Lili
47 stories
Forbidden love  by iamliraaaa
iamliraaaa
  • WpView
    Reads 707,663
  • WpVote
    Votes 48,352
  • WpPart
    Parts 60
پسری که عاشق ممنوعه ترین فرد زندگیش بود... عشق ممنوعه جونگکوک به همسر خواهرش تهیونگ که از قضا سرهنگ بود چی میشه اگه جونگکوک نتونه جلوی احساساتش رو بگیره و بخاطر اینکه تهیونگ بازداشتش کنه دست به کارای خلاف بزنه؟! ___________________________ میدونستم که اشتباه بود....یک اشتباه بزرگ.... ولی من هیچوقت پشیمون نشدم.... اون زیبا ترین و لذت بخش ترین اشتباهم بود و من حتی بارها و بارها متولد میشدم باز هم با کمال میل همون اشتباه رو تکرار میکردم! چون من عاشق اشتباهم بودم!... عاشق اشتباهی بنام کیم تهیونگ.... ❗کپی برادری، باز گردانی و انتشار این بوک به هر شکلی غیر مجازه مگر اینکه اجازه نویسنده رو داشته باشید من فیک رو بجز این اکانت و چنل تلگرام خودم جای دیگه ای منتشر نمیکنم و اگه جایی دیدید که افرادی این کارو میکنند بهم اطلاع بدید writer:lira couple:vkook Genre:romance, dram, angst...
تو منو دیوونه می‌کنی! by AtlasIsSoooDone
AtlasIsSoooDone
  • WpView
    Reads 110,406
  • WpVote
    Votes 13,748
  • WpPart
    Parts 36
خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسان‌ها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظره‌ای تو خونه‌ش روبه‌رو می‌شه. یه مرد غریبه کف آشپزخونه‌ش لم داده و داره بستنی شکلاتی‌‌های مورد علاقه‌ی جونگکوک رو عین انسان‌های اولیه غارنشین، با پنجولاش از تو جعبه بیرون میاره و می‌خوره. عجیب‌تر اینکه این غریبه ظاهرا نمی‌تونه حرف بزنه ولی می‌تونه از عالم غیب گل و بوته ظاهر کنه! یا خدای بهار، پرسیفون، که چیزی از دنیای فانی انسان‌ها و فرم انسانی خودش نمی‌دونه یهو سر و کله‌ش تو خونه‌ی هادس، خدای جهنم، پیدا می‌شه و این جونگکوک بدبخته که انگار باید همه چیو یادش بده. خب... باز جای شکرش باقیه که سرعت یادگیریش بالاست! "تهیونگ، نمی‌تونی لخت و پتی بگردی، لباس از ضروریاته!" "تهیونگ ضروریات دوست نداشت!"
RANDY by shopicopa
shopicopa
  • WpView
    Reads 467,737
  • WpVote
    Votes 74,433
  • WpPart
    Parts 32
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میاد! +میدونستی ابراز خشونت هم یه نوع عشقبازیه... قبیله مایا تو آفریقا این کارو میکنن. Vkook story! ⚠️#1in bts fanfic ⚠️#1in Persian ⚠️#1in Action
𝐋𝐢𝐦𝐢𝐭𝐞𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐀𝐓𝐑𝐄𝐃 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 90,540
  • WpVote
    Votes 10,745
  • WpPart
    Parts 33
{Completed} از همون لحظه‌ای که تهیونگ، معروف به چاقوباز، جونگ کوک رو توی عروسی برادرش می‌بینه تصمیم می‌گیره اونو مال خودش کنه. پدر جونگ کوک با این وصلت موافقت می‌کنه، ولی جونگ‌کوک و امگاش به هیچ‌وجه قصد نداره به جز از روی عشق و با جفت حقیقی خودش ، تن به ازدواج با الفا بده. چند ماه قبل از عروسی، جونگ‌کوک در می‌ره و زندگی جدیدی رو در اروپا به دور از مافیا شروع می‌کنه. اما یکی از بهترین شکارچی‌ها و آدم‌کش‌های مافیا دنبالشه: تهیونگ. جونگ‌کوک فقط نمی‌خواست عاقبتش مثل برادرش ، به یه الفا فروخته بشه . امگای اون آزادی میخواست و آزادی بهای زیادی تو دنیای اونها داشت . ****************** " می‌خوای بکشمش؟" الهی ماه آره. میخواستم تهیونگ همه اون الفا هایی که کوچکترین ارزشی برای امگا ها قائل نمی‌شدن رو با چاقو هاش تیکه تیکه کنه . و این درحالی بود که روح امگام برای فرار از دست همچین الفایی جیغ میکشید. ******************* 😎سری دوم از جلد کتاب bound by honor 🔪 🥀ورژن یونمین در همین اکانت موجوده 😎 Couple :: Vkook , yoonmin Jenre :: criminal, omegaverse, smut, romance, mafia, drama up time: : اتمام یافته 🥇~1 in vkook 🥇~1 in omegaverse 🥇~1 in taehyung 🥇~1 in fanfiction 🔫لطفا پارت توضیحات به دقت مطالعه کنید
𝐛𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐎𝐍𝐎𝐑 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 728,620
  • WpVote
    Votes 69,126
  • WpPart
    Parts 45
{Completed} جونگ‌کوک از ازدواج با همچین هیولایی میترسه. خیلی ها ازدواج اجباری جونگ‌کوک با تهیونگ برای برقراری صلح بین دو مافیا رو مثل یه موهبت میدونند ولی از نظر خودش سرنوشتش محکوم شده و به نابودی رسیده. هیچ راه فراری از این قرارداد ازدواج اجباری و برنامه ریزی شده وجود نداره؛ قطعا تهیونگ تا آخر دنیا به دنبالش میگشت . پیام چشم های الفا واضح بود: تو مال منی ! ********************* 🥀فصل اول اتمام یافته💋 🕷فصل دوم رو میتونید در همین اکانت پیدا کنید💀 Couple :: vkook , yoonmin jenre :: criminal, smut, omegaverse, romance, drama ، ازدواج اجباری🖤 Published Time :: اتمام یافته 🌸لطفا پارت "توضیحات" مطالعه کنید 🩷
 𝐁𝐀𝐍𝐊𝐄𝐑 {𝐯𝐤} by Teahkook_writer
Teahkook_writer
  • WpView
    Reads 208,251
  • WpVote
    Votes 27,509
  • WpPart
    Parts 47
{Completed} اونا پدرمو گرفتند. بعد از اون نوبت منه، مگر اینکه با خواسته شون موافقت کنم. زمین زدن قدرتمندترین آلفای سئول. کیم تهیونگ! مرد الفایی که همه جا توسط گارد امنیتی اش محافظت میشه و کاخ مستحکمش توی بوسال کاملا غیرقابل نفوذه. اون بدبین ترین آلفای کشوره و به هیچکس اعتماد نمیکنه. بنابراین به عنوان یه امگا غیرممکنه که بتونم تنهایی اونو از پا دربیارم. اگه بخوام پدرمو نجات بدم، تنها یه انتخاب دارم. اینکه به تختخواب تهیونگ راه پیدا کنم... و اونجا بمونم ! ♡____________________♡ Couple :: Vkook Jenre :: omegaverse, smut, mafia, criminal, romance♥️ Up time :: سه فصل اتمام یافته طراحی پوستر از :: @zhiizhou 🌹ترجمه و بازگردانی رمان " بانکدار " از پنه لوپه اسکای 💋
✧HOME✧ by timi_vkook
timi_vkook
  • WpView
    Reads 633,996
  • WpVote
    Votes 62,000
  • WpPart
    Parts 43
وضعیت عمارت کیم افتضاح بود. همه جا سکوت کر کننده ای جیغ میکشید و تنها کسی که این وسط با آرامش دمنوشش رو مزه میکرد تهیونگ بود و این رفتار خونسردانه اش داشت تمام نورون های عصبی خانواده رو بیشتر و بیشتر تحریک میکرد.. انگار ک متوجههِ ماجرای پیش اومده نشده بود! این ماجرا نه تنها زندگی خودش بلکه تمام اطرافیانش،حتی باغبون عمارت هم تحت تاثیر خودش قرار میداد. هنوزم صدای مجری مو کوتاه و خوش قیافه شبکه خبر توی گوشاشون پخش میشد "کیم تهیونگ،تنها فرزند تاجر بزرگ،کیم دهیون گی است؟" _______________________________ قسمتی از داستان: ×گول چندتا بوس و بغل و نگاه پر لذت و نخور بدبخت! اینا همش شهوته..تهیونگ آدم خودخواهیه حالا که فرصتشو داره میخواد تمام استفاده اش رو ازت بکنه.اونی که اول و آخرش واسش میمونه منم مننننن! + تو به قول خودت چند سال جلو چشمش،بیخ گوشش و توی بغلش بودی ولی من و ندید انتخاب کرد.. اونم نه برای یه وان نایت برای ساختن تموم زندگیش توی بغلم!! _______________________________ کاپل:ویکوک ژانر:زندگی روزمره_رمنس_اسمات وضعیت:درحال آپ نوبسنده:@tiam_vkook
VALDEMAR by Saaba9407
Saaba9407
  • WpView
    Reads 57,544
  • WpVote
    Votes 7,512
  • WpPart
    Parts 71
خدا دنبال الهه ای می گشت که نقص هاش رو به شکوفه شکفته تبدیل کنه هیچ خالقی بجز خودش نبود اون یکتا بود پس خودش باید برای خلق الهه اش دست به کار می شد برای پسرک جنون توقف ناپذير بود زیبایی اون رنگ خاص با بوی کمی تیز آهن و مزه شورش اما آدمی محکوم به خودداریه پسرک از قاعده مستثنی نبود اما پسرک ایمان نداشت جونگکوک ایمانی نداشت ولی اون ازش یه معتقد ساخت الهه ای که خدا رو می پرستید کسی چه می دونست خدای واقعا می تونه چی باشه ؟ یک توهم یا یک واقعیت ؟ یک ترس یا یک قدرت؟ خدا می تونست همه این مفهومات باشه؟ شاید هم ترجیح می داد توی آسمونا پنهان بشه اگر انسان فقط عروسک خیمه شب بازی این خالق باشه پس به قطع هرآنچه ایمان و باور می خوانیم چیزی جز مشتی اراجیف نیست ___________________________
Legend of Enchanter [KookV]  by KookieFamilyy
KookieFamilyy
  • WpView
    Reads 32,663
  • WpVote
    Votes 3,516
  • WpPart
    Parts 15
[افسانه ی افسونگر] 🌧 [ نویسنده] 🌧 اندیشه [ خلاصه ] 🌧 _مهم نیست مردم عادی چی صداش میکنن تقدیر؟؟ سرنوشت..؟؟ من و تو که میدونیم هیچ کدوم از اینها وجود ندارن..! اگه الان تو رو توی بغلم دارم نتیجش سرنوشت نبوده.....این فقط بازی انتخاب هاست...! من انتخاب کردم که افسونگری هات رو ببینم..... انتخاب کردم با چشم های سرکِشت افسونم کنی، قلبم رو لابه‌لای انگشت های ظریفت بگیری و ناباورانه بهش نگاه کنی.... مردمک مشکی چشم هات می لرزید و باور نداشتی بالاخره این افسر بی رحم و سنگدل بخش جنوبی اینطور در برابر نگاه افسونگرت شکست بخوره.... تو بُردی تهیونگ....! من بازنده نیستم، فکر میکردم با داشتن تو دیگه بازنده نیستم...! می خواستم همیشگی باشی.... پس چرا نبودی لعنتی؟؟ [ کاپل ] 🌧 کوکوی، یونمین [ ژانر ] 🌧 رمنس، جنایی، اسمات، انگست
𝙘𝙤𝙡𝙡𝙚𝙘𝙩𝙞𝙤𝙣 ❘ 𝒗𝒌 by izeusw
izeusw
  • WpView
    Reads 50,621
  • WpVote
    Votes 4,885
  • WpPart
    Parts 10
𝐇𝐞𝐥𝐥𝐨 𝐠𝐮𝐲𝐬‌ ↲اینجا مجموعه ای از وانشات ها و چندشاتی ها و مینی فیک های ویکوکه که در هر ژانری نوشته میشه! ᵂ ᴿ ᴵ ᵀ ᴱ ↓ j̸k̸ | 𝐋𝐚𝐮𝐫𝐚 𝐔𝐏𝐃𝐀𝐓𝐄 𝐃𝐀𝐘𝐒‌↳𝐞𝐯𝐞𝐫𝐲𝐝𝐚𝐲 𝐓𝐎𝐏‌ 𝐭𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 𝐁𝐎𝐓𝐓𝐎𝐌‌ 𝐣𝐮𝐧𝐠𝐤𝐨𝐨𝐤