+چیزی شده؟ _تو بهم اعتماد داری؟ +واسه چی این سوالو می پرسی؟ _فقط بگو بهم اعتماد داری یا نه؟ +آره دارم _پس چشماتو ببند

(تموم شده)

{{ 𝖳𝖠𝖤𝖦𝖸𝖴 𝖡𝖮𝖮𝖪 #1 }} Kang Taehyun has always been busy and workaholic, a little too much to look over his son, what if someday his son asks for his appa (?) ©𝖠𝗅𝗅 𝖱𝗂𝗀𝗁𝗍𝗌 𝖱𝖾𝗌𝖾𝗋𝗏𝖾𝖽 | ©terrygyuuxx 2024 Achievements :- #1- #bottombeomgyu - 18.08.24 #1- #toptaehyun - 18.08.24 #1- #beomgyu - 22.08.24 #5- #taegyu - 2.01.2025 #5- #soobin - 29.01.2025 Important :- Because of something unexpected the chapters get unspecified. So sorry for that. The story starts from " Character Introduction ".

تهیون مدت هاس از پشت پنجره بومگیو رو نگاه میکنه بومگیو که فقط و فقط به هوای تهیون پرده هارو کنار میزنه ولی اتفاق های پشت پنجره ممکنه به هردوشون آسیب بزنه ولی اینکه کنار هم باشن ارزش دردسر و داره :) کاپل : تهگیو (تهیون و بومگیو ) ژانر : یه عاشقانه آروم که شاید یه جاهایی قلبتونو به درد بیاره یکم خودم خیلی دوسش دارم خیلی خوشحال میشم اگه وقت بذارید و بخونیدش و امیدوارم حس خوبی بتون بده راستی توی داستان (+ برای دیالوگ های بومگیو ) و (_ برای دیالوگ های تهیون عه) و اینکه به نظرم قبل خودنش موزیک ویدئو love song txt رو ببینید یا حداقل به یاد بیارینش همین آنا *~*

"I lived a life where my tears are a measurement for someone else's happiness. I don't think I'll ever be able to be happy without guilt gnawing at me." After years of constantly being tormented by the ones he thought loved him, Choi Beomgyu is met with the reality of not being able to cry anymore. Or Beomgyu was born with a gift, something other people would call a blessing when it's actually a curse he had to be burdened with all his life. - Check disclaimer/introduction for trigger warnings

+یا اصن تو چیو بیشتر از کاپ کیک توت فرنگی دوس داری؟! _تورو؟! بومگیو در صدم ثانیه سرخ شد و چنگالو سمت تهیون پرت کرد: با من لاس نزن عوضی بی توجه به صدای خنده ی تهیون سمت اشپزخونه رفت.. به اپن تکیه داد و با حرص گفت:مرتیکه کله پشمکی منو گیر اورده.. مشتشو به سینش زد و خطاب به قلب بی جنبش گفت: اروم باش دیگه توعمم _________________________________ دوتا دوست بچگی که قول دادن همیشه کنار هم باشن.. حالا بزرگ شدن..یکیشون یه بوکسور با موهای صورتی رنگ.. و یکیشون یه شیرینی پز با یه کافه دنج صورتی رنگ:) ♡teahgyu♡ ♡yeonbin♡

● Last Time _ آخرین بار ○ من دیگه نمی‌تونم کسیو جز تو دوست داشته باشم؛ نه میتونم جوری که به تو نگاه می‌کنم به کسی نگاه کنم، نه جوری که صدای تو رو می‌پرستم صدای کسی رو گوش کنم! چیکار کردی با من کانگ تهیون؟! °○ 𝘛𝘢𝘦𝘨𝘺𝘶 °○ 𝘋𝘳𝘢𝘮𝘢/ 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦/ 𝘚𝘮𝘶𝘵/ 𝘏𝘢𝘱𝘱𝘺 𝘦𝘯𝘥𝘪𝘯𝘨 ○ تهگیو ○ درام/ عاشقانه/ اسمات/ پایان خوش _________________ بومگیو نویسنده‌ی معروفی که کتاب‌هاش رو بر اساس روابط عاشقانه‌ی زندگی خودش می‌نویسه؛ اون روابط و کتاب‌ها پایانی دارن اما اگر بومگیو نخواد به رابطه‌ی عاشقانه‌ای که با پارتنر جدیدش ساخته پایان ببخشه... _________________ - 𝘚𝘵𝘢𝘳𝘵 |𝘈𝘶𝘨 2023|

"ugh, i wish i never got married to you." "chill out, princess. you think i want to be married to you, too?" or, Beomgyu and Taehyun, who are both princes, are forced to marry each other, even though they both despise each other. Part 1: start - 6/28/23 end - 7/4/23 20 parts Part 2: start - 7/21/23 end - 8/3/23 20 parts I don't own any of the writings in this story!! This is a repost of the story 'Say you love me' and 'i know i love you' (sequel) by hyukaislvly on ao3, full credits to them!

What will happen when a popular soccer team captain Kang Taehyun gets paired up with an introvert(but also quite popular) quiet boy Choi Beomgyu in a music project? ranks: #1 taegyu!!!(jan 28,2021) #1 txt #1 beomgyu #2 toptaehyun #2 ifonly

𝐼 𝑤𝑎𝑠 𝑡ℎ𝑒 𝑤𝑒𝑎𝑘 𝑜𝑛𝑒, 𝑛𝑜𝑡 𝑦𝑜𝑢 𝑖𝑛𝑐𝑙𝑢𝑑𝑒𝑠: ℎ𝑜𝑚𝑜𝑝ℎ𝑜𝑏𝑖𝑎 𝑑𝑒𝑎𝑡ℎ 𝑠𝑒𝑙𝑓 ℎ𝑎𝑟𝑚 𝑏𝑢𝑙𝑙𝑦𝑖𝑛𝑔