Select All
  • Somebody to love | persian translate
    191K 27.5K 48

    |تکمیل شده| دو وکیل در قرن ۱۹ میلادی به هم دیگه علاقه مند میشن اما مشکلات زیادی سر راهشون قرار میگیره. هردوی اونها متاهلن و جامعه ی اون زمان، درکی از عشق بین دو همجنس نداره...

    Completed  
  • PRINCE // KOOKV ✔️
    84.6K 9K 34

    [پرنس || prince]🍻 |COMPLETE| کیم تهیونگ، انترن جوانی که به طرز عجیبی برادرش چند وقتیه ناپدید شده و اون طبق گذشته‌ای که از برادرش میدونه هر روز به کازینوها و کلاب‌های سئول سر میزنه تا بتونه ردی ازش پیدا کنه اما یه روز توسط افراد مافیایی دزدیده میشه... برشی از داستان: فصل1📍 _میخوای منو بکشی درسته؟اصلا تو دلیلی برای او...

    Completed  
  • My Boyfriend Is My Bodyguard 💵
    568K 58.9K 39

    💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ ...

    Completed  
  • Hidden Dream | Vkook
    131K 14.8K 31

    Hidden Dream Wr: Shamim Main Couple: Vkook. Yoonmin. Namjin Genre: Romance. Smut. Drama خلاصه : داستان راجع به جونگ کوکیه که دونه دونه همه چیزهایی که دوسشون داره رو از دست میده ولی یک نقطه ای از زندگیش چیزی پیدا میکنه که خلاء بزرگ وجودشو پر میکنه و جای همه چیزهایی که از دست داده رو میگیره چیزی که ما بهش میگیم "عشق"

    Completed  
  • بیمار عشق
    125K 10.8K 28

    (این داستان دارای صحنه های مثبت هجده هستش پس اگر دوست ندارید نخونید اسماتش بالای 18 سال هستش هشدار را جدی بگیرید) #kookmin: #2 #dram: #1

    Completed  
  • 𝙸𝙽𝙷𝙴𝚁𝙸𝚃𝙾𝚁𝚂
    50.4K 6.9K 27

    پایان یافتہ✔︎ میراث خانوادگی ما وقتی بچه بودم از سقف کوچیک خونمون وقتایی که بارون شدید میومد میچکید...نمیدونم چجوری شد یا حتی چیشد که الان برای ارث و میراث داره از چشمام بارون میباره... _____________________________________________________ 𝐶𝑢𝑝𝑙𝑒: 𝑉𝑘𝑜𝑜𝑘...𝑌𝑜𝑜𝑛𝑚𝑖𝑛...𝑁𝑎𝑚𝑗𝑖𝑛... 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎...

    Completed  
  • <<Holy love>>
    43.2K 7.5K 52

    > _بآید یکبآر به خآطرِ همه چیز گریه کرد.. آنقدر گریه کرد تآ اشک هآ خشک بشن.. بآید این تن اندوهگین رو چلآند.. بعد دفتر زندگی رو ورق زد.. به چیز دیگه ای فکر کرد... بآید پآهارو حرکت دآد... و همه چیز رو از نو شروع کرد...متوجه شدی!؟.. ژانر: رومنس..درام...روزمره..اسمات...جنایی و.. کاپل:کوکوی...یونمین

  • 𝗜'łł 𝗳ı𝗴ħт 𝗳øя чøυ_S2
    40.7K 5.2K 34

    🛑در حال آپ... 🛑آپ نامنظم ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ _میشنوی؟؟... هنوز جوری برات میزنه که دلم میخواد از جا درش بیارم دلم میخواد بابت هر ضربانی که بخاطر دیدنت از جا میندازه نفرینش کنم یا حتی بابت تک تک لحظه هایی که تو نبودت مثل ساعت کار میکرد بهش بدو بیراه بگم اما میدونی...در حقش ظلمه در حقه قلبی که بهت دادم ظلم...