتو بین لب هام بگیرم و برای ابدیت ببوسمت! " ~ 🖤⛓❤ ~ تایپ فن...
اونم مثل بقیه بود بعد از جواب دادن به لبهایی که مزه توت فرنگی و سیگار میدادن دیگه راهی برای فرار از شکسته شدن قلبش نموند (پارت آخر این بوک حذف شده پس نتونستم ترجمش کنم لطفا منو نخورید) romance/fluff/angst/smut
「Six Feet Under The Stars ✨」 𖦹 Kookv and Yoonmin 𖦹 Romance, Adventure, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Aeterisks وقت گذروندن با تهیونگ تو یک چادر مشترک توی جنگل، باعث شد جونگکوک بفهمه که چشمهاش جز اون پسر هیچ کس دیگهای رو نمیبینه!
امگای نگهبان، امگای بی باک.. تهیونگ، امگاییست که در قعر جنگل و البته جایی مخفی، پکی تشکیل داده تا از هم نوعان خودش یعنی امگاها درمقابل آلفا های سواستفاده گر محافظت کنه. از وقتی که در خردسالی پدرش رو کشت و از پک قبلیش فرار کرد اسمش سر زبون ها افتاده و خیلی از آلفا و بتا ها در طمع به دست آوردنشن تا با غرور و افتخار به...