معجزه قمار
« کوکمین » قمار .... برنده و بازنده ... یک بدهی ... یک شرط ... یک زندگی ... یک بازی.... برگه هایی که ورق خورند ... تقدیر ادم ها را نوشتند ... شاید شعله امیدی که خاموش شد ... پر نورتر از همیشه جای دیگری بدرخشد ....
« کوکمین » قمار .... برنده و بازنده ... یک بدهی ... یک شرط ... یک زندگی ... یک بازی.... برگه هایی که ورق خورند ... تقدیر ادم ها را نوشتند ... شاید شعله امیدی که خاموش شد ... پر نورتر از همیشه جای دیگری بدرخشد ....
🔺کامل شده🔻یونگی بعد مرگ پدرش به روستایی که پدربزرگش زندگی میکنه میره و اونجا با جیمین که یکی از اهالی اون روستاس و آرزوی آیدل شدن رو داره آشنا میشه... .. 💬 اسم فیکشن: koi no yokan ♥️کاپل اصلی:یونمین ♦️کاپل فرعی :ویکوک ♠️ژانر:رومنس،درام،فلاف
چی میشه اگه جیمین امگای باردار که تا حالا با کسیم نبوده از طرف الفاش هرزه خطاب شه و بعد یه شب جیمین از خونه الفا بزنه بیرون دردش بگیره و با یه الفا اشنا شه که بدون انتظاری حاضر به مراقب از اون و بچش بشه... . . . Kapel: Yoonmin , Jinmin , Vkook , Hopji Genre: OmegaWarse , Everyday , mpreg , Smut , drama
+خواجه ایم،موگه ها کجای قصر رشد میکنند؟ _سرورم گیاهی به نام موگه در قصر رشد نمیکند +آه،فراموش کردم شما بهش میگید زنبق،زنبق دره ،توی دشت های زادگاهم بهار ها پر میشد از این گل. _سرورم ،متاسفم در قصر باغی از زنبق نداریم تنها یک شاخه وجود دارد اون هم به زودی پژمرده میشه ... . . . جیمین و جین تنها امگا های مرد کل کشور شیلا...
من پیش از تو🥀 این داستان بازگردانی شده ی رمان و فیلم سینمایی من پیش از توه نویسنده این اثر جوجو مویز است. ژانر:آنگست،درام،رمانتیک،اسمات برشی از داستان: 《_بیا نزدیکتر خیلی بوی خوبی میدی جیمین خودش رو نزدیکتر کرد و جونگ کوک دم گوشش زم زمه کرد:اگر الان روی ویلچر نبودم بهم اجازه نمیدادی که باسن گردت روی پاهام باشه و سین...
•نام⸙ آرزوی براورده شده یا...؟!(چندشاتی) •ژانر⸙ رمنس ، انگست ، درام ، تاریخی ، اسمات •کاپل⸙ یونمین •رده سنی⸙ +۱۸ •خلاصه⸙ تاحالا شده از آرزویی که میکنین پشیمون بشین و با خودتون بگین کاش لال میشدم و یه همچین حرفی از دهنم بیرون نمیومد؟....خب باید بگم که من پارک جیمین ، با بیست و شش سال سن به یه همچین بدبختی دچار شدم! کاش...
『 وانشـات ها 』 ' | •این بوک کلا مختص یونمین/مینیون هستش | • هر پارت یه وانشات جداست، و داستان جدا داره | •اسمشون و ژانرشونم همون اول میزنم | •صلواتیه(برای شما ووتیه نه صلواتی) هروقت مودم بگیره از یه چیزی الهام بگیرم ک کوتاه باشه بلافاصله داخلش مینویسم و اپ میکنم | •پایان هم نداره با این اوضاع
•𝑵𝒂𝒎𝒆 𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏: 𝑯𝒀𝑼𝑵𝑮 𝑶𝑹 𝑴𝑨𝑻𝑬 •𝑴𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑴𝑰𝑵 •𝑮𝒆𝒏𝒆𝒓: 𝑨𝑵𝑮𝑺𝑻, 𝑺𝑴𝑼𝑻, 𝑰𝑵𝑪𝑬𝑺𝑻, 𝑴𝑷𝑬𝑹𝑮, 𝑶𝑴𝑮𝑨𝑽𝑬𝑹𝑺, 𝑫𝑹𝑨𝑴𝑨 °زمان آپ: نامعلوم🧸🖤 برای خوندن پارت ۱ تا ۱۵ به پیج قبلیم koomini13 مراجعه کنید 🙏💗
"Love is a dance that is performed by two hearts that have the same beat"
[ PARK JIMIN ] "Are you sure it's just empathy? Are you sure you're not feeling... attracted to me?" There was a shift in his voice as it became more silky, pleasing to listen to. I could feel my muscles relax in response to the soothing sound. "Don't you feel the need to get closer to me? To touch me?" he continued...
"Spread your legs for a lollipop." #5 in FANFICTION✓ © sujinniie 2019-2020 ✓
"It was like a house full of magic, where it all started, when I first met you, when you became my most important person. I'm glad to have been by your side, most likely, now and forever." HIGHEST RANKING: #1 In FANFICTION Started: May 2017 Ended: July 21st 2017 [Featured in global and local news in SPH, Mothership...
Completed✅ Name : Handed to heaven Couple : vmin Genre : fantasy ، Harsh , psychology Writer : shimmer زمان آپ روز های فرد لطفا محدوده ی سنی رو رعایت کنید 🔞 { داستان آدم هایی که نمی دانند در این دنیا چه می کنند و هوس های زود گذرشان و فرشته ها و شیطانین برخواسته از همین موجودات فانی }
Nᴀᴍᴇ: گنگستر ها بهتر عاشق میشن Gᴇɴʀᴇ: Romance, Angst, Fluff, Smut, Verse, Criminal, Thriller Cᴏᴜᴘʟᴇ: YoonMin, NamJin, Vkook Tʀᴀɴsʟᴀᴛᴏʀ: #Vanilla Uᴘ ᴛɪᴍᴇ: تمام شده Cʜᴀɴɴᴇʟ: @GoldenFic خلاصه: لیدر گنگ مین یونگی، خیلی سرش شلوغه؛ مشغول قتل و جنایت، دزدی و تعقیب و گریزه... به هر حال شخصی مثل اون باید هم این همه کار سخت بر...
🚫پایان یافته🚫 چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعاد بزرگ خود نمایی کنه! بخشی از فیک : تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو پشت گوشش انداخت +دلم برای هیتت تنگ شده بود _اههههه ژانر : اسمات . امگاورس . ف...
[كامل شده] Sponsor of a sudden contest حامی یک مسابقه ناگهانی 📣 اين يه ميني فيكه كه قراره خيلي روزمره و كمي كمدي و سافت طوري باشه😅پس اگر دنبال يه داستان با ايده خفن و پيچيده هستيد لطفا نخونيدش❌ خب خب اين اولين فيكي ك دارم آپ ميكنم و اميدوارم خوشتون بياد .... اگر دوست داشتين لطفا حمايت كنيد.^~^ قسمتي از فيك: اون نميت...
مقدمه؛ در زمان های قدیم شاهزادهای توی قصری دور افتاده زندگی میکرد.. اما اون یه شاهزادهی معمولی نبود پرنس شوگا بخاطر گناهانش توسط جادوگری طلسم شد طلسمی که باعث میشد هر شب باشکشتن همهی استخون های بدنش به یه قوی سیاه تبدیل بشه و همهی اطرافیانش رو وحشتزده کنه.. طلسم تنها در صورتی باطل میشد که عشق واقعی رو پیدا کن...
عشق مثل یه قهوه است تلخه اما آدم و سرحال میاره..عشق درد میاره اما اون درد عجیب به دل میشینه +ب...ه..نظر...من..ع..شق..بو..ط..عم..وا..وا..نیل..م..میده..ه..همو..نق..در...خ..وش..بو..ه..همون..قدر..خ..خوش..طعم نگا کن حتی نظرمون در مورد عشق هم باهم متفاوته درد لذت بخش..
" هی .. به من گوش کن .. تو انسانی نه نفرین " . . . وضعیت : در حال آپ Couple : Vimin genre : fantasy , historical , Dark , Smut Writer : LIAN
ایکوالا 🛡 کاپل←کایسو، کایهون ژانر←تاریخی، رومنس، درام، اسمات به قلم نارکو ✍️ 1 #Jongin در سرزمینی دور به نام ایکوالا ،فرمانروایی کای بزرگ جریان داشت. یک روز از روز ها به مناسبت به دنیا امدن دومین فرزند کای کبیر جشنی در عمارت خشخاش برگزار شد. رقاصان زیادی به این مراسم امده اند اما تنها یک نفر توانست چشم کای کبیر را...
"Screw the rules. I want you, Kim Y/N." THIS FIC WAS MADE INTO CLICKBAIT FOR A YOUTUBE VIDEO COMPLAINING ABOUT KOREABOOS LOLLL ITS NOT THAT BAD GIVE IT A CHANCE you can find an audio cover on TerryTV :) Highest Ranking : [#1 in Fanfiction] BTS Park Jimin x reader High school teacher AU Translations: Spanish
she is a he 2 . . فصل دوم . . خلاصه: من یه پسرم...یه پسر گیج...مهربون...سر به هوا...به قول تاتا پاستیل... دلم برات تنگ شده اقای رییس...تو چی؟ من یه پسرم... . . ژانر: کمدی.فلاف.رومنس.اسمات . کاپل: کوکمین.تهگی . . ❤mini stories❤
(فصل اول فول شده💜) . _هی پارک جیمین این دیگه چه کوفتیه؟ موهای کلاه گیسشو با یه حرکت پشت گوشش داد و به گوله جورابی خیره شد که تو دست جانگکوک.. رئیس بداخلاقش بود...با چشمای گشاد شده سرشو پایین گرفت و به قفسه سینه اش خیره شده سمت چپش صاف شده بود و سمت راستش برآمده بود هینی کشید و دستشو رو سینه اش گذاشت __اون...اون... ...
[مجموعه ای از دلایل کوتاه برای سوال "چرا ما به فمنیسم نیاز داریم"] Coverby: @iwontbetheone
اطلاعاتی درباره ی انواع اسلحه اصطلاحات آن به فارسی و انگلیسی🍃 این فایل بدرد فن فیک های جنایی می خوره📚
"Still in denial?" You asked softly. "About what?" "Missing her," you piped quietly, heart knotting as you spoke. He sighed, his face almost buried into the book before him. "It's okay that you do..." He eyed you carefully, "What are you? My tutor or my shrink?" You licked your lips a bit, the pencil in your hand lam...
teacher!au ➷ 𝕓 𝕠 𝕠 𝕜 𝟙 𝕠 𝕗 𝕝 𝕠 𝕧 𝕖 𝕪 𝕠 𝕦 𝕣 𝕤 𝕖 𝕝 𝕗 𝕥 𝕣 𝕚 𝕝 𝕠 𝕘 𝕪 - he can't stop thinking about you. your face, your laugh, god, even your handwriting - sometimes he just spends long minutes admiring your neat penmanship on your tests. he knows every single one of your writing quirks - h...
"stop sending me your stupid letters. if you want my attention just say it to me in person... idiot." || angst ⚠️ || completed
He's a nerd in school but not when he exits school. In school,the nerd Jimin is present. Out of school,the sexy Jimin is present. [lower case intended]