kookmin
6 stories
back to black by mahiwriter
mahiwriter
  • WpView
    Reads 748
  • WpVote
    Votes 118
  • WpPart
    Parts 18
وانشات «بازگشت به سیاهی» ژانر: انگست، اسمات، سد اند کاپل: کوکمین این مینی فیک الهام گرفته شده از زندگی امی واینهاوس نوشته شده.
𝑻𝒉𝒆 𝒑𝒓𝒆𝒔𝒊𝒅𝒆𝒏𝒕'𝒔 𝒔𝒐𝒏 by im_roro_
im_roro_
  • WpView
    Reads 172,491
  • WpVote
    Votes 24,185
  • WpPart
    Parts 42
ژانر : عاشقانه ، کمدی ، هیجان‌انگیز ، کمی جنایی پسر کت و شلوار به تن قدمی به جلو برداشت و تعظیم طولانی کرد . با جدیت تمام خودش رو معرفی کرد "جئون جانگکوک" جیمین چشم هاشو باریک کرد و از جاش بلند شد . تمام قد رو به روی پسر بلند قد ایستاد "جئون جانگکوک؟" "بله قربان" جیمین زمزمه کرد"قربان؟" برای اینکه مجبور نشه دوباره این کلمه رو بشنوه سریع گفت. "به من نگو قربان ، این چیزیه که بقیه باهاش پدرم رو صدا میزنن" مرد سری تکون داد "بله قربان" .... کاپل اصلی =کوکمین کاپل فرعی=تهگی ترجمه فیک The president's son امیدوارم لذت ببرید:) [کامل شده♡]
Pain by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 87,330
  • WpVote
    Votes 9,454
  • WpPart
    Parts 39
Pain(فول شده💜) . . ژانر: ریل لایف• انگست•هارت جیمین•تجاوز•رومنس•اسمات . کاپل: کوکمین . . خلاصه: کسی از شما هست که پسر بیست و یک ساله ای و درک کنه که تو هوای سرد شبونه توو تراس اتاقش ایستاده؟کسی از شما پسر بیست و یک ساله ای رو درک میکنه که داره از درون منفجر میشه؟کسی از شما هست که بتونه پسر بیست و یک ساله ای رو که به بدترین شکل ممکن عاشق شده رو درک کنه؟کسی از شما میتونه عاشقی رو که میدونه هیچوقت به عشقش نمیرسه رو درک کنه؟شاید بگین آره...شاید براش دل بسوزونین...شاید... این جئون جانگکوک بود...پسر بیست و یک ساله ی محبوب...گلدن مکنه گروه معروف بی تی اس...عشق میلیون ها دختر و مورد تحسین میلیون ها پسر...پسر به ظاهر خوشبخت و غرق در پول بنگتن...پسری که با تلاش به اینجا رسید...پسری که برای اولین بار وحشتناک ترین و زیبا ترین و عجیب ترین احساس رو توو زندگیش تجربه میکنه.... . . . نویسنده: نیاز (مینی) . .
Jimin by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 34,555
  • WpVote
    Votes 5,242
  • WpPart
    Parts 12
💜فول شده💜 . . وقتی فرشته ها نقطه ضعفش میشن... وقتی آسیب دیده ترینشون میشه ملاحت تک تک ثانیه هاش... وقتی درد ها...استرس ها...و ترس های فرشته ی هفده سالش... مرد میکننش توو اوج شونزده سالگی... وقتی به تکاپو میندازنش...شجاع میکننش...که ببره این خط بدبختی رو از زندگی جیمین... جیمین...پسر‌ اروم و عجیب مدرسه اونقدر اروم مثل اومدن و رفتن شکوفه های زخمی درخت حیاط پشتی... عجیب...مثل اشک های قایمکی کلاس های ساعت ۴ بعدازظهر ... با معماها و ترس هایی پشت ساده ترین رفتاراش... که شده...فرشته ی زندگی جئون جونگکوک... اما...اگر ترس کل وجود جیمین رو گرفته باشه چی؟ . . ژانر: انگست•daddy issue•hurt jimin•رومنس•اسمات . . کاپل: کوکمین . . Mini stories
Salvatore: Res by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 46,028
  • WpVote
    Votes 7,877
  • WpPart
    Parts 26
Salvatore : Res⛼(فول شده💜) . Return to seoul🦂 . فصل دوم salvatore . . ژانر:انگست•اکشن•بتریال•رومنس•اسمات . کاپل: کوکمین•تهگی . . خلاصه: کنار من میخوابی؟ تا گوشه ای از این توهم و تو دستات بگیری... من دارم به سمت پوچی میدوم... بدنت هوشیاری منو میگیره... و حرف های نا گفته حرف هایی که با خیره شدن به چشم هام توو ذهنت میچرخه و من... با من گریه میکنی؟ تا طلوع صبح... که پا بزاریم...روی تک تک نور های چشمک زن این شهر نفرین شده عزیزم...با من میمیری؟... . . . با من تا طلوع خورشید...گریه کن... . . . Savatore : Res . Return to seoul⛼ . . . ♡Mini stories♡
Salvatore by Ministories13
Ministories13
  • WpView
    Reads 159,587
  • WpVote
    Votes 23,931
  • WpPart
    Parts 59
(فصل اول فول💜)salvatore . ناجی . . . چطور شد؟چطور یکی میشه پاییز و بهار و تک تک ذره های هواش...تنها ترین الهه ی روی زمین...شکسته ترین...وقتی نبض بزنه اون نگاهش تو دونه دونه ی سلول های عصبیش... و فوران کنه اون حس سرخ داخل رگایی که یخ زده بود... حالا که داشت قدم برمیداشت سمت اون بهشت بی انتها...قدماش میلرزید...سست میشد...تحلیل میرفت هر چی که داشت غرور...ابهت...مردونگی...قسم خورده بود...به صداش...به چشماش...به روحش جلوی اون الهه ی جنگجو زانو زد و دستی به ساق پای سفید و خوشتراشش کشید و لذت مثل دارویی جذب سلول های تشنه ی تنش شد...ساق پاشو بالا اورد و بوسه هاش بودن که شروع شدن...از مچ تا زانو....و انگشتایی که روی رون سفیدش کشیده شد و همون فاصله ی هیجان انگیز و طی میکرد و حوله کنار میرفت و دیدش روی بهشتش کامل تر میشد اره این جئون جونگکوک بود زانو زده جلوی الهه اش دستایی که کنترل از دست میدادن دلی که عنان از کف داد و لبایی که تن سفیدی و لمس میکردن...تن سفید الهه ی هرزه اش...آفرودیته لعنتی که شده بود پاییز و بهار و ذره های هوایی که نفس میکشید آفرودیتی که با چشمایی خمار بند حولشو باز کرد و با پاهایی باز شده و پوزخندی منتظر حرکت بعدی سالوا شد جونگکوک__ناب ترین حضور زندگیم • • • کاپل اصلی : کوکمین • کاپل فرعی: یونمین.تهگی • ژانر: اکشن•هار