شاهکار بودن🥲
40 stories
Capo | KookMin | AU by evena202
evena202
  • WpView
    Reads 188,776
  • WpVote
    Votes 28,313
  • WpPart
    Parts 71
جئون جونگكوك، كاپوى قدرتمندِ مافياى نيوجرسى، باید با دخترِ مشاورِ مافیایِ بوستون به قصد صلح ازدواج كنه، اما درست قبل از مراسم نامزدى با خبر فرار اون دختر، همه چيز بهم ميريزه و جونگكوك براى حفظ غرور و تحقيرى كه در خفا صورت گرفته، خبرِ ازدواجش با پسرِ اون خانواده رو اعلام ميكنه... قوىِ وحشى! ↳Name: Capo ↳Couple: Kookmin ↳Genre: Romance / Smut / Crime ↳Writer: #Sahel 🥇 Jimin 🥉 Fiction 🥇 Romance 🥉 Jimin 🥇 jk
Satan's Forbidden by Vkook_Fiiik
Vkook_Fiiik
  • WpView
    Reads 61,075
  • WpVote
    Votes 7,468
  • WpPart
    Parts 52
کیم تهیونگ، مافیای مطرح روسیه، در یک روز بارونی از زندگی تاریک و خون‌بارش، با پسری تصادف میکنه؛ پسری که چشم‌هاش، چند روز قبل در یک کلیسا، در حافظه‌ی نگاه مرد ثبت شده...آیا تهیونگ میتونه راهی از دنیای سرخ کشتار به چشم‌های معصوم اون پسر پیدا کنه...؟ بعید به نظر میرسه؛ چون اون پسر برای بدنام‌ترین شیطان شهر، یک ممنوعه‌ست... _________________________ پسر شیطان، پسر مسیح نخواهد شد؛ مگر با عبور از قاب کهکشان چشمانی فرشته‌‌وار... خیره‌گی برای بدنام شهر، چیزی بی‌زمان خواهد بود... برای شیطانی با قلبی جوهرکشیده‌ به رنگ شب، که راه رسیدن به بهشت فرشته‌ی ممنوعه را باید از میانه‌ی جهنم کرکس‌ها، طی کند... آیا زاده‌ی شر، راهی به محراب‌زاده‌ی آسمانها دارد...؟ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ کوک : از من بگذر چون من از تو گذشتم تهیونگ : دوست داشتن تو اخرین ذره ی معصومیت من بود اگه بری آخرین ذره ی انسانیت منو با خودت میبری چون من دیگه هیچ انسانی نمیشناسم _________________________ Genre : Romance - Angst - Mafia - Smut - Action Couple : Vkook _ Sub Couple : yoonmin_namjin_ secret _________________ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝐄𝐋𝐋𝐀 _ 𝐏𝐀𝐒𝐀 𝐒𝐞𝐞𝐧𝐚𝐫𝐢𝐬𝐭 : 𝐄𝐋𝐋𝐀 __ 𝐄𝐝𝐢𝐭𝐨𝐫 : 𝐏𝐀𝐒𝐀 __________ Time up : Every other day
✓End Where I Begin✓| KookMin by AuroraMM98
AuroraMM98
  • WpView
    Reads 24,475
  • WpVote
    Votes 3,528
  • WpPart
    Parts 52
ژانر: AU, Historical, OmegaVerse, Mpreg, Smut, Drama, Angst, Romance, Royalty and Politics کاپل اصلی: KookMin کاپل فرعی: NamTaeSeok, YoonJin خلاصه: بعد از سرنگون کردن پادشاه پارک هوان، جونگوک با میت کردن شاهزاده جیمین بر خلاف میل امگا، به عنوان پادشاه اصیلزاده و آلفای بر حق چوسان به تخت نشست و سلسله جئون رو از سر گرفت. جونگوک به تمام آرزوهاش رسید ولی جیمین با وجود ملکه شدن، همه چیز رو از دست داد. سرنوشتی که خوشبختی یکی در گرو رنج دیگری باشه، قابل تغییر بود؟ *** چنل تلگرام: Aurorafic توجه! فیک در دوره تاریخی چوسان روایت میشه. هشدارها: فیک شامل مواردی مثل اجبار به رابطه جنسی و میت شدن، روابط زیر سن قانونی (به علت دوره تاریخی متفاوت و ملزومات فرهنگی اون دوره)، سقط جنین، مرگ، جراحت و خشونت فیزیکی، خشونت روانی و کلامی هست. لطفا دقت کنید و مراقب خودتون باشید 💜 Ranks: #1 امپرگ
☕⊱A Hug In A Cup⊰☕ by SilverBunny6104
SilverBunny6104
  • WpView
    Reads 517,467
  • WpVote
    Votes 133,940
  • WpPart
    Parts 51
بیون‌بکهیون یه مربی مهدکودک سر به هواست که چند ماهه روی یه غریبه جذاب که توی مترو میبینتش کراش زده...☁️💖 و یه روز یهو تصمیم میگیره از دور دید زدن دیگه بسه! دنبال کردن اون غریبه پاش رو به کافه Heavenly# میکشه و یه دوره جدید تو زندگیش شروع میشه. اما خب از اونجایی که بکهیون اونقدرام خوش شانس نیست اون غریبه لعنتی "پارک چانیول" یه باریستای جذاب و آسکشواله و بیشتر با قهوه تحریک میشه تا لاس زدنای بکهیون ... راستی چیزی به اسم " #قهوه‌سکشوال" وجود داره؟ ☕️ •••••••••••••••••••••••••••••••• یونگی هیچوقت فکرش رو نمیکرد با قدم گذاشتن به کافه Heavenly به اصرارهای دوستش اونجا قراره با شیرین‌ترین طعمی از قهوه که چشیده بود اشنا بشه. طعم لب های خوشمزه اون گارسون بامزه پارک‌جیمین شایدم لبخند های کیوتی که میزد یا مدلی که دنبالش راه میوفتاد و هیونگ صداش میکرد میتونست هر قهوه ای رو شیرین کنه... حتی وجود خود مین یونگی رو که خیلی سال بود حتی از قهوه هم تلخ‌تر بود! ظاهرا یونگی بالاخره هم طعم مورد علاقه اش رو پیدا کرده بود... هم یه گربه‌فسقلی که بالاخره بخواد با خودش ببره خونه... گربه ی شانسش! ☕کاپل : چانبک.یونمین. تویون ☕ژانر: رمنس.فلاف. زندگی روزمره.کمدی. ددی‌کینک ☕محدودیت سنی : NC 18+ ☕نویسنده : Silver Bunny
 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤       by ariiellmina2
ariiellmina2
  • WpView
    Reads 923,604
  • WpVote
    Votes 104,798
  • WpPart
    Parts 50
( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و دستت که دستمو محکم فشار میده رو ببینم و بدونم هیچکدوم از اینا متعلق به من نیستن .. من درست شبیه یه گل فراموشم نکن کنار یه جاده وسط زندگی تو دارم به خودم میلرزم ... میترسم بدون اینکه من رو ببینی از روم رد بشی ... میترسم فراموشم کنی ... من از اینکه تو فراموشم کنی میترسم جونگکوک ... ________________________ •. #REPLACE💍⃤ ️ ↳Genre↬Romance_ Mystery_smut +18 ↳Couple↬ kookv .Yoonmin
Sᴄᴇɴᴛ Oғ Hᴇᴀᴠᴇɴ 2 | Vkook, Hopemin by and_rome_da
and_rome_da
  • WpView
    Reads 4,618
  • WpVote
    Votes 677
  • WpPart
    Parts 43
~ فصل دوم عطر خوش بهشت✨ و به نام پایانی که ما از آن آغاز می‌کنیم؛ قلب من، قلم من، بهشت من! "قبلاً همیشه می‌گفتم تنت، موهات، وجودت... همه‌ش بوی جنگل خیس بعد از بارون رو می‌ده، عطر چرم و چوب تمشک؛ اما الان، حتی توی خیالم... این جنگله که بوی تن تو رو می‌ده... این خیسی بعد از بارونه که عطر تو رو دزدیده. سنسه جئونِ من عطرشو لای برگ‌های گرین دریم جا گذاشته!" Nᴀᴍᴇ: Sᴄᴇɴᴛ ᴏғ Hᴇᴀᴠᴇɴ 2 Cᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ʜᴏᴘᴇᴍɪɴ Gᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍ, ᴀɴɢsᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴍᴜᴛ Wʀɪᴛᴇʀ: ᴀɴᴅʀᴏᴍᴇᴅᴀ Cʜᴀɴɴᴇʟ: @ᴘᴀᴘᴀᴄɪᴛᴀ_01
+22 more
Sᴄᴇɴᴛ Oғ Hᴇᴀᴠᴇɴ | Vkook, Hopemin by and_rome_da
and_rome_da
  • WpView
    Reads 36,212
  • WpVote
    Votes 5,021
  • WpPart
    Parts 71
تهیونگ نگاهش رو به آب‌های ساکن دریاچه‌ی نقره‌ای دوخت. تصور نبودِ میخک سفیدش، زخم ریش شده‌ی روی قلبش رو می‌سوزوند. _همه‌چیز زندگی مربوط به اولین نفری هست که وقتی خبر خوبی می‌شنوی بهش اطلاع میدی؛ مشکل زندگی من همین جاست سنسه... اونی که من خبرای خوبم رو زودتر از بقیه بهش می‌گفتم دیگه نیست. غمِ صدای بم و گرفته‌اش، انگار دل تمام کائنات رو می‌لرزوند. سر برگردوند و به ذغالی رنگِ نگاه مرد جوانتر خیره شد. اون جدی بود و زیبا؛ ساکت اما پر از حرف‌های نگفته که می‌شد از چشم‌های تیره‌اش خوند. عطر خوش چوب تمشک وحشی مشامش رو پر کرد. _می‌بینی سنسه؟ من همون خدای آتشی‌ام که دست‌هام بند زنجیر نفرینِ زئوسه... با نوک انگشت‌های کشیده و استخوانیش محل استخوان جناغ سینه‌ش رو لمس کرد: _سینه‌ام به خاطر گناهم می‌سوزه...محکومم به درد کشیدن. فصل اول✨ (فصل دومش توی یه بوک دیگه آپ شده.) Nᴀᴍᴇ: Sᴄᴇɴᴛ ᴏғ Hᴇᴀᴠᴇɴ 1 Cᴏᴜᴘʟᴇ: ᴠᴋᴏᴏᴋ, ʜᴏᴘᴇᴍɪɴ Gᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍ, ᴀɴɢsᴛ, ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ, sᴍᴜᴛ Wʀɪᴛᴇʀ: ᴀɴᴅʀᴏᴍᴇᴅᴀ Cʜᴀɴɴᴇʟ: @ᴘᴀᴘᴀᴄɪᴛᴀ01
But Darling I'm Just Not Okey | Persian Translation by tarawskm
tarawskm
  • WpView
    Reads 3,957
  • WpVote
    Votes 284
  • WpPart
    Parts 30
زمانی که جیمین با سهون آشنا شد، فکر می‌کرد که این مرد چقدر دوست‌داشتنیه. هیچوقت فکرش رو نمی‌کرد که سهون بهش آسیب بزنه یا ازش سواستفاده کنه. پشت درهای بسته، روزهایی پر از خشونت انتظارش رو می‌کشیدن. جیمین حین رابطه اش با سهون تو یک شهر ساحلی غریب، در معرض خشونت خانگی قرار می‌گیره. اون هنوز رویای دوران بچگیش رو به همراه بهترین دوست قبلیش، مین یونگی، تو قلبش نگه داشته. رویای زمانی که وانمود می‌کردن با دزدان دریایی می‌جنگن و زمستون‌ها باهم هات چاکلت می‌خوردن. وقتی مین یونگی سال‌ها بعد برمی‌گرده، با درموندگی تلاش می‌کنه رابطه‌ی دوستیِ خراب‌شده‌اش رو با جیمین درست کنه، اما تمام دنیای جیمین به دست دوست‌پسر آزارگرش وارونه شده. این داستان به یک رابطه‌ی مملو از خشونت خانگی‌ و آزارواذیت شدید می‌پردازه و جیمین به کمک یک دوست قدیمی ازش نجات پیدا می‌کنه. این فیکشن ترجمه شده هست و لینک پروفایل نویسنده تو سایت achiveofourown این پایین گذاشته شده. https://archiveofourown.org/users/paleserendipity آیدی نویسنده تو خود واتپد: paleserendipity ۱۶۷۸۰۰ کلمه؛) شروع ترجمه 03/12/24 شروع آپ 05/19/24 پایان ترجمه 12/10/24 پایان آپ 12/28/24
yukai by anahiidey
anahiidey
  • WpView
    Reads 122,137
  • WpVote
    Votes 12,802
  • WpPart
    Parts 66
قرار بود یه زندگی ساده داشته باشه؛ همونی که از اول دنبالش بود اما دیدن اینکه تمام حقش، توی دست آدمای دیگه داره دست به دست می‌چرخه، انتقام و سرکشی درونش رو بیدار کرد. به اطرافش نگاه کرد و دنبال قدرتمندترین آدمی گشت که می‌تونست ازش استفاده کنه. فارغ از اینکه رئیس کیم سال‌ها از دور تماشاش می‌کرد... - مطمئنی پشیمون نمی‌شی؟ +‌من همیشه پاهام برای تو بازه رئیس کیم ^فصل یک: فول^ ------ کاپل: ویکوک، سکرت ژانر: درام، مافیا، انگست، اسمات ° فصل دو: فول ° بعد از گذروندن تمام بالا و پایین‌ها، به یه آدم دیگه تبدیل شدن؛ خودشون رو نمی‌شناختن اما می‌دونستن که هنوز قلبشون برای خونه می‌تپه... - حتی اگه خدا به کمک آدما هم نیاد، بازم همه باورش دارن چون نیاز دارن تو ذهنشون یه تکیه‌گاه داشته باشن. تو خدای منی؛ با وجود تمام زخمایی که بهم می‌زنی من باز به تو تکیه می‌کنم... writer:anahide
CLOUDY SEOUL by feloriyaa
feloriyaa
  • WpView
    Reads 67,959
  • WpVote
    Votes 5,158
  • WpPart
    Parts 57
بهار خیلی نزدیک بود و عطر گل ها رو به همراه داشت ولی هنوز هم هوا سرد بود.. گویی زمستان‌ سئول تمومی نداشت و یا شاید این قلب خودش بود که یخ زده بود! - - - نمیتونم صدای قلبمو نادیده بگیرم جونگکوکا سعیم ندارم اینکارو بکنم.. تو هم‌ بهتره نادیده نگیری چون موفق نمیشی! 𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : romance | drama | smut | mystery 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : vkook | yoonmin 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿 : Feloriya