از اونایی که وقتی تمومش کنی دلت براش تنگ میشه
5 stories
Leica by BTSIR7_FF
BTSIR7_FF
  • WpView
    Reads 64,710
  • WpVote
    Votes 12,258
  • WpPart
    Parts 18
• Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢
Black Hole🕳️ by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 247,654
  • WpVote
    Votes 25,970
  • WpPart
    Parts 62
بلک هول 🪐 سرگذشت مرگ بی صدای یک ستاره، تبدیل شدن به سیاهچاله ست. برای سرپرست موفق ترین نشریه ستاره شناسی که سال ها پشت نقاب استیگما زندگی کرد، یک لمس کوتاه از نگاه بی ستاره‌ی سردبیر جدید و جوانش که با اسم جئون جانگکوک وارد زندگیش شد کافی بود تا برای نشون دادن کیم تهیونگِ وجودش به کل دنیا تلاش کنه! قسمتی از متن: "امیدوار بودم جایی ببینمت که تعریفی از زمان و مکان نباشه.. به هیچ تعریفی محدود نباشیم.. به هیچ دنیایی تعلق نداشته باشیم.. دوست داشتم جایی دستاتو بگیرم که سرد نباشه.. جایی که گرمای دستت تا آخر عمر بین دستام بمونه.. وقتی گفتی چشمام سیاهچاله دارن، خندیدم و هیجان زده شدم.. من دلم میخواست تورو توی سیاهچاله داشته باشم.. که نترسم از زود بودن یا دیر شدن.. که نترسم از آدمای اطراف.." °کاپل: کوکوی °ژانر: روزمره، انگست، رمنس، اسمات °وضعیت: به اتمام رسیده ⛔ بوک بلک هول متاسفانه به دلیل پاک شدن اکانت کوکی فمیلی از دسترس خارج شده بود و الان مجدد در این بوک آپ شده.
Cancer by REDneonlight
REDneonlight
  • WpView
    Reads 38,285
  • WpVote
    Votes 9,193
  • WpPart
    Parts 20
"بکهیون... محض رضای خدا. من می‌دونم که از زندگی چه‌چیزی میخوام. اینکه تو رو داشته باشم، خب؟ اما تو... تو نمی‌دونی. نمی‌دونی چه‌چیزی میخوای. از زندگی، من، حتی خودت! بهم میگی ازدواج کنم و بعد بابتش بازخواستم می‌کنی. من رو می‌بوسی و روز بعد میگی که عشقم احمقانه‌ست. ازم میخوای تمومش کنم و بعد شاکی میشی که چرا ازت دوری کردم... داری من رو به جنون می‌رسونی. داری کاری می‌کنی که از دستت خودم رو خلاص کنم، بکهیون!" [CHANBAEK × KAIHUN] [Angst × Slice of life]
The Taste Of Ink | Taekook | ENG  by Ayashee11
Ayashee11
  • WpView
    Reads 690,608
  • WpVote
    Votes 30,908
  • WpPart
    Parts 68
[Finished] Jeongguk has it all. He is young, handsome, rich, has a beautiful fiancée. He will soon become a CEO at his father's company, which is one of the most successful companies in Seoul. It would seem that his life is almost perfect. Everything seems to be organized and intricately planned. He is happy, or at least he thinks so... One day, however, his friends decide as a gift to fulfill one of his previously hidden dreams and take him to one of the best artists in Seoul, so that Jeongguk can make his dream tattoo. When the future CEO crosses the threshold of a tattoo parlor, suddenly everything changes, thanks to a certain red-haired tattoo artist. Jeongguk is clearly intrigued by the talent of a stranger, but is he attracted only by his talent? It would seem that the young CEO has a lot of time to find out, but things are complicated by the fact that exactly in nine months, Jeongguk is getting married with his beautiful fiancée... Is nine months enough time to change your life? Is this enough time to truly love someone? "The Taste Of Ink" © Ayashee11 WARNING: * The main ship is Taekook * Top!Taehyung, Bottom¡Kook * Smut * Vulgar language * Homophobia * Cheating * Panic attack * Angst If any of the things are disturbing you or making you feel uncomfortable, just do not read. * English is not my first language so please forgive me for any grammar or language mistakes and feel free to let me know about it, I'll make sure to correct them. - Ayashee Most Impressive Ranking: #1 ink #1 tattoo #2 bottomjungkook #2 tattoos #3 btsv
𝐒𝐢𝐧𝐜𝐞 1894 by btsalate
btsalate
  • WpView
    Reads 28,031
  • WpVote
    Votes 3,975
  • WpPart
    Parts 22
[ ترجمه شده ] "وقتی جنگ تمام شود، ازدواج خواهیم کرد و من گل‌هایی به زیبایی تو پرورش خواهم داد و داستان ما از زیباترین داستان‌های عاشقانه در جهان خواهد بود." - نامه پیدا شده در جیب یک سرباز مرده، کاپیتان جئون جونگکوک، ۱۸۹۵. روزهای آپ: فعلا نامنظم [ از نویسنده اجازه گرفته شده ] writer on twt: @: ARTSEOULVK writer on ao3: @: louvrekvs