sanamalik2525's Reading List
27 stories
far from love [Z.M]°•°[L.S] by sunLAYower
sunLAYower
  • WpView
    Reads 112,718
  • WpVote
    Votes 17,086
  • WpPart
    Parts 75
- الان موقعیتش رو داری اونو بکش، اون قابل بخشش نیست + من نمیکشم چون کشتن بلد نیستم... ولی زجر دادن؟ این چیزیه که بیشتر از نفس کشیدن یادش گرفتم الانم میخوام صدای فریادتو موقع شکستن استخونات بشنوم... این همون موقعیتیه که از دستش نمیدم ------------- ♡ ژانر : عاشقانه، درام ♡ کاپل : زیام، لری ♡ روزهای آپ : یکشنبه ها
NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed] by anaw_73788
anaw_73788
  • WpView
    Reads 214,057
  • WpVote
    Votes 32,175
  • WpPart
    Parts 64
به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره هیچکسه... پس منم عاشق هیچکسم شدم.
•Λsian BOҰ• by iamvdepp
iamvdepp
  • WpView
    Reads 125,337
  • WpVote
    Votes 20,586
  • WpPart
    Parts 53
ل-هی آسیایی ز-ولم کن ! ل-انقد ازم فرار نکن !
Always You [L.S] ~ By Miss X by larry_diary
larry_diary
  • WpView
    Reads 3,306,793
  • WpVote
    Votes 303,296
  • WpPart
    Parts 140
هری...هرررری...خواهش میکنم نجاتم بده...نذار من رو ببرن...هرررری... قطرات اشک گونه های پسر چشم سبز رو تر میکنن...صدا توی ذهنش تکرار میشه....حتی جرات نکن به التماس هاش گوش بدی استایلز...حتی جرات نکن برگردی سمتش... صدای فریادهای وحشت زده ی لویی تنش رو میلرزونن...روحش رو از هم میدرن...قلبش رو از کار میندازن اما این اجبار بود.هری این قسم نانوشته رو امضا کرده بود. صدای لویی پشت سرش خاموش میشه.زمزمه ی خفه ی هری توی باد گم میشه. هری:متاسفم لویی.متاسفم...
Unfelling |ziam| by paypano
paypano
  • WpView
    Reads 68,267
  • WpVote
    Votes 8,139
  • WpPart
    Parts 37
_زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام... Best rank:1in ff
Helium(ziam) by Yeganeehh
Yeganeehh
  • WpView
    Reads 88,011
  • WpVote
    Votes 14,654
  • WpPart
    Parts 41
تو پسرِ شیرینِ من توی روز های تلخم بودی من هم مردِ روشنِ تو توی روز های تاریکت
Here you are  [z.m_l.s] by rayan1998tab
rayan1998tab
  • WpView
    Reads 128,836
  • WpVote
    Votes 16,629
  • WpPart
    Parts 53
محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..
FOG1 {ziam} -COMPLETED- by justlilian
justlilian
  • WpView
    Reads 159,038
  • WpVote
    Votes 22,491
  • WpPart
    Parts 64
-بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه... اما سوال اینجاست... این یک گناهه که من عاشق یک آدم روانی قاتل بشم؟یا گناه نیست؟... و این ترس از خدا{FearOfGod} داره هممونو میکشه.
Me,You,Him! (Ziam) by p_k_z_m38
p_k_z_m38
  • WpView
    Reads 335,764
  • WpVote
    Votes 42,012
  • WpPart
    Parts 41
[COMPLETED] *لیام من میترسم... تو عاشق کدومشونی؟ اون پسر پانک عوضی ای که روزا زندگیتو جهنم میکنه؟ یا... اون پسر بچه افسرده ای که شبا به بغلت پناه میاره؟ +اگه بگم جفتشون,فکر میکنی دیوونم...نه؟
LIGHT RED by Neruos
Neruos
  • WpView
    Reads 81,158
  • WpVote
    Votes 13,070
  • WpPart
    Parts 46
I'm Devil And Evil Lust is In Your Veins Ziam Mayne ⌲ Fan-Fiction By: sören Update: Completed